۰

بذر خلیلزاد در باغ بحران افغانستان

رحمت الله بیژنپور
يکشنبه ۲۹ دلو ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۰۲
راست ترین سخن خلیلزاد دروغترین گفته های او بودند که در دل خودش برای تبارگرایی او راست بودند و برای تبار باختگان ناآشنا به دروغهای او، دروغ!
بذر خلیلزاد در باغ بحران افغانستان
 
چندپرسش مقدماتی:
  • - چراخلیلزاد دولت را کنار زده بود؟
    - چرا دولت افغانیه با خلیلزاد قایم‌باشک‌بازی داشت؟
    - چرا هویت ها و افغانستانی های دیگر مرده ها را می شمردند؟
    - طالبان سزاوار حاکم شدن بودند یا حاکمیت طالبانی بود؟
    - راست ترین سخن خلیلزاد در پاسخدهی چه بود؟
پاسخگونه هایی در کانگرس آمریکا از زبان دروغ‌بافترین چهره ی بذرافشان خیانت در کشت وکاشت سیاست توهّم‌انگیز افغانستان، دروغ هایی سرهم‌بندی نموده است.

اخیرا برنامه پرسش و پاسخ کانگرس آمریکا در 26 بهمن 1402 15 و فبروری 2024  با خلیلزاد را از رسانه ها شنیدیم و دیدیم که دروغهای آشکار ایشان یکی پی دیگر با واگویی و هوچیگری چون هذیان هایی را سرهم بندی می نمود و توهمات پیرایه‌مند، بر رخ همگان می افزود.
 
آقای خلیلزاد گفت: « اشرف غنی تقسیم قدرت با طالبان را برنتافت و قرار بود یک حکومت مشترک ( بشمول طالبان ) از اول سپتامبر ۲۰۲۱  کار خود را در افغانستان آغاز کند». این سخن نخستین دروغی است که چندین بار گفته شده است و چون دروغ است کسی برآن پاسخ نیاورد!
ایشان افزود: « مسئولیت این شکست بیشتر متوجه دولت افغانستان و فرار رئیس جمهور غنی است که از حکومت و ارزش‌های آن دفاع نکرد». این دومین دروغی است که بارها برزبان ایشان جاری شده است، مگر در هیچ نامه و نگاشته ای از جنس مذاکره و تفاهمنامه، ازان سخن نرفته است!

خلیلزاد در سخن دیگر آورد که: « رییس جمهور جو بایدن نمی‌خواست خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را مشروط به توافق میان حکومت اشرف غنی و طالبان بکند. اگرآقای بایدن و دولت آمریکا می‌خواست، می‌توانست خروج از افغانستان را به تاخیر بیندازد. این نخستین اتهام او بر بی هوش ترین آدم وادی سیاست است!

 در بخشی از پرسشهای کانگرس مبنی بر اینکه چرا طالبان هیچ یک از مواد توافقنامه دوحه را تطبیق نکرده است؛ خلیلزاد پاسخ داد: » تا جایی‌که او معلومات دارد، طالبان تعهدات امنیتی را که در این توافقنامه سپرده بودند، رعایت کرده‌اند». پس در این مذاکرات، افغانستان به طالبان واگذارشده و تنها همایش هماهنگ طالبان با آمریکا در متن گفتگوی دوحه قرار داشته است. این سومین برساخت دروغین از روند ترفند انگیز دوحه و شیادی های خلیلزاد است!

فرایند امنیت در روند پاسخدهی به جاهای باریکتری هم کشیده شد. اعضای کنگره آمریکا با اشاره‌های مکرر به گزارش‌های شورای امنیت سازمان ملل مبتنی بر « روابط نزدیک طالبان با القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی در افغانستان» دموکرات ها این اظهارات سفیرخلیلزاد را به چالش کشاندند. دراین بخش واگویی و سفیدنمایی هیئات آمریکا در مذاکره با طالبان از ابتدابه­ساکن دروغ و بی پایه بوده است!

هنگامی که از او پرسیدند سرنوشت افغانستان چه خواهد شد؟ گفت: « فصل پایان افغانستان برای آمریکا هنوز نوشته نشده است. بذر ارزش‌هایی را که ما آنجا کاشتیم به مرور زمان به ثمر خواهند رسید».

تناقض گزارش های گوناگون از زبان های مختلف در داستان خروج دراماتیک نیروهای مسلح آمریکا از افغانستان، دولت آن کشور را ناگزیر به ابهام آفرینی رسانده است و از این جهت متصدیان سیاست و روند عملکرد امنیتی در این زمینه به توهم آفرینی ناچار شده اند. دلیل این دو جریان دروغین و سیاست سوخته­پنداری افغانستان برای اهداف آمریکا در جنوب آسیا، خروج پر هرج و مرج نیروهای آمریکایی از افغانستان و بازگشت طالبان ( تروریسم آمریکایی!) به قدرت است. این روند عمومی و نشست ویژه پرسش و پاسخ خشم شدید و چشمگیر اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا را به دنبال داشت. پیشتر ازاین رویداد، در چند ماه گذشته روندی از جلسات استماعیه در مورد عملکرد دولت بایدن در ارتباط به خروج از افغانستان در این مجلس برگزار شده است.

پاسخ به پرسشهای نخستین این یادداشت و برداشت:
 
چرا خلیلزاد دولت افغانستان را کنار زده بود؟

خلیلزاد دولت را کنار نزد؛ کناره نشین های دولت را زد!
آقای خلیلزاد دولت افغانیه را کنار نزد، کناره نشین های درخواب مانده را به یاری یاران دبستانی و جاناجانی اش، یکسره چون علف های هرزه دروید و سپس کنار زد. هویت های غیرپشتون در ساختار نظام هم برای جمهوری جفا و هم برای طالبان باورخطا، چالش اصلی و هدف مهم سیاسی بودند. تاجایی که پیداست و از نشانه شناسی رویدادهای گذشته می توان پس از مرگ مسعود، روند کلی حذف هویت های غیرقومی از ساختار را دریافت، دوستان هموطن و فراوطنی خلیلزاد، این علف ها را در گندمزار آرزوهای خود بازشناسی، تک تک و خیشاوه کرده است.

 - قایم باشک بازی سران دولت با خلیلزاد:
بازی دلبرانه و هوس انگیز خلیلزاد با سران تاجیک، ازبیک و هزاره باریکه های منفعت‌محور و باریک‌راهه های منتهی به فریب و ترفند را بررخ آنها کشیده بود. او دریافته بودکه نقطه ضعف 90 درصد از شخصیت ها و رهبران گروهی غیرپشتون انتظار عبثی است که آن ها به او و حمایت های دروغین و نیرنگ آمیز او داشتند. ازاین سر بود که سریال و آجندای بازی های سیاسی در قالب قائم‌باشک بازی آقای خلیلزاد، اشرف غنی، حامدکرزی، عبدالله عبدالله، حنیف اتمر، استادسیاف و چند تن دیگر پیشکش مسافران قافله غفلت شد.
 
- چرا هویت ها و افغانستانی های دیگر مرده ها را می شمردند؟
رهبران قومی و سرقافله های خودباور یافته، با کشته شدن مسعود هریک در دامنه های بلندی برای خود درفش فرماندهی و رهبری برافراشتند. آنهاکه نیرنگ ها را نمی شناختند، اورنگ های درخشان کاروان خویشتن را در میان وادی های بی دامنه سیاست در جلوه می دیدند. کسی که این همه را با خواندن لالایی بخواب برده بود، استاد سیاف و عبدالله بودند، هرچندکه دیرتر اما دریافتندکه خوانش لالایی همان منظومه افسون آنها بوده است:
     بخوابید چون اژدهای دره        شمارا به مهمانی ها می بره
     جهان با شما آشنایی کند        بـه روز بدی همنوایی کند
     سرخویش گیرید آسوده تن     که من میفروشم دیار وطن   
    یکی ازپی دیگری برشوید        ز آزادگی کفر و کافر شوید

نخست مارشال فهیم به دام رفت، سپس احمدضیا مسعود در دام کشیده شد، آنگاه محمدیونس قانونی در بند ماند، نوبت به امرالله خان رسید و دیگران در ثروت‌پایگی از بام آرزوهای بهینه فرو افتادند و در چنبره بازی های خلیلزاد به یاری با او معتاد فریبندگی او شدند.

 - طالبان سزاوار حاکم شدن بودند یا حاکمیت طالبانی بودند؟
دولت افغانیه برهبری اشرف غنی فراری، از عاقبت و پیامد تحویل دهی مفتضح نظام به طالبان افغانیه، من‌باب پروژۀ آمریکایی با دوسال تمرین در خلق روایت دروغ به خوبی آگاه بود و این رویداد شرم آور ننگین (فروپاشی) در میان شماری از رهبران قومی دولت و طالبان ( پشتون ها) از چندین سال بدینسو پیوسته هدفگیری شده بود. بنابرین آقای خلیلزاد به اشرف غنی، همکاران درجه یک او، حامدکرزی و همفکران همتبار او از این روند اطمینان داده بود. دولتمردان قومی دریافتندکه رهبران غیر تباری خویش را بسادگی دور میزنند، اما نسل جوان تاجیک، هزاره و ازبیک و برخی پاره هویت های دیگر در این میانه پرسشگرند.
انتخاب غنی در بازی قدرت برای ماله‌کشی های سیاسی و هموارسازی ناهمواری های زمین شخم زده ی بازیگران دیگری چون حامد کرزی و آمریکایی ها بود. ازاین داستان پیداست که فروپاشی درکار نبود، فروپاشاندن کاری بود که به سر آوردند!
 
- راست ترین سخن خلیل زاد در پاسخدهی
آقای خلیلزاد دروغهایی را که آموخته بود براستی بیان نمود، دراین بازارگرم خیال انگیز، سودای او فروش حباب های آب در باران ویرانگر بادیه های سیل آفرین افغانستان بود؛ راست ترین سخن خلیلزاد دروغترین گفته های او بودند که در دل خودش برای تبارگرایی او راست بودند و برای تبار باختگان ناآشنا به دروغهای او، دروغ!
 
رحمت الله بیژنپور- خبرگزاری جمهور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین