طالبان به ادارات مربوطه‌اش اعلام کرده؛ امضای سرکنسول فعلی افغانستان در مشهد بی‌اعتبار است. بودجه‌ی آن‌ها نیز قطع شده و همه منتظر عکس‌العمل تهران هستند.

بنابر گزارش هایی که برخی مراجعین، مرتبطین و مردم آن را تأیید می‌کنند، چند روزی است که کنسولگری افغانستان در مشهد، در وضعیت عادی به سر نمی‌برد....

چندی قبل، در اقدامی عجیب، سرکنسولگری افغانستان در مشهد ابتدا نامه‌ای با امضای ملامتقی و با این مضمون از کابل دریافت می‌کند که فردی "به نام "نصیراحمد حقانی" که کارمند سفارت طالبان در تهران است به عنوان سرکنسول در مشهد معرفی شده است." جالب آن‌که برای این جابجایی هیچ اطلاع‌رسانی و مکاتبه‌ای با وزارت‌خارجه‌ی ج.ا.ایران انجام نمی‌گیرد!

اما مسئولان کنسولگری به وزارت خارجه طالبان در کابل تفهیم می‌کنند که ج.ا.ایران به عنوان کشور میزبان، حتما باید در جریان این جابجایی قرار گرفته، پس از اعلام موافقت، مطابق پروتکل‌های موجود جابجایی صورت پذیرد. اما طالبان بدون توجه به این گوشزد، طی روزهای اخیر همین نصیراحمد حقانی با دو طالب دیگر به نام‌های "منگل و خطاب" به درب کنسولگری افغانستان در مشهد مراجعه کرده و خواستار تحویل کنسولگری می‌شوند.

مطابق شنیده‌ها، سرکنسول فعلی افغانستان در مشهد اما با نظرداشت قانون،  ضمن استقبال از آن‌ها، به این شبه مهاجمان یادآوری می‌کند که این‌ رفتارشان شبیه همان فتوحاتشان در جنگ‌هاست؛ در حالی‌که نیازی به این رفتار نیست. وقتی درها مطابق قانون باز می‌شوند، چرا می‌خواهید از پنجره وارد شوید!

براساس پروتکل‌ها و به ویژه بنا به شرایط پیش آمده برای افغانستان، ابتدا کشور میزبان باید در جریان جابجایی سفرا و سرکنسول‌ها قرار گرفته و اعلام موافقت کند، سپس این جابجایی به‌سادگی صورت می‌پذیرد.

گروه طالبان چندماه پیش با استفاده از پوشش دیپلماتیک در فرودگاه مشهد دست به آدم‌ربایی زد. آن‌ها رسما با استفاده از ماشین پلاک دیپلماتیک و گذرنامه‌های سیاسی بدنبال ربودن "قاری‌عیسی محمدی" یکی از چهره‌های سرشناس اپوزیسیون بودند. آقای محمدی از مشهد با پرواز استانبول عازم آلمان بود که به او گفته شد ممنوع‌الخروج است. او از پرواز جا ماند و در این زمان سه تن از طالبان سعی کردند در محوطه فرودگاه مشهد وی را به زور به یک ماشین پلاک دیپلماتیک سوار کنند.

هدف آن بود که با استفاده از مصونیت‌های دیپلماتیک، او را مستقیم به مرز دوغارون و خاک افغانستان برسانند. اما جمعی از دوستان وی همزمان به فرودگاه رسیده و پس از مواجهه با این صحنه، با آقایان دیپلمات طالبان درگیر شده و قاری عیسی را از چنگ آن‌ها نجات داده و با خود می‌برند. چند روز بعد او بدون هیچ مشکلی از مشهد به استانبول پرواز کرد.

تا امروز اما معلوم نشده است که با نفوذ چه کسی او ممنوع‌الخروج شده و طالبان چگونه از این موضوع آگاهی داشته و برای ربودن او برنامه ریزی کرده است؟ همچنین کسی نمی‌داند چرا آن به اصطلاح دیپلمات‌های طالب به‌خاطر این رفتار تروریستی در خاک ایران مؤاخذه نشدند! جالب است بدانید که این رفتارشان مسبوق به سابقه هم بوده است. با وجود این آن‌ها نه تنها از خاک ایران اخراج نشدند بلکه حالا مطابق فرمان ملامتقی و احتمالا ملاهبت الله، برای اشغال کنسولگری افغانستان در مشهد هجوم آورده‌اند.

باری با تمام این اوصاف طالبان بدون توجه به ساده‌ترین پروتکل‌های دیپلماتیک تصور می‌کنند در مشهد نیز قادرند شبیه قندهار، هر رفتاری که دلخواه شان است انجام دهند. طبق شنیده‌ها این افراد که با نامه‌ی ملامتقی در دست برای تسخیر کنسولگری آمده بودند، فعلا در هتلی مستقر شده‌اند.

طالبان به ادارات مربوطه‌اش اعلام کرده؛ امضای سرکنسول فعلی افغانستان در مشهد بی‌اعتبار است. بودجه‌ی آن‌ها نیز قطع شده و همه منتظر عکس‌العمل تهران هستند.

به نظر می‌رسد طالبان نظر به اتفاقات تلخی که ایران در هفته‌های جاری درگیر آن بوده است، برنامه‌ریزی کرده تا در سکوت تروریست‌های خود را در پوشش دیپلمات به ج.ا.ا تحمیل کرده و تهران را در برابر کار انجام شده قرار دهد. آن‌ها تصور می‌کنند در تهران و مشهد هم فرامین ملاهبت الله لازم‌الاجراست! این رفتارها را نمی‌توان ناشی از ناآشنایی آنان با امور دیپلماتیک تصور کرد. هر نادانی می‌داند آدم دزدی در کشور دیگر جرم است! باری جسارت طالبان در ارتکاب چنین جرایمی در ج.ا.ایران مرتب افزایش می‌یابد. آن‌ها بی‌آنکه کوچکترین امتیازی به تهران بدهند، مرتب امتیازات عجیبی از تهران می‌گیرند. چرا؟ کسی نمی‌داند.

پ.ن یک:
برای مثال خوب است یادآوری شود، در پرباران‌ترین سال آبی نیم‌قرن اخیر افغانستان، طالبان پس از فشارها و هشدارها و تهدیدهای ایران از يک‌سو و نیز کمک‌های مختلف و همکاری و اظهار برادری و جلسات پی‌درپی با مسوولین ایرانی از سوی دیگر، باز هم فقط حدود یک‌سوم از حقابه‌ی قانونی ایران از رود هیرمند را داد. در حالی‌که طی همین مدت پنج‌برابر رقم این حقابه را به گودال و کویر و شنزار و نمک‌زار "گودزره" فرستاد، اما به ایران نداد. همین الان در حالی‌که دوسوم حقابه‌ی ایران پرداخت نشده،  جریان آب بسمت هامون صابری و ایران را قطع کرده، اما همچنان در حال فرستادن آب به کویر گودزره هستند!

پ.ن دو:
خوب است همه بدانند این تیم اعزامی طالبان به مشهد، عملا جاسوس‌های کارکشته هستند. پیشتر یکی از آن‌ها بنام "سلیم" که احتمالا با فشار برخی حلقات ایرانی در کابل، به‌عنوان دیپلمات پذیرفته شده بود، به دلیل ضرب و شتم یک تبعه‌ی ایرانی که از خانواده‌ی معظم شهدا نیز بود و شکایت وی، از ایران اخراج شد. پیش‌نهاد سلیم و همکارانش این بود که تحت پوشش دیپلماتیک شورای اهل سنت در کنسولگری دایر کرده و به ایجاد تنش و تحریک دربین برادران اهل سنت ایرانی خاصه در کلانشهر مشهد دامن زده و برای سربازگیری و مقاصد کثیف خود بهره گیری کنند. اما سرکنسول افغانستان که بازمانده از دوره‌ی جمهوریت است و درک اولیه‌ای از پروتکل‌های دیپلماتیک دارد، وحشت‌زده این پیشنهاد را رد می‌کند. حالا همان جماعت برگشته‌اند!

نویسنده: لیلا شباهنگ[ژورنالیست ایرانی]
منبع: وبگاه صدای افغانستان