بعد از ضربه سخت و تاریخی ایران به اسرائیل؛ اکنون نوبت اسرائیل است که به ایران پاسخ بدهد. آیا این پاسخ از نظر اسرائیلی ها لازم است؟ جواب اسرائیل به حمله ایران چگونه و در چه سطحی خواهد بود؟
مقامات اسرائیلی پس از خروج از شوک حملات ایران، اکت پاسخ دادن می کنند؛ اما دوگانه گپ می زنند. گاه از پاسخ پشیمان کننده می گویند و گاهی از پاسخی که موجب ایجاد جنگ گسترده نشود.
اما اگر اسرائیل ملزم به پاسخ دادن باشد، سطح این پاسخ باید متناسب با حمله ایران باشد. حمله ایران کاملا موفقیت آمیز و کوبنده بود. آنچه ما از حمله ایران مشاهده کردیم، بارانی از موشک ها بود که به طور متواتر به زمین برخورد می کرد. قدرت انفجاری این موشک ها نیز قابل توجه بود. بطور مشخص، پایگاههای نظامی و ستادهای عملیاتی اسرائیل مورد هدف قرار گرفتند و تقریبا موفق هم بودند. این حملات آسیب جدی وارد کرده است.
اسرائیل پس از حمله چه کرد و چه می کند؟
اسرائیل در اولین اقدام؛ به شکل جنون آمیزی حملات خود را به جنوب لبنان افزایش داده است. این حملات، بزرگترین و ویرانگرترین عملیات با مخرب ترین نوع بمبها بوده که نتیجه آن ایجاد رعب و وحشت بسیار زیاد در لبنان است. آنها دو هدف از این حملات ویرانگر دارند: اول: حذف رهبران و فرماندهان حزب الله و دوم مخابره و نمایش قدرت انفجاری بمب ها و حمله های اسرائیل. مخاطب مورد دوم، اعراب بزدل و بی خاصیت هستند. سوم: ایجاد وحشت در لبنان با هدف ترویج دو دستگی در این کشور و ساخت یک گروه معارض با حزب الله
البته بخشی از این بمباران ها بخاطر شکست اسرائیل در جبهه زمینی از نیروهای حزب الله و تحمل تلفات سنگین از این نیروها است اما بخشی دیگر قدرتنمایی کاذب بخاطر موشک های ایرانی است.
روز گذشته و بعد از لاف زنی های مقامات صهیونیست، رئیس سنتکام امریکا به تلاویو رفت و شب گذشته هواپیماهای سوخت رسان امریکا نیز در آسمان منطقه خلیج فارس به پرواز درآمدند. جت های جنگی F14 ایران نیز در نوار مرزی ایران شروع به گشتزنی کرده و گویا منتظر حمله اسرائیل بودند. اما گپی نشد و اتفاقی نیفتاد.
اسرائیل برای حمله چه دارد؟
اسرائیل از سه ابزار و آدرس می تواند برای حمله علیه ایران استفاده کند: اول: شلیک موشک های بالستیک. دوم: حمله با جت های جنگی پیشرفته. موفقیت هر دوی این ابزارها همراه با چالش است.
نوع اول یعنی حملات موشکی توسط اسرائیل به دلیل اینکه این رژیم لانچرها یا سکوهای پرتاب کمی دارند و از جانبی سیستم دفاع موشکی ایران نیز در چندین لایه، توانایی هدفگیری موشک های بالستیک اسرائیلی را دارند، تقریبا به نتایج دلخواه اسرائیل منجر نخواهد شد.
نوع دوم، یعنی استفاده از جت های جنگی به دلیل مسافت طولانی که باید این جنگنده ها برای رفت و برگشت طی کنند، همراه با ریسک کلان است. این جت ها الزاماً باید در مسیره راه، با حمایت طیاره های سوخت رسان، سوخت گیری کنند. این هواپیماهای سوخت رسان اختمال زیاد، امریکایی خواهند بود. یعنی امریکا در نقش حامی عملیات به میدان خواهد آمد و احتمالا باید تبعاتش را نیز بپذیرد. محلات سوخت گیری این جنگنده ها می تواند در یکی از کشورهای عراق، ترکیه، سعودی و اردن باشد. ترکیه اعلام کرده که اجازه استفاده از هوای خود را نمی دهد. سعودی ها احتمالا ریسک نمی کنند. فقط عراق و اردن می مانند. بهترین مکان سوختگیری جت های اسرائیل بر روی عراق است. اگر نیروهای مقاومت عراق، سلاح مناسب برای هدفگیری نداشته باشند، پهپادهای پیشرفته ایران می توانند در این نواحی برای جت های اسرائیلی مشکل ایجاد کنند.
ابزار سومی که اسرائیل در اختیار دارد، استفاده از زیردریایی هاست که با استفاده از آن، حملات موشکی را از سطح دریا علیه اهدافی در جنوب ایران سازماندهی کنند. به نظر می رسد که شانس حملات از طریق دریا برای اسرائیل، بیشتر از دو مورد دیگر باشد. اما ایران نیز برخوردار از زیردریایی ها و موشک های مدرن با سرعت بسیار بالا است که در زیردریایی های شان تعبیه شده اند. نتیجه چه می تواند باشد؛ الله اعلم. البته حملات ترکیبی و هماهنگ؛ با پشتیبانی صریح امریکا می تواند موفقیت نسبی برای اسرائیل در پی داشته باشد.
اهداف حملات اسرائیل و اهداف بعدی ایران
در مورد اهداف حملات اسرائیل، سه گزینه گمانه زنی می شود: 1- سایت های هسته ای، 2- مراکز اقتصادی همچون پالایشگاههای نفتی و نیروگاههای برق و... 3- سایت های نظامی و پایگاههای موشکی ایران
به نظر می رسد بیشترین تمرکز دفاعی ایران بر روی سایت های هسته ای است. آنطور که مقامهای دفاعی ایران می گویند محافظت از این سایتها در چندین لایه و با استفاده از سیستم مدرن دفاعی پیشبینی شده است. آنها از توانایی شان جهت محافظت از سایت های هسته، مطمئن نشان می دهند. اما در عمل چگونه است؛ خدا می داند. یکی از نقاط قوت ایران، به دلیل وسعت جغرافیایی، پراکندگی اهداف ایرانی می باشد که کار را برای دشمنانش سخت تر می کند.
اینکه عملیات احتمالی اسرائیل علیه ایران می تواند یک موفقیت حداقلی داشته باشد تردیدی نیست اما اصل موضوع، بعد از این حمله خواهد بود.
ایران یک کشور وسیع با تعدد و پراکندگی منابع نظامی- اقتصادی و زیربنایی می باشد. حمله به هر کدام از این منابع، موجب فلج شدن ایران نخواهد شد. اما اسرائیل یک کشور کوچک با منابع محدود است. حمله بعدی ایران می تواند اسرائیل را فلج کند.
منابع زیربنایی اسرائیل محدود هستند. آنها جمعا دو پالایشگاه مهم، سه میدان گازی، شش تا نیروگاه برق، 4 تا میدان و انبار نفت و یک مجتمع هسته ای در صحرای نقب دارند. موشک های ایرانی می تواند به آسانی هر کدام این اهداف را نابود و اسرائیل را فلج کند. مخصوصا موشک های نسل 4 و 5 که تاهنوز از آن استفاده نشده است.
جغرافیای کوچک اسرائیل، اگر با حجم وسیع موشک های ویرانگر مورد حمله و اصابت قرار بگیرد؛ اگر نابود نشود؛ تبدیل به افلیج خواهد شد.
به نظر می رسد مقامات ایرانی بدون میل نیستند که اسرائیل به ایران حمله کند تا بعد از آن، ایران بتواند دستاویز قانونی جهت فلج کردن اسرائیل پیدا کنند. ایران برای حمله به اسرائیل دنبال منافذ قانونی است. هر دو حمله ایران به اسرائیل تحت عنوان عملیات صادق یک و دو پس از آن صورت گرفت که اسرائیل به خاک ایران حمله کرد. یکی به کنسولگری ایران در دمشق که بر اساس قواعد بین المللی جزو خاک کشور ایران محسوب می شود و دیگری حمله به اقامتگاه اسماعیل هنیه در قلب تهران. هر دو حمله ایران به اسرائیل به همین بهانه ها بودند. ایران برای حمله سوم و حملات بعدی نیاز به بهانه و دستاویز قانونی دارد. هرگونه حمله اسرائیل به ایران ولو در مقیاس کوچک، این دستاویز را در اختیار ایران قرار می دهد.
حضور رهبر جمهوری اسلامی ایران در نماز جمعه و ایراد خطبه های دقیق و هدفمند، بیانگر سیاست و تصمیم واضح ایران در قبال تحولات است.
باید به نظاره نشست و دید. اما آنچه باعث اندوه است؛ عملیات جنون آمیز اسرائیل در لبنان و سرنوشت مقاومت لبنان است که در بحثی جداگانه به آن، خواهیم پرداخت.
حسینی مدنی-
خبرگزاری جمهور