وقتی نوعیت پاسخ را رهبر ایران تعیین می کند معنایش این است که حتما برخورد جدی را شاهد خواهیم بود همچنانکه بعد از پیام رهبر ایران در روز شهادت سردار سلیمانی، پایگاه امریکایی عین الاسد را با موشک های قدرتمند و نقطه زن کوبیدند.

دو انفجار تروریستی قدرتمند در جریان همایش گسترده مردم کرمان در سالیاد شهادت سردار قاسم سلیمانی موجب شهادت حداقل 105 نفر و زخمی شدن دستکم 223 نفر از شهروندان ایرانی شده که حال تعدادی از زخمی ها وخیم است.
ظاهرا این عمل تروریستی، کور اما هدفمند و دقیق انجام شده است. این بمب ها ساچمه ای بوده اند. هدف از کارگذاری این نوع بمب ها بطور واضح گرفتن قربانیان زیاد است مخصوصا اگر تجمعات مردمی را هدف قرار بدهند.
 
چه کسانی پشت این عمل جنایتکارانه هستند؟
گروههایی که سابقه چنین جنایات را دارند شامل طالبان، داعش، گروه جندالله ریگی، گروههای جدایی طلبان ایرانی هستند. سوابق و میزان توانایی الاحوازیه و کومله ها و جغرافیای فعالیت آنها و تمرکز شدید اطلاعاتی که بر روی آنها وجود دارد تقریبا دخیل بودن آنها را رد می کند.

زمان و زمینه و مکان عملیات های تروریستی در گمانه زنی اهمیت دارد.  
بعد از این جنایت، طالبان این عمل را جنایتکارانه خوانده و محکوم کرده اند. آنها بطور رسمی تاکنون فراتر از چند درگیری مرزی منافعی از این اعمال برای خود نمی بینند. دست داشتن طالبان در این عملیات، بعید به نظر می رسد.

داعش اما بخاطر انجام چند عملیات نسبتا موفق در ایران و مسافرت عناصر داعش بعد از سقوط حکومت پیشین افغانستان و حضور این عناصر در شهرهای ایران انگشت اتهام را به سمت داعش به حیث یکی از مظنونین اصلی این حرکت شنیع و تروریستی نشانه می گیرد.

از میان عناصر تروریستی، داعش را بعنوان جدی ترین متهم باید در نظر گرفت آنهم به دلیل ضربات مهلکی که از سردار سلیمانی خوردند و تکه تکه شدند و بقایای آن گروه خبیث گهگاهی دست به جنایاتی می زنند.
اما فراتر از داعش با توجه به اینکه این عملیات تروریستی در سالگرد شهادت سردار سلیمانی انجام شده و با توجه به درگیری شدید و شکست های متواتر و تلفات و خسارات سنگین اسرائیل از جنگ غزه و همپیمانان ایران در جبهات مقاومت، به نظر می رسد که اصلی ترین مظنون این حمله تروریستی، رژیم اسرائیل باشد.

امریکایی ها علنا گفتند که دستی در این عملیات ندارند و حتی بعضا به نیابت از اسرائیل نیز گفتند که کار آنه هم نبوده است اما در همان دقایق انجام این حمله تروریستی عناصر صهیونیستی واکنش نشان دادند و واکنش آنها ظفرمندانه و توأم با شادمانی بود.

در جبهه جنگ چه خبر است؟
مقامات جنگی و جانی اسرائیل بعد از عملیات طوفان الاقصی واضحا می گفتند که طومار حماس را ظرف چند روز می پیچند و حکومت مورد نظر خود را در غزه برقرار می کنند. برای تسهیل این خیال خود دست به جنایات جنگی گسترده زده و هزاران کودک و زن و بچه را کشتند، ساختمانها را ویران کردند، مراکز درمانی و دانشگاهی و مساجد و ادارات را نابود کردند. بعد حملات زمینی را با تانکها و ادوات زرهی آغاز کردند و بعد با گروهی مواجه شدند که حالا کابوس وحشتناک صهیونیست هاست به نحوی که برخی سربازان اسرائیلی از ترس، روانی شده و لباس شان را نجس می کنند.

اسرائیل هزاران کشته و زخمی داده و حتی از تونل های حماس هم چیزی به دست نیاورده اند. از تمام ظرفیت های نظامی و اطلاعاتی خود و امریکا و اروپا بهره گیری کرده اند اما به صخره ای سخت برخورد کرده اند. از طرف دیگر حوثی های یمن اقتصاد این رژیم را با هدف گرفتن کشتی های باری و تجاری اسرائیلی با مشکل مواجه نموده اند. حزب الله هم خوب شهرک نشینان را آشفته کرده و هر روز با راکت به سمت اسرائیل فیر می کنند و مراکز نظامی – استخباراتی جهود را نابود می کنند. از این طرف مجاهدان عراقی و سوری پایگاههای امریکا را می زنند و اعصاب امریکایی ها را خراب کرده اند.
مهاجرت معکوس از اسرائیل به سمت اروپا و امریکا تسریع شده و شاید نزدیک به یک میلیون یهودی مجبور شده اند اسرائیل را ترک کنند.
 به همه اینها باید نفرت و انزجار جهانی از اسرائیل را افزود که بطور بی پیشینه ای این رژیم منفور را به سمت انزوا و نابودی می کشاند.

مقامات اسرائیلی و امریکایی مشخصا جمهوری اسلامی ایران را عامل تمام این سیه روزی های اسرائیل می دانند. آنها نه به رجزخوانی اردوغان بها می دهند و نه به اعراب تنبل به اندازه پشکلی اهمیت می دهند. تنها مرد میدان اسرائیل ایران و مشخصا سپاه قدس است که تحت فرماندهی سردار سلیمانی موجب شد که حماس و حزب الله و انصارالله و حشدالشعبی و مقاومت عراق به این میزان از توانمندی و تسلیحات دست پیدا کند که اکنون اسرائیل را در حالت خفگی و آستانه نابودی قرار بدهد.

حملات موشکی اسرائیل به دمشق و بیروت و کشتن مستشاران نظامی ایران و برخی رهبران حماس، سرآغاز انفجار روانی صهیونیست هاست. اکنون و در سالگرد ترور شهید سلیمانی تنها گزینه ای که می تواند پشت عملیات تروریستی کرمان قرار داشته باشد اسرائیل است. و اگر اعلامیه ای در سایت وابسته به داعش مواجه شویم که انگار داعش مسئولیت این عمل تروریستی را پذیرفته باشد، مطمئنا داعش بعنوان یک پوشش برای نجات اسرائیل مورد استفاده خواهد بود چرا که وابستگی داعش به اسرائیل غیرقابل کتمان است.
 
ایران چه خواهد کرد؟
مقامات جمهوری اسلامی ایران بطور واضح اعلام نکرده اند که پشت این قضیه تروریستی چه نهادی بوده و هنوز شواهد خود را از عوامل این حادثه اعلام نکرده اند. اما پیشاپیش از انتقام سخت سخن گفته اند.

خلاصه و چکیده نوعیت واکنش در پیام آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران بازتاب یافت که البته تاکنون بطور گسترده ای انعکاس یافته است. ایشان از قطعیت سرکوب و مجازات عادلانه دست های آلوده و از پاسخ سخت سخن گفته اند.

وقتی نوعیت پاسخ را رهبر ایران تعیین می کند (برخلاف تهدیدات برخی مقامات) معنایش این است که حتما برخورد جدی را شاهد خواهیم بود همچنانکه بعد از پیام رهبر ایران در روز شهادت سردار سلیمانی، پایگاه امریکایی عین الاسد را با موشک های قدرتمند و نقطه زن کوبیدند.

به نظر می رسد که سران نظامی ایران در حال تدوین نقشه ای باشند که چگونگی این سرکوب و مجازات را تعیین کنند.
اکنون ایران در موضع قدرتمند منطقه ای قرار دارد. نیروهای تحت الحمایه این کشور در بخشهای مهم خاورمیانه نبض جنگ را در دست دارند و امریکا و اسرائیل را در مخمصه انداخته اند. نوعیت پاسخ سخت ایران به انفجارهای کرمان و ترورهای دمشق و لبنان می تواند بسیار تعیین کننده باشد.

سید جواد حجت- خبرگزاری جمهور