روز گذشته اسرائیل با بمباران کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، تعدادی از مقامات ارشد و مستشاران نظامی ایران را به شهادت رساند. سرتیپ محمدرضا زاهدی، سرتیپ محمدهادی رحیمی و چهار نفر از همکاران شان در این حمله شهید شدند.
ساختمان کنسولگری ایران در مجاورت سفارت این کشور در پایتخت سوریه قرار داشته است. سردار زاهدی فرمانده سپاه قدس در سوریه و لبنان بوده و سردار رحیمی معاون وی بوده است.
بعد از این حمله ی بی سابقه مردم ایران در شهرهای مختلف ایران به این اقدام اسرائیل دست به تجمع اعتراضی زده و از دولت این کشور خواهان پاسخ قاطع به اسرائیل شدند.
مقامات دیپلماتیک کشورهای مختلفی این حادثه را محکوم کرده اند. حمله بر مراکز رسمی و دیپلماتیک تجاوز و حمله بر خاک آن کشور محسوب می شود.
در اولین واکنش ها برخی مقامات نظامی و سیاسی ایران سخن از پاسخ کوبنده در زمان و مکان مناسب گفته اند. وزارت خارجه ایران فوراً نامه ای به شورای امنیت سازمان ملل نوشته و خواهان تشکیل نشست فوری این شورا شده و حق پاسخ به این عمل اسرائیل را برای خودش محفوظ دانسته است.
مقامات امریکایی با احتیاط موضع گرفته اند و مقامات اسرائیلی بعد از این تجاوز ترجیح داده اند اظهار نظر نداشته باشند.
با توجه به اینکه اسرائیل مستقیما به خاک ایران حمله کرده و موجب شده تعدادی از فرماندهان نظامی ایران شهید شوند، افکار عمومی در ایران انتظار پاسخ سخت نظامی به اسرائیل را دارند.
اسرائیل تا حالا دهها ترور و حمله برضد اتباع و نخبگان علمی-نظامی ایران داشته اند که جمهوری اسلامی با صدور بیانیه هایی صرفا از پاسخ در زمان و مکان مناسب سخن گفته اند اما این بار افکار عمومی در ایران توقع پاسخ واضح به حمله اسرائیل را دارند.
ایران چه پاسخی می تواند به اسرائیل بدهد؟
شکی نیست که ایران تاحالا هیچ تمایلی به درگیری مستقیم با اسرائیل و امریکا نداشته و کوشش کرده از حملات متقابل نظامی، اجتناب شود. امریکا نیز علاقه ای به درگیری مستقیم با ایران نداشته است. موضوع اول این است که اسرائیل و امریکا بدون هم و مجزا از یکدیگر تعریف نمی شوند. به همین اساس در جنگ غزه، بخشی از گروههای مقاومت با اسرائیل می جنگند و بخشی دیگر درگیر جنگ با امریکا هستند.
در مقابل، ایران و گروههای موسوم به محور مقاومت نیز مجزا از هم تعریف نمی شوند. نمی توان ایران را از این گروهها و متقابلا این گروهها را بدون ایران تعریف کرد.
در هرگونه پاسخ ایران به اسرائیل پای امریکا و گروههای مقاومت قطعا دخیل خواهد بود. برهمین مبنا، نمیتوان حمله بر کنسولگری ایران را فقط به اسرائیل ربط داد و پاسخ آن را نیز منحصر بر اسرائیل دانست. هرگونه پاسخ نظامی ایران به اسرائیل قطعا با واکنش امریکا مواجه خواهد شد.
لذا اگر ایران مصمم به مقابله به مثل باشد، باید متوجه دو دشمن با دو ظرفیت و میدان مجزا از هم باشد.
بخشی از فرماندهان ایرانی می گویند هرگونه حمله اسرائیل علیه ایران، از سر مجبوری و ناتوانی اسرائیل و شکست این رژیم در جنگ غزه است؛ و اسرائیل برای فرار از این شکست و ایجاد اجماع غربی ها علیه ایران نیازمند اقدام مستقیم نظامی ایران علیه خودش می باشد و لذا به اعتقاد آنها باید در هر حالتی صبر کرد و اسیر دام اسرائیل نشد.
بخش دوم که حالا بعد از حمله اسرائیل تعدادشان زیاد شده است معتقدند حمله به کنسولگری و شهادت فرماندهان ایرانی به معنای حمله مستقیم به خاک ایران بوده و حالا غرور و غیرت ایرانی ما زیرسئوال رفته و به هر قیمتی باید پاسخ نظامی مستقیم به اسرائیل داده شود.
ایران در فاز پاسخ نظامی سه گزینه پیش رو دارد: جنگ علیه اسرائیل را کماکان بر منوال سابق ادامه بدهد اما حزب الله و حوثی ها و عراقی ها را مجاب به گسترش و تقویت حملات علیه اسرائیل نماید؛ در این فاز باتوجه به اینکه حمله بر مرکز دیپلماتیک ایران در سوریه انجام شده، از سوریه نیز بخواهد پاسخ این تجاوز را بدهد و سوریه نیز عملا در کنار سایر گروههای مقاومت وارد جنگ با اسرائیل ولو به شکل محدود بشود.
گزینه ی دوم: مقابله به مثل است؛ یعنی ایران نیز یک یا چند مرکز دیپلماتیک اسرائیل را مورد هدف قرار بدهد که البته کمی بعید به نظر می رسد. چرا که اولاً نفس حمله بر مراکز دیپلماتیک، مذموم است و ثانیاً کشور مورد هدف در برابر این حمله سکوت نخواهد کرد.
گزینه سوم این است که ایران به شکل محدود یک یا چند مرکز نظامی و تأسیساتی اسرائیل را با موشک های قدرتمند خودش مورد هدف قرار بدهد. در این راستا ایران توانایی فوق العاده ای دارد و حتی می تواند از سلاح هایی مانند موشک هایپرسونیک خود استفاده نماید تا ضربه دقیقتر و سخت تری بر اسرائیل وارد کند. می تواند با چند موشک جواب بدهد و می تواند بارانی از موشک ها را بر سر اسرائیل فرو بریزد.
در این حالت، طبیعی است که اسرائیل و امریکا همانند زدن پایگاه عین الاسد سکوت نخواهند کرد و این حتما جنگ را وارد فضای گسترده تری خواهد کرد. پاسخ های طرفینی اولا محدود و معدود نخواهند ماند. از یک طرف، تأسیسات و مراکز ایران در داخل این کشور مورد حملات متقابل قرار خواهند گرفت و ازطرف دیگر، پایگاهها و کشتی ها و ناوگان جنگی امریکا از حملات مستقیم ایران در امان نخواهند ماند. به موازات این درگیری، گروههای مقاومت منطقه نیز وارد جنگ تمام عیار خواهند شد. در چنین حالتی اغلب کشورهای خاورمیانه عربی متأثر از جنگ خواهند شد چون یا میزبان پایگاههای امریکا هستند و یا زیر فشار یکی از طرفها قرار خواهند گرفت.
در گام بعدی قدرت های فرصت طلب مانند روسیه و چین از یک طرف و انگلیس و ناتو از طرف دیگر، تماشاگر نخواهند نشست. لذا آنچه قبلا برخی سیاستمداران کشورها از آغاز جنگ جهانی سوم اخطار می دادند ما عملا وارد این فضا خواهیم شد.
بنابراین، در فاز پاسخ نظامی ایران به اسرائیل که می تواند شامل هر بخش و هر نقطه و هر پروژه اسرائیل باشد؛ طرفین به پاسخ محدود ایران رضایت بدهند و امریکا این پاسخ را مدیریت کند؛ در غیرآن یقینا پاسخ غیر مدیریت شده، ما را حداقل تا آستانه جنگ جهانی پیش خواهد برد.
سیدجواد حجت-
خبرگزاری جمهور