در پانزده آگست ۲۰۲۱ افغانستان به کام افراطیت طالبانی سقوط کرد. آزادی های مذهبی و مدنی مردم سلب، درهای مکاتب و دانشگاه ها به روی زنان و دختران بسته و از هر نوع کار و فعالیت اجتماعی ممنوع شدند.
صدها جوان به بهانه های تعلق به نظام گذشته و به اتهام ارتباط با مخالفان مسلح و داعش زیر شکنجههای بیرحمانه جان می سپارند و یا در ملاء عام تیرباران می شوند.
خصوصیترین امور زندگی مردم از تعرض و دستبرد نظامیان خشن و کینهجو مصئون نمانده و مردم حق انتخاب بدیهی ترین موارد زندگی شان را ندارند. مدارس ترویج خشونت و افراطیت در سراسر کشور با هدف مغزشویی و تربیت نوجوانان برای انسانکشی و خلق نفرت و دشمنی مذهبی راه اندازی شده است.
امید به زندگی از مردم گرفته شده و میلیون ها شهروند با قبول همه خطرات ناچار به مهاجرت های غیرقانونی شده اند.
کساد کار و بار و زیانهای غیرقابل جبران اقتصادی، وضعیت معیشت مردم را به پایین تر از خط فقر فروکاسته است.
اخذِ مالیات جبری از دستفروشان بی بضاعت وضعیت کمرشکن را بر مردم نادار تحمیل نموده است.
حضور هزاران جنگجوی خارجی از کشورهای مختلف و برخوردار از موقعیت و فرصتِ مناسبت برای فعالیت های افراطیگری از دیگر بذرهایی است که در این سرزمین کاشته شده اند.
این بذرهایی است که مردم افغانستان با آن مواجه اند. شاید آقای خلیلزاد به جوانههای بدشگون این کِشتِ ویرانگر قانع نباشد و در انتظار ثمرات و حاصلِ بیشتر، وضعیت را پایان یافته تلقی نمی کند.
بدون تردید مسئولیت فاجعهبارِ سقوط جمهوریت متوجه زعامت سیاسی افغانستان است. زعامتِ علیل و نابکاری که با وجود حمایت های وسیع بین المللی، نتوانستند اعتماد ملی به وجود بیاورند و افغانستان را برای پس از خروج نیروهای خارجی روی پا نگهدارد.
اما از جانب دیگر، ایالات متحده آمریکا با آن همه هزینه های مالی و انسانی در افغانستان، در کنار چالش های دیگر، به دو دلیل مهم فرآیند مردمسالاری را با شکست مواجه نمود:
نخست اینکه این کشور با وجود حمایت از انتخابات، اما هیچگاه حاضر نبود نتیجه واقعی و برآیند انتخاب مردم افغانستان را بپذیرد و با آن کار نماید. این بزرگترین چالش فرا راه مردمسالاری و سرانجام فروپاشی در افغانستان بود.
دوم، ترجیحات و دخالت های نفعطلبانه نمایندگان ویژه این کشور در تمام امور سیاسی و دولتی بود. به ویژه زلمی خلیلزاد که بعدها مشخص شد بنای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری را در سر دارد؛ در تلاش برای ایجاد سلطه ونشان دادن یک شخصیت مقتدر از خودش بود. این دو چالش، اعتماد و اعتبار ملی و حتی منطقه ای دولت افغانستان را زیر سوال برد و دچار بحران های متعدد نمود.
سیدباقر محسنی کاظمی- اختصاصی به
خبرگزاری جمهور