۰

بازگشت شیاد آشنا به امارت جهنمیِ طالبان

دکتر هارون امیرزاده
جمعه ۱ حمل ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۵۵
بازگشت شیاد آشنا به امارت جهنمیِ طالبان
 
زلمی خلیلزاد این فرزند ناخلف و دشمن سوگند خورده مردم افغانستان و عاشق جهالت و وحشت طالبان را از سالهای 80 بقدر کافی مردم افغانستان می شناسند. در سالهای 60 و 70 میلادی دولت وقت افغانستان خلیلزاد و یک تعداد جوانان دیگر را برای تحصیل به غرب فرستاد تا با کسب علم و دانش به میهن فقیر و عقب مانده شان خدمت کنند. اما او و غنی و یک تعداد دیگر زیر نام تکنوکراتها و نابغه های دولت ساز بحیث بلاهای ویرانگر در رکاب  قدرت های غربی بر سر افغانستان نازل شدند. این تکنوکراتهای تبهکار بلاهایی که به سر افغانستان آوردند تاریخ نظیرش را ندیده است.
 
واقعیت اینست هرزمانی که خلیلزاد این قاتل  خونسرد با لبان پرخنده حفیظ الله امینی پایش به افغانستان می رسد، از گورستان شهدا و قربانیانش گرفته تا کوه های هندوکش از خشم و نفرت ازین قاتل حرفوی سخت بخود می لرزند. او در کمتر از نیم سده اخیر با چهره های مختلف در بازی قدرت افغانستان ظاهر شد؛ چه در لباس مجاهد کاخ سفید و خادم دربار رونالد ریگان و یا در لباس سفیر و نماینده خاص جرج بوش در کابل و یا سفیر صلح خونین ترامپ و بایدن، او همواره یک پیام باخود می آورد، "پیام مرگ، تباهی، ویرانگری، نفاق افگنی و شیطنت." 
 
پایگاه قدرت او کاخ سفید و ابرقدرت خون آشام امریکایی معروف به عمو سام است. عمو سام او را بحیث قاتل حرفوی و دشمن درجه یک افغانستان تربیت نموده است. اما شیطنت، وحشت، خیانت و جنایت و غلامی در خون و ژن خلیلزاد ارثیست که از عبدالرحمن خان تا حفیظ الله امین و طالبان و دیگران به او رسیده است. هیچ خائن و وطنفروشی در تاریخ به اندازه خلیلزاد برای افغانستان خیانت نه نموده است. چنانچه خلیلزاد در کتابش " فرستاده" از نقش و قهرمانی هایش در ویرانی و تباهی، نفاق افگنی میان رهبران سیاسی و فرماندهان افغانستان از سالهای 80 تا کنفرانس بن و تشکیل دولت قبیله محور و برگزاری انتخابات تقلبی و ترورهای هدفمند با افتخار یاد می کند.
 
نقش او در نابودی مقاومت ضد طالبان و تروریزم بین المللی و احیای هیولای طالبان  در زیر سایه قدرت و ثروت غرب در همدستی با پاکستان و بلاخره تسلیمی افغانستان دست بسته به طالبان تحت مدیریت پاکستان غیرقابل انکار است. خلیلزاد بحیث مار آستین کاخ سفید حتی به اعتبار و حیثیت اربابان امریکایی اش هم رحم نکرده است. در بیست سال جمهوریت امریکایی  خلیلزاد با راهنمایی ها و روایت های گمراه کننده اربابانش را در فتنه قبایلی گیر انداخت که با مشکل توانستند فرار کنند.  
 
نقش خلیلزاد در مذاکرات موسوم به توافقنامه دوحه که منجر به فرار امریکا و تسلیمی افغانستان به تروریستان شد غیرقابل انکار است.
واقعیت اینست که بسیاری سیاستمداران و جنرالان امریکایی بارها در چند سال اخیر به شکست و فرار بزدلانه امریکا در افغانستان از دست چند تروریست ساخت خودش و پاکستان اعتراف کرده اند. 
ترامپ که خودش سنگ بنای تسلیمی و فرار از افغانستان را در "فرارنامه ننگین تاریخ" در دوحه که توسط خلیلزاد امضا شد و ترامپ آنرا بحیث افتخار و دستآورد اداره اش می شمرد، فرار امریکا در تحت رهبری بایدن را"شرم تاریخی " می نامد. اما هیچ رهبری در امریکا و جهان غرب نقش تبهکارانه تکنوکراتهای دست پرورده غرب نظیر خلیلزاد، غنی و کرزی را زیر سئوال نمی برند.
 
حالا به نظر می رسد که خلیلزاد این مار آستین زیرک کاخ سفید که بسیار خوب با قدرت و ضعف شخصیت خودشیفته ترامپ آشنایی دارد بار دیگر بازی احمق سازی  رهبران کاخ سفید را در زمین افغانستان مدیریت کند.
 
****
یکی از مهارت های شیطانی خلیلزاد شخصیت سازی و عاشق سازی رهبران کاخ سفید با شخصیت های دوست داشتنی مورد نظرش است. در سالهای 80 این پیوند را میان ریگان و حقانی و مولوی خالص و دیگر جهادی ها نمود و برای آنها ثروت و قدرت در جهاد علیه شوروی ها خلق کرد و برعکس شخصیت کشی و تخریب شخصیت های دیگر جهادی نمود. در سالهای ن90 میان ملاعمر و کاخ سفید روابط گرم برقرار نمود و در سالهای پس از سقوط امارت طالبان از کرزی بی نام و نشان شخصیت و رهبر شناخته شده جهانی ساخت.
 
او در جریان مذاکرات دوحه ترامپ را عاشق ملا برادر معروف به عبدول ساخت. این عاشقی را بارها از زبان ترامپ شنیده شده که " عبدل یک شخصیت جذاب، سرسخت و دوست داشتنی" است و قرار بود به دعوت ترامپ با او در کاخ سفید از نزدیک ملاقات کند. حالا هم امکان آن می رود که خلیلزاد فراتر از تعامل و روابط دپلماتیک یک پیوند عاشقانه میان ملا متوکل و شاید هم میان ملا غیبت الله که رویش را به هیچکس نشان نمی دهد به ترامپ نشان خواهد داد، برقرار کند.
 
****
 خلیلزاد چی می خواهد؟
 
خلیلزاد پس از سقوط جمهوریت امریکایی بحیث لابیست سرشناس طالبان در مجامع بین المللی نقش بازی کرد از هر جنایت و وحشت طالبان از زن ستیزی تا محروم ساختن دختران از تحصیل، تجاوز به جان و مال و ناموس مردم و از کوچاندن اجباری و تحقیر و توهین مردم بومی افغانستان بخاطر زبان، قومیت و محل زیست از موضع طالبان دفاع نموده است و جامعه جهانی را تشویق نمود که با طالبان روابط گرم برقرار کنند و امارت طالبان را برسمیت بشناسند.
 
همچنین او در محافل بین المللی به منظور بی ارزش جلوه دادن مقاومت زنان افغانستان و توطئه علیه مقاومت ملی افغانستان بخاطر رفتار ظالمانه و ضد بشری طالبان تلاش نموده است. افزون بر آن خلیلزاد و همفکران او در سه سال اخیر به طالبان مشورت و راهنمایی داده و در تماس مستقیم و غیرمستقیم بوده است. اما در هیچ یکی از مشورت ها و راهنمایی ها رفع سیاست های زن ستیزانه طالبان مطرح نبوده است.
 
****
خلیلزادیزم چیست؟
 
خلیلزادیزم بحیث یک باور و راهکار قدرت از طریق شیادیزم و فریبکاری، وحشت آفرینی و جنایت و خیانت و غلامی به قدرت های خارجی است که بدترین نقش در تباهی افغانستان و تشویق تروریزم بین المللی و خشونت داشته است. مطابق به اندیشه خلیلزادیزم، جهان از جهالت و وحشت می ترسند و باج می پردازند.
تصادفی نیست که مطابق به سناریوی خلیلزاد طالبان در مذاکرات دوحه کوچکترین عقب نشینی از خشونت نکردند و برعکس با تشدید خشونت ها امتیازات بزرگ تا تسلیمی افغانستان بدست آوردند. در سه سال گذشته هم با مشورت خلیلزاد طالبان زیر هیچ فشار بین المللی نرفتند و از خواستهای نامشروع شان کوچکترین عقب نشینی در همه موارد از حقوق زنان و تحصیل دختران و تا حقوق اقوام نکردند.
 
هر قدر جامعه جهانی فشار زیاد آورد طالبان بیشتر خشونت گرا و امتیاز طلب تر شدند. این کارت بازی محصول افکار خلیلزادیزم است. آزادی گروگان امریکایی از چنگال طالبان با پادرمیانی خلیلزاد و گرفتن کریدت به خلیلزاد و یک استراتیژی معامله با ترامپ و باز کردن دریچه روابط گرم میان طالبان و امریکا در محوریت بازی خلیلزاد است.
 
اینکه ترامپ این بار با طالبان چه معامله هایی خواهد نمود، منتظر زمان می مانیم. اما به باور من خلیلزاد فرصت طلایی دیگر برای قدرتنمایی و شهرت  در راستای اهداف شومش بدست آورده است.
 
اهداف خلیلزاد این ها می تواند باشد:
۱) تحکیم پایه های وحشت امارت طالبان از طریق برسمیت شناختن آنها توسط امریکا و متعاقبا سازمان ملل و جهان. همچنین چرخاندن ماشین جهالت و وحشت و زن ستیزی طالبان از طریق سرازیر شدن پول های سرشار غرب.
 
۲) جلوگیری از قدرت گیری مقاومت ضد طالبان در افغانستان. خلیلزاد در شخصیت کشی، مقاومت کشی و مردم کشی تجارب و هنر زیاد از طریق روایت سازی ها و دروغبافی ها و نفاق افگنی ها و ترورهای هدفمند دارد. او هرگز تحمل نمی کند مقاومت ملی ضد طالبان بار دیگر پایه های وحشت طالبان را سست کند و با هر نوع توطئه و ترورهای هدفمند آنرا خنثی می نماید. این وابسته به زیرکی و خردمندی مقاومتگران دارد. با توجه به تجارب و درس های گذشته و کارنامه های خلیلزاد و همدستان او که چگونه با این شیادان تبهکار مقابله کنند.
 
۳) بی ثبات سازی ایران از طریق افغانستان مطابق به سیاست فشار حد اکثری ترامپ و اسراییل. شاید این یک برنامه مناسب برای ترامپ و اسراییل باشد که مدیریت آنرا خلیلزاد و همدستان تبهکار او بدست بگیرند و در بدل آن امتیازات گسترده مالی، نظامی و سیاسی بدست بیاورند. شخصیت تبهکارانه خلیلزاد در جنگ و خشونت و تبهکاری و شیطنت در چهار دهه گذشته از سالهای 80 شکل گرفته است. او مرگ خود را در صلح و آرامش می بیند. او در چهار دهه اخیر در نهادهای امریکایی در شعبه ایران و افغانستان بخاطر دانش زبان فارسی هم بحیث ترجمان و هم بحیث مشاور کار نموده است.
 
۴) بی ثبات سازی پاکستان از طریق تبدیل افغانستان به پایگاه ضد پاکستان، تقویت جنبش کلاه سرخکان معروف به جنبش تحفظ، حمایت  تسلیحاتی و مالی از  طالبان پاکستانی در مناطق قبایلی و حمایت از جنبش بلوچ‌ها. افزون برآن آزادسازی عمران خان از زندان در راستای تعمیق اختلافات سیاسی در پاکستان است. آیا بی ثبات سازی پاکستان اتمی مورد حمایت امریکا است و یا نه و یا اهداف ویرانگرانه خلیلزاد و همفکران قبایلی او است، ما تا هنوز نمی دانیم.
 
واقعیت اینست که رهبری واقعی طالبان خلیلزاد است. طالبان بیش از همه قدرت شان را مدیون خلیلزاد می دانند و طالبان مطابق به سناریوی خلیلزاد بدون هیچ مزاحمت صاحب قدرت خداداد شدند. خلیلزاد در واقع نماینده و سخنگوی طالبان در اداره ترامپ و جامعه جهانیست.
 
خلیلزاد این سادیست خون آشام تا زنده است دست از سر مردم افغانستان نخواهد کشید. از هر دروازه که او را بیرون انداختند، او از پنجره وارد بازی سرنوشت مردم افغانستان شد. با توطئه ها و ترورها و نفاق افگنی هایش فرصت طلایی نظام سازی، ثبات و وحدت اجتماعی و قومی افغانستان را فدای خواستهای اهریمنی جهالت پرستی و وحشت طالبان نمود.
 
اینکه خلیلزد و پیروان او با استفاده از قدرت ترامپ چه بلایی بر سر افغانستان بیاورند، قابل تردید نیست، اما مهم اینست که دیگران تماشاچی دور جدید قدرتنمایی های خلیلزادها می مانند و یا در میدان نبرد دیپلماسی و سیاست و هم مقاومت مسلحانه به مصاف خلیلزاد ها و لشکر وحشت شان می روند!
 
نویسنده: دکتر هارون امیرزاده
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین