۰

به فکر شیعیان افغانستان باشید؛ خیلی زود، دیر میشود

حسینی مدنی
يکشنبه ۵ حوت ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۷
به فکر شیعیان افغانستان باشید؛ خیلی زود، دیر میشود

طالبان علیه مذهب شیعه آنچه بتوانند دریغ نمیکنند. از اِعمال قید و بست علیه شیعیان تا اهانت به مذهب شیعه و تا دعوت به ترک مذهب تشیّع و قبول ایدئولوژی طالبان و مذهب حنفی.
ما هیچ مشکلی با مذهب حنفی نداشتیم و نداریم، حنفیت افغانستان هم از طالبان دلِ خوش ندارند. اما مشکل آن است که طالبان، مذهب شیعه بعنوان یکی از بزرگترین مذاهب اسلامی را از دایره دین اسلام بیرون می دانند و صراحتا شیعیان را مشرک می خوانَند و آنها را بعضا به تغییر مذهب وادار می کنند.
 
شیعیان افغانستان از دو جهت در معرض خطر هستند. یکی سیاست های ضد شیعی طالبان است که بر کسی پوشیده نیست. این ضدیت ها بطور مستند عبارتند از:
حذف شیعیان از قدرت، منع از سیاست ورزی، حذف حقوق انسانی و شهروندی شیعیان، افزایش مهاجرت شیعیان تحت ستم طالبان، محاصره جغرافیایی شیعیان، تهی شدن جامعه شیعه از نخبگان و عناصر کارآمد، استخدام عالمان شیعه در استخبارات طالبان، مداومت حملات تروریستی علیه مراکز شیعی، حذف مناسک و مکاتب و مناسبت های مذهبی شیعیان، اِعمال محدودیت ها در عزاداری و مراسم مذهبی، حذف فقه شیعه از نصاب درسی مکاتب و دانشگاه، محدودیت بر فعالان و فعالیت شیعیان، تبدیل شدن شیعیان بعنوان رعیت بدون حقوق شهروندی و بسیار مسائل دیگر، در کنار افکار تکفیری بخش بزرگی از طالبان که معتقدند شیعیان گمراه و اهل بدعت اند، شیعیان مشرک هستند، شیعیان روافض هستند، خوردن نان شیعیان حرام است و بعد برخی از آنها شیعیان را به اسلام دعوت می کنند؛ نشان می دهد که طالبان، شیعه را نه بعنوان یکی از مذاهب حقه اسلامی بلکه بعنوان یک دین مستقلِ غیراسلامی و یا حداقل یک مذهب ضاله می دانند و این اهانت بزرگی به اسلام و شیعیان است. همه اینها یکی بُعد از مصائب شیعیان افغانستان تحت حاکمیت طالبان است.

بُعد دیگر، تحرکی است که اکنون در بیرون از افغانستان با محوریت طالبان جدید و بازیگران جدید در جریان است. هرچند هدف از این بازی، مستقیما شیعیان افغانستان نیستند اما شیعیان در نتیجه این بازی بیش ازآنچه هستند، لِه می شوند.
برخلافِ ملاهبت الله، سراج الدین و ملایعقوب و وثیق و ملابرادر همچون موم در دست امریکا عمل کرده اند و عمل می کنند. این ها بازیگران جدید هستند که برای شیعیان، فارسی زبان ها و حوزه مقاومت ضد طالبانی بسیار خطرناکتر از تیم هبت الله هستند.

ما هرچند در آینده شاهد تغییراتی در ساختار حاکمیت افغانستان خواهیم بود اما یقینا هر تغییری که بیاید، سیستم سیاسی و ساختار طالبانی، محفوظ خواهد ماند. آنانکه دل شان را به تغییرات ترامپی خوش می کنند، ساده دل هستند. هیچ گروهی به اندازه طالبان برای امریکا مفید و مطیع نیستند. امریکای ترامپ با روسیه سرِ جنگ ندارد که اگر می داشت به صلح اوکراین کمک نمی کرد. رقابت امریکا و چین نیز نبرد نظامی نیست، جنگ اقتصادی است که چاه خودش را دارد و راه خودش را می رود. امریکای ترامپ الان با هیچ کشوری جنگ ندارد غیر از ایران و تنها خطر واقعی که ایران را تهدید می کند هم طالبان است؛ همین طالبانی که تاکنون بارها جنگ مرزی علیه ایران کرده و میزبان مخالفان مسلح ایران هستند، همین طالبانی که اکنون در امارات و سعودی و ترکیه می چرخند و مخفیانه با عناصر مهم سازمان سیا می بینند. همین طالبانی که با الجولانی هم می بینند و برایش نیرو هم می فرستادند و میزبان رهبران تحریرالشام و القاعده در قصرِ گردیزِ سراج الدین بودند.

سعودی ها دقیقا بعداز تحولات سوریه و ملاقاتها با حقانی ها و طالبانِ امریکائیزه شده، سفارت شان را در کابل بعد از سه سال دوباره فعال کردند. بعد از همین سفرها و نشست های محرمانه بود که اماراتی ها سفرهای متواتری به افغانستان دارند و حتی عناصر اسرائیلی را تحت عنوان اتباع اماراتی با خود به افغانستان می آورند.

واکنشهای اخیر هبت الله علیه سراج الدین و ملابرادر و ملایعقوب که بی دلیل نیست. فقط برای حفظ قدرت قندهار نیست. صرفا جنگ درانی-غلجایی نیست. واقعیت این است که هبت الله از امریکائیزه شدن حلقه مهمی از طالبان، ناراحت و نگران است. و تنها طالبی که ایدئولوژی و فکر مکتبی و اعتقادی خود را به دالر امریکایی نفروخته فعلا همین هبت الله است. بقیه ستونهای طالبان قبلا خودشان را فروخته اند تا قدرت شان را محکم کنند. برای شیعیان اما، سگِ زرد، برادرِ شغال است.
 
حالا اینها به شیعیان افغانستان چه ربطی دارد؟
طالبان در ذات خود خطرناکند. دشمن شیعه و دشمن فرهنگ و دشمن زبان فارسی هستند. بازیگردانِ طالبان، مستقیما یا غیرمستقیم امریکاست. چشم تمام طالبان هم به سمت امریکاست. امریکا قبله سیاسی طالبان و ترامپ فعلا ملاامام طالبان است. طالبان با پول او خوشبخت می شوند و با خشم او از هم می پاشند. ترامپ، هم برای طالبان نقشه دارد و هم برای منطقه و ایران. سازمان سیا همان ابزارها و عواملی که در سوریه باعث سقوط بشار اسد و فلج شدن مقاومت ضد اسرائیلی شد را معطوف به افغانستان ساخته است. این به سادگی و به روشنی قابل دید و قابل فهم است. وقفه ای که ایجاد شده، حاصل پادشاه­گردشی در امریکاست؛ تا تیم نو مستقر شود.

سرنوشتی که در انتظار علوی ها و شیعیان سوریه از ترس داعش و گروه الجولانی است در انتظار شیعیان افغانستان هم می تواند باشد. امریکا و سعودی بطور کاملا واضحی شیعیان و فارسیوان­ها را وابسته به ایران می دانند. اینکه ایران در این سه-چهارسال دوستان شان رها کرده اند برای شان مهم نیست. مهم اینست که می توانند طالبان را بعنوان مهمترین و کارآمدترین عنصر ضد ایرانی و ضد شیعی با کمترین هزینه به خدمت بگیرند. به خدمت بگیرند علیه ایران و تمام کسانی که به پای ایران ثبت شده اند. اینکه طالبان تاکنون شیعیان را نکشته اند دلیل بر پاک بودن و خوب بودن آنان نیست. جبهه النصره و تحریرالشام و الجولانی هم تاکنون حرم سیده زینب و بی بی رقیه (سلام الله علیهما) را خراب نکرده اند که محافظت هم می کنند دلیل بر خوب بودن شان نیست. هیچکس نمی تواند بگوید که آنها ضد شیعه نیستند. آینده شیعیان سوریه و علوی ها تحت زعامت داعش و جبهه النصره مشابهت زیادی با آینده شیعیان افغانستان تحت حاکمیت شبکه حقانی و داعش دارد. اعتقاد طالبان امریکایی راجع به شیعیان، همان اعتقاد شامیان راجع به شیعیان است. لذا مایی که چهارسال است شاهد تضعیف روزافزون شیعیان افغانستان هستیم باید کمی بیدار شویم که اگر همین روند تضعیف شدن شیعیان افغانستان ادامه یاید، ما شاهد حذف شدن ها، شاهد مهاجرت ها، شاهد غصب ها، شاهد خالی شدن مناطق شیعه نشین، و حتی شاهد کشتارها خواهیم بود.

طالبان را باید تحریرالشام دید. گرداننده آنها را نیز باید در قامت ترامپ دید. لذا شیعیان افغانستان، فارسی زبان های افغانستان، جامعه فرهنگی افغانستان و در کل، حوزه مقاومت ملی افغانستان نیاز به اجماع سراسری جهت ایمن ماندن از توطئه های بزرگ دارند.

بزرگترین خبط، بزرگتر از خبط سیاسی که منجر به سقوط جمهوریت و حاکمیت طالبان شد؛ این است که باز به امریکا اعتماد کنیم و مطابق نقشه امریکا راه برویم و یا منتظر اقدامات ترامپ باشیم و دل به جنگ او با طالبان خوش کنیم. این بزرگترین بلاهت است. نقشه مشترک ترامپ، ترکیه، سعودی و اسرائیل برای افغانستان، یقینا به نفع شیعیان و فارسیوان ها نیست. نقشه امریکای ترامپ، با حضور طالبان و با نقش پررنگ آنها تعریف و ترسیم می شود. دولت فراگیر و حکومت انتقالی و توافقنامه دوحه و حکومت همه شمول و افتتاح مکاتب دخترانه و ... ابزارهای فریب مردم افغانستان هستند. کسانی که انتظار چنین چیزها را می کشند، انسانهای فاقد شعور سیاسی هستند.

برای مردم افغانستان، حکومت و نظام و سیستمی مطلوب است که فاقد طالبان، فاقد شبکه های تروریستی، فاقد نیروهای نیابتی، فاقد عناصر مزدور خارجی است که بر مبنای اراده مردم افغانستان شکل بگیرد.
و این شدنی نیست مگر با همگرایی، اراده و مبارزه. منتظر معجزه نشستن، کار انسانهای عاجز و مفلوک است. کسانی که دو چشم شان به تغییر سیاست های امریکا و روسیه و پاکستان و جمهوری اسلامی ایران علیه طالبان دوخته شده، انسان های فرصت طلبِ بی خاصیت هستند.

آینده افغانستان طالبانی، تار و برای شیعیان به تاریکی قبر است. تا خیلی دیر نشده مردم ما اخصا حوزه فارسی زبان ها و شیعیان باید فکری به حال خودشان بکنند که خیلی زود، دیر می شود. و ما علینا الّاالبلاغ  
 
حسینی مدنی- خبرگزاری جمهور   
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


زریر عباسی
Iran, Islamic Republic of
به نام خدا
عنوان :
تشیع صفوی ، تشیع مختاری ، تشیع علوی
نگارنده : زریر عباسی
شاید خواننده ای که عنوان این جستار را می بیند ، بپرسید؛ تشیع علوی و تشیع صفوی را مرحوم دکتر علی شریعتی تشریح کرده است ولی تشیع مختاری ، دگر چیست ؟ در پاسخ ، می گوییم‌ : پیروان تشیع مختاری چند ویژگی دارند که مهمترین آنها اینست که : بر خلاف شیعیان علوی ، به دست آوردن قدرت ، فی نفسه برایشان ارزش دارد و حاضرند از هر وسیله ای ، ولو غیر شرعی و غیر اخلاقی ، برای نیل به قدرت‌و صعود به سریر حکومت استفاده کنند و سود جویند ؛ در حالیکه برای شیعه علوی قدرت فی نفسه به اندازه آب بینی بزی ارزش ندارد و از هر وسیله ای برای رسیدن به قدرت سود نمی جوید ( همان کاری که امام علی پس از رحلت رسول الله کرد و کنج عزلت را بر اوج قدرت رجحان داد ). ضمن اینکه شیعه مختاری حفظ قدرت نیز برایش در حد جان و مافوق جان اهمیت دارد و از انجام هیچ کاری برای حفظ قدرت خود کوتاهی نمی کند. در حالیکه شیعه علوی مانند مولایش علی علیه السلام حفظ قدرت برایش مساله نیست و به هر قیمتی نمی خواهد در قدرت بماند ، همچون حضرت علی که خطاب به مردم کوفه در خطبه ۶۹ نهج البلاغه می فرمود : " و انی لعالم بما یصلحکم و یقین اودکم ولکنی لا اری اصلاحکم بافساد نفسی " . یعنی من می دانم چگونه شما را درست کنم ( یعنی بعضی را تهدید کنم ، بعضی را بکشم ، بعضی را تطمیع کنم و... ) و کژی تان را راست کنم ولیکن من نمی خواهم برای اصلاح شما خودم را فاسد و تباه کنم .
در واقع علی علیه السلام به زبانی ساده تر حاضر نبود به بهانه درست کردن دیگران خود را خراب کند ( به قول اندیشمندی به بهانه انسان کردن دیگران خود را از انسانیت بیاندازد ) در حالیکه شیعیان مختاری حاضرند هر جرم و جنایتی و هر قتل و غارتی مرتکب شوند ولی باز بر راس قدرت بمانند .
البته علاوه بر اینها که گفتیم ، شیعه علوی نظر مردم برایش مهم است و هیچگاه مردم را به امری که میل ندارند ، اجبار و اکراه نمی کند ( همانطور که در سیره امام حسن مجتبی در نبرد یا عدم حرب با معاویه شاهد آن بودیم ) ؛ در حالیکه شیعه مختاری ، نظر مردم برایش عزت و احترام چندانی ندارد و آنچه اهمیت دارد رسیدن وی است به مقصودش .
اضافه بر این ، شیعه مختاری شیعه کینه توز و بی رحم و مروت و سفاک است . در حالیکه شیعه علوی شیعه ای اهل بخشش و رحمت و گذشت و اغماض است ، به همین دلیل است که در ماجرای قیام مختار ثقفی اگر چه مختار بدترین دشمنان خونی اهل بیت را آزار می داد و کشتار می کرد اما امام سجاد علیه السلام ، هیچگاه جنبش وی را تایید و تنفیذ نکرد.
آری این است تشیع علوی و تفاوت آن با تشیع مختاری .




















به نام خدا
عنوان :
تشیع صفوی ، تشیع مختاری ، تشیع علوی
نگارنده : زریر عباسی
شاید خواننده ای که عنوان این جستار را می بیند ، بپرسید؛ تشیع علوی و تشیع صفوی را مرحوم دکتر علی شریعتی تشریح کرده است ولی تشیع مختاری ، دگر چیست ؟ در پاسخ ، می گوییم‌ : پیروان تشیع مختاری چند ویژگی دارند که مهمترین آنها اینست که : بر خلاف شیعیان علوی ، به دست آوردن قدرت ، فی نفسه برایشان ارزش دارد و حاضرند از هر وسیله ای ، ولو غیر شرعی و غیر اخلاقی ، برای نیل به قدرت‌و صعود به سریر حکومت استفاده کنند و سود جویند ؛ در حالیکه برای شیعه علوی قدرت فی نفسه به اندازه آب بینی بزی ارزش ندارد و از هر وسیله ای برای رسیدن به قدرت سود نمی جوید ( همان کاری که امام علی پس از رحلت رسول الله کرد و کنج عزلت را بر اوج قدرت رجحان داد ). ضمن اینکه شیعه مختاری حفظ قدرت نیز برایش در حد جان و مافوق جان اهمیت دارد و از انجام هیچ کاری برای حفظ قدرت خود کوتاهی نمی کند. در حالیکه شیعه علوی مانند مولایش علی علیه السلام حفظ قدرت برایش مساله نیست و به هر قیمتی نمی خواهد در قدرت بماند ، همچون حضرت علی که خطاب به مردم کوفه در خطبه ۶۹ نهج البلاغه می فرمود : " و انی لعالم بما یصلحکم و یقین اودکم ولکنی لا اری اصلاحکم بافساد نفسی " . یعنی من می دانم چگونه شما را درست کنم ( یعنی بعضی را تهدید کنم ، بعضی را بکشم ، بعضی را تطمیع کنم و... ) و کژی تان را راست کنم ولیکن من نمی خواهم برای اصلاح شما خودم را فاسد و تباه کنم .
در واقع علی علیه السلام به زبانی ساده تر حاضر نبود به بهانه درست کردن دیگران خود را خراب کند ( به قول اندیشمندی به بهانه انسان کردن دیگران خود را از انسانیت بیاندازد ) در حالیکه شیعیان مختاری حاضرند هر جرم و جنایتی و هر قتل و غارتی مرتکب شوند ولی باز بر راس قدرت بمانند .
البته علاوه بر اینها که گفتیم ، شیعه علوی نظر مردم برایش مهم است و هیچگاه مردم را به امری که میل ندارند ، اجبار و اکراه نمی کند ( همانطور که در سیره امام حسن مجتبی در نبرد یا عدم حرب با معاویه شاهد آن بودیم ) ؛ در حالیکه شیعه مختاری ، نظر مردم برایش عزت و احترام چندانی ندارد و آنچه اهمیت دارد رسیدن وی است به مقصودش .
اضافه بر این ، شیعه مختاری شیعه کینه توز و بی رحم و مروت و سفاک است . در حالیکه شیعه علوی شیعه ای اهل بخشش و رحمت و گذشت و اغماض است ، به همین دلیل است که در ماجرای قیام مختار ثقفی اگر چه مختار بدترین دشمنان خونی اهل بیت را آزار می داد و کشتار می کرد اما امام سجاد علیه السلام ، هیچگاه جنبش وی را تایید و تنفیذ نکرد.
آری این است تشیع علوی و تفاوت آن با تشیع مختاری .
Iran, Islamic Republic of
‌سلا‌م‌‌خسته‌‌نباشی‌اقای‌مدنی‌بنظر‌مه‌یکی‌‌که‌دیر‌‌شده‌بهترین‌فرست‌دوران‌جمهوریت‌بود‌که‌جامعه‌ما‌شیعیان‌‌از‌خود‌چیزی‌نشان‌‌میداد‌که‌هم‌دین‌‌هم‌سیاست‌‌فرصت‌داشت‌که‌نشد‌سیاسیون‌ما‌بفکر‌منافع‌شخصی‌خود‌بود‌‌وعالمان‌دینی‌ما‌‌متکی‌وابسته‌‌به‌ایران‌بود‌‌هم‌است‌‌حالا‌که‌این‌دو‌‌گروه‌خوب‌زندگی‌دارند‌‌میماند‌مردم‌عادی‌بی‌دفاع‌اینها‌دستشان‌از‌اسمان‌و‌پایشان‌ازمین‌کنده‌است‌‌پس‌چاره‌چیست‌،،،،،گرنشوی‌نابود‌همرنگ‌حکومت‌باش
پربازدیدترین