مقدمه
امارت اسلامی طی دوسال حاکمیت در افغانستان همواره تلاش نموده است تا از سوی جامعه ی بین المللی برسمیت شناخته شود اما وجود تناقض در عملکرد ها و رد پیش شرط های جامعه ی جهانی از سوی امارت اسلامی سبب تیره گی روابط و عدم برسمیت شناسی آن در سطح جهانی شده است.انزوای بین المللی امارت اسلامی یکی از معضلاتی است که هنوز هم روی سطح تعاملات افغانستان با جهان سایه افگنده و چالش های زیادی را برای قاطبه ی شهروندان افغانستان به میان آورده است.این مهم ابعاد مختلف زندگی آنان را تحت تاثیر قرار داده و باعث گسترش نگرانی و نارضایتی آنها نیز گردیده است.با توجه براین برخی چالش های مهم در سطوح مختلف داخلی،منطقه ای و جهانی پیرامون برسمیت شناسی امارت اسلامی وجود داشته/دارد که مانع دست یابی به مشروعیت بین المللی آن گردیده است.امارت اسلامی در سطح داخلی تا هنوز نتوانسته است مشروعیت داخلی خود را طی یک گفتمان بزرگ ملی متشکل از تمام نیروهای سیاسی و آحاد مردم افغانستان بدست آورد.با وجود تکثر جریان های سیاسی و گروه های قومی در سطح این کشور برخی آنها هنوز هم در سیاست گذاری وتصمیم گیری های مهم امارت اسلامی نقش اساسی نداشته ودر حاشیه ی این حکومت قرار گرفته اند که این مهم در کاهش رضایت مندی شهروندان از حکومت نیز تاثیر داشته است.
در سطح منطقه ای نیز برخی چالش های وجود دارد که پیرامون برسمیت شناسی امارت اسلامی تاثیر گذاشته است.حضور و فعالیت برخی گروه های افراطی در مناطق پیرامونی افغانستان که پیشینه ی روابط با امارت اسلامی را نیز دارا بوده و اکنون می توانند ثبات و امنیت کشور های منطقه را تهدید نمایند،یکی از مهم ترین مواردی است که برسمیت شناسی امارت اسلامی را با چالش های جدی مواجه نموده است.در سطح جهانی نیز چالش های وجود داشته/دارد که یکی از آن عدم پذیرش قواعد وهنجار های بین المللی است که جامعه ی جهانی همواره بالای آن تاکید نموده اما امارت اسلامی بار ها این خواسته های جهانی را مداخله ی آشکار در امور داخلی افغانستان دانسته وآنرا رد نموده است.با توجه براین چالش های مطرح شده که مانع برسمیت شناسی امارت اسلامی شده است،برخی راهکار های نیز به وجود دارد که در صورت عملی شدن آنها در آینده ی نه چندان دور این حکومت ازسوی جامعه ی بین المللی برسمیت شناخته شود.بنابراین امارت اسلامی در سه سطح داخلی،منطقه ای و جهانی برای کسب مشروعیت سیاسی،تلاش های همه جانبه ی خود را با همکاری جناح های مختلف پیرامون تامین صلح و ثبات افغانستان روی دست گیرد.عدم برسمیت شناسی امارت اسلامی نه تنها به سود منافع ملی افغانستان نبوده بل منافع کشور های منطقه و جهان نیز در آن تامین نخواهد شد.برخی راهکار های در این مجال مطرح خواهد شد که بدون تردید میتواند در امر کسب مشروعیت بین المللی امارت اسلامی موثر واقع شود.
چالش های به رسمیت شناسی امارت اسلامی
۱-انحصار قدرت سیاسی
افغانستان یک کشور کثیرالقومی است که متشکل از جریان ها و گروه های سیاسی مختلف بوده و باید منافع تمام آنها از سوی حکومت های موجود در این کشور در نظر گرفته شود.بعد از بقدرت رسیدن دوباره ی امارت اسلامی در افغانستان مشروعیت بین المللی آن با فراز و فرود ها و چالش های زیادی همراه گردیده که تا هنوز حل ناشده باقی مانده است.یکی از چالش های اساسی فرا راه برسمیت شناسی امارت اسلامی انحصار قدرت سیاسی توسط رهبران این حکومت گفته می شود.در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد نهاد های حکومتی متعلق به یک گروه خاص قومی است و سایر جریان های سیاسی از قدرت محروم گردیده و در حاشیه قرار گرفته اند.از مهم ترین مسائلی که طی دوسال حاکمیت امارت اسلامی همواره نگرانی های شهروندان افغانستان را به همراه داشته است تک قومی بودن این حکومت بوده است.هرچند شهروندان این کشور پیرامون این موضوع همواره نارضایتی شان را از طریق مجرا های مختلف بیان نموده و خواستار نقش همه جریان ها و گروه های سیاسی در نهاد های حکومتی شده اند اما تا هنوز این خواسته های شهروندان از سوی امارت اسلامی مورد پذیرش قرار نگرفته است.بناً این نا رضایتی برخی شهروندان از انحصار قدرت سیاسی در افغانستان سبب فاصله گرفتن بیشتر مردم از حکومت شده که این مهم منجر به عدم برسمیت شناسی امارت اسلامی از سوی جامعه ی بین المللی نیز گردیده است.
از سوی هم با توجه براینکه امارت اسلامی طی دو دهه جنگ با حکومت پیشین و نیروهای خارجی،حاکمیت سیاسی افغانستان را بدست گرفته تا هنوز نتوانسته است مشروعیت داخلی خود را طی روند های دموکراتیک و مردم سالار از قاطبه ی شهروندان این کشور بدست آورد.هرچند کسب مشروعیت سیاسی از شهروندان از عناصر مهم پایداری حکومت ها گفته می شود اما امارت اسلامی هنوزهم مشروعیت داخلی خود را به گونه ی واقعی آن از سوی مردم بدست نیاورده است که این مهم از چالش های عمده ی است که جامعه ی بین المللی بر آن توجه نموده و این حکومت را برسمیت نشناخته است.بناً کسب مشروعیت سیاسی و رضایت مندی بیشتر مردم از امارت اسلامی در برسمیت شناسی این حکومت از سوی جامعه ی جهانی نقش مهم ایفا می نماید.بنابرین امارت اسلامی برای کسب مشروعیت بین المللی خود باید سایر جریان ها و گروه های سیاسی را در حکومت سهیم نموده و در کسب مشروعیت داخلی خود از شهروندان اقدامات جدی و لازم را انجام بدهد در غیر آن این حکومت از سوی جامعه ی بین المللی برسمیت شناخته نخواهد شد.زیرا کسب مشروعیت داخلی یک حکومت زمینه های مشروعیت بین المللی آنرا نیز فراهم می نماید.
۲-حضور و فعالیت گروه های افراطی در کشورهای منطقه
یکی از چالش های دیگری که سبب گردیده است تا امارت اسلامی از سوی جامعه ی جهانی برسمیت شناخته نشود،حضور و فعالیت برخی گروه های افراطی در کشور های منطقه است که طی یک دهه می شود تلاش می ورزند با براندازی و سرکوب حکومت های موجود در کشور های مورد هدف شان قدرت سیاسی را تصاحب نمایند.این گروه های افراطی در مناطق پیرامونی افغانستان با کشور های منطقه فعالیت نموده و دارای پیشینه ی روابط با امارت اسلامی نیز می باشند.بعد از سقوط جمهوریت و بقدرت رسیدن مجدد امارت اسلامی در افغانستان گروه های افراطی در منطقه با انگیزه ی قوی فعالیت های تندروانه ی خود را برضد حکومت های موجود در کشور های شان چند برابر نموده اند.گروه های افراطی که در مناطق پیرامونی افغانستان فعالیت می نمایند وبه دنبال کسب قدرت سیاسی در کشور های شان هستند شامل تحریک طالبان پاکستان،جنبش ترکستان شرقی و انصار الله تاجکستان بوده که از مخالفین مصلح این کشور ها نیز به شمار می رود.این گروه های افراطی که در گذشته با رهبران محلی طالبان نیز رابطه ی نزدیک داشتند طی دوسال اخیر همواره سعی ورزیده اند تا به هرنحو ممکن بتوانند حاکمیت کشور های خود را بدست آورند.
باتوجه براین کشور های منطقه طی چند سال اخیر تلاش های زیادی انجام داده تا این گروه های افراطی را در منطقه سرنگون سازند و برای این منظور بارها از امارت اسلامی نیز طلب همکاری نیز شده اند اما امارت اسلامی این موضوع را مساله ی داخلی این کشور ها دانسته و تاکید ورزیده است که مشکلات داخلی کشور های منطقه مربوط خودشان بوده و نمی خواهد در امور داخلی آنها مداخله نمایند.بنابرین کشور های منطقه بخاطر پیشینه ی روابط امارت اسلامی با گروه های افراطی و بقدرت رسیدن دوباره ی آن در افغانستان نمی خواهند این حکومت را برسمیت بشناسند.زیرا برسمیت شناسی امارت اسلامی که در گذشته در جایگاه این گروه های یاد شده قرار داشت به معنای مشروعیت بخشیدن به این گروه های افراطی است و این مهم صلح و ثبات کشور های منطقه را با چالش های جدی مواجه نموده و در معرض نابودی قرارمی دهد.در صورت برسمیت شناسی امارت اسلامی از سوی کشور های منطقه ،غیر مستقیم گروه افراطی تقویت گردیده و خواهان دست یابی به قدرت سیاسی و سرنگونی حکومت های موجود می شوند.این مهم از چالش های عمده ی است که فرا راه کشور های منطقه قرار گرفته و نمی توانند به ساده گی امارت اسلامی را برسمیت بشناسند.
۳-تضاد منافع میان امارت اسلامی و جامعه ی جهانی
بعداز روی کار آمدن امارت اسلامی تا کنون سیاست خارجی افغانستان در قبال جهان با کنش و واکنش های زیادی همراه گردیده و سطح روابط و تعاملات آنها را نیز متاثر نموده است.این کنش و واکنش ها بیشتر روی تضاد منافع آنها بوده و تا هنوز هردو طرف نتوانسته اند منافع متعارض خود را به منافع همسو تبدیل نمایند.جامعه ی جهانی برای دست یابی به منافع مشترک جهانی همواره از امارت اسلامی خواسته ها و پیشنهاد های را مطرح و تاکید نموده است که به هرنحو ممکن این خواسته ها ازسوی حکومت جدید افغانستان مورد قبول قرار بگیرد.هرچند این خواسته های جامعه ی جهانی در ظاهر قضیه برای نفع همه طرف ها پنداشته می شود اما جامعه ی جهانی تلاش می ورزد تا منافع قدرت های بزرگ را بیشتر از طریق فشار و بازکردن جای پای در افغانستان تامین نمایند.درمقابل امارت اسلامی طی دوسال حاکمیت سیاسی خود در افغانستان همواره پیش شرط ها و خواسته های جامعه ی جهانی را در تضاد با ارزش ها و منافع ملی افغانستان دانسته و تاکید کرده است که این خواسته های جهانی مداخله ی آشکار در امور داخلی این کشور بوده وآنرا نخواهند پذیرفت.این تضاد وتناقض درروابط امارت اسلامی با جامعه ی جهانی روی اوضاع سیاسی-اقتصادی افغانستان تاثیر ژرف گذاشته واین وضع سبب گردیده است تا امارت اسلامی از سوی جامعه ی بین المللی برسمیت شناخته نشود.
بنابرین تضاد منافع میان میان امارت اسلامی و جامعه ی جهانی و رد خواسته های آنها از سوی یکدیگر یکی از چالش های اساسی فرا راه برسمیت شناسی امارت اسلامی در افغانستان بوده است.جامعه ی جهانی همواره اعلام نموده تا زمانی که خواسته ها و پیش شرط های آن از سوی امارت اسلامی عملی نشود این حکومت را برسمیت نخواهد شناخت.با این حال حکومت افغانستان طی دوسال حاکمیت سیاسی خود بار ها از استقلال سیاسی در تصمیم گیری های حکومت سخن به میان آورده وبه پیش شرط های جامعه ی جهانی تمکین نکرده است.در واقع منافع امارت اسلامی در میان جوامع بین المللی با تناقضات زیادی همراه گردیده و تا زمانی که این مساله از سوی هردو طرف حل نشود روابط آنها بهبود نخواهد یافت.بناً هردو طرف برای بهبود روابط و گسترش تعاملات خود با یک دیگر از خواسته های شان طفره رفته و منافع متعارض خود را به منافع همسو مبدل نمایند.تا زمانی که این تعارض منافع میان هردو طرف پایان نیابد تعامل رسمی و برسمیت شناسی امارت اسلامی ازسوی جامعه ی جهانی بعید به نظر می رسد.از این رو لازم است برای حل این چالش های مهم از طریق گفتگو ها وبا همکاری سایر کشور های منطقه و جهان خواسته های شان را با یکدیگر تطابق داده و برای بهبود اوضاع زندگی شهروندان افغانستان همکاری های لازم انجام داده وبرای تامین منافع مشترک تلاش نمایند.
راهکارهای برسمیت شناسی امارت اسلامی
۱-تشکیل حکومت فراگیر ملی
تشکیل حکومت فراگیر ملی توسط امارت اسلامی در افغانستان صلح وثبات را دراین کشور تامین و می تواند زمینه های کسب مشروعیت بین المللی این حکومت را نیز فراهم نماید.زیرا تشکیل حکومت فراگیر در سطح داخلی خواست تمام نیروهای سیاسی و قاطبه ی شهروندان این کشور بوده و می تواند اجماع سیاسی و وحدت ملی را پیرامون حکومت داری در افغانستان شکل دهد.در سطح منطقه ای نیز بسیاری از کشور های منطقه طی نشست های مختلف همواره از تشکیل حکومت فراگیر ملی توسط امارت اسلامی سخن زده و حمایت و پشتیبانی خود را از این نوع حکومت در افغانستان اعلام نموده تاکید کرده اند که در صورت عملی شدن آن امارت اسلامی را برسمیت خواهند شناخت.این موضوع در سطح جهانی نیز طی دوسال اخیر مورد حمایت همه جوامع بین المللی قرار داشته/دارد و یکی از پیش شرط های مهم خود را برای برسمیت شناسی امارت اسلامی تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان اعلام کرده اند.در واقع شکل گیری اجماع سیاسی و توافق نظر پیرامون این موضوع در سطح داخلی،منطقه ای و جهانی یکی از فرصت های پیش آمده ی است که می تواند بحران های موجود در این کشور را پایان بخشیده و زمینه های تامین صلح و ثبات را نه تنها در افغانستان بل در منطقه و جهان فراهم نماید.
بنابراین تشکیل حکومت فراگیر توسط امارت اسلامی در افغانستان سبب کسب مشروعیت داخلی و افزایش رضایت مندی شهروندان از حکومت گردیده و بی ثباتی و نا هنجاری های جامعه ی افغانستان را می تواند خاتمه دهد.مهم ترین عنصری که مشروعیت بینالمللی افغانستان را می تواند بدست آورد،کسب مشروعیت داخلی است که توسط شهروندان کشور بدست میاید و این مهم تواند در سطح خارجی مسبب مشروعیت بین المللی آن نیزگردد.به عبارتی دیگر تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان می تواند در امر رفع چالش ها و ایجاد فرصت های جدید در این کشور نقش مهم ایفا نموده و مشروعیت بین المللی امارت اسلامی را نیز بدست آورد.بعد از تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان که از پیش شرط های مهم جامعه ی جهانی برای برسمیت شناسی امارت اسلامی شمرده می شود کشورهای جهان ناگزیر می شوند وارد تعامل سازنده شده و این حکومت را برسمیت بشناسند.که این موضوع در گام نخست به سود منافع ملی افغانستان تمام شده و صلح و ثبات منطقه و جهان را نیز تامین خواهد نمود.با توجه به مسائل فوق یکی از راهکارهای اساسی و سنجیده شده ی که می تواند مشروعیت بین المللی امارت اسلامی را به همراه داشته باشد،تشکیل حکومت فراگیرملی توسط آن در افغانستان گفته می شود.
۲-سرکوب گروه های افراطی توسط امارت اسلامی
یکی از نگرانی جدی که کشور های منطقه بعد از روی کار امارت اسلامی از قلمرو افغانستان داشته اند،حضور و فعالیت برخی گروه های افراطی است که در مناطق پیرامونی این کشور وجود داشته و تلاش می ورزند ثبات و امنیت کشور های منطقه را تهدید نمایند.هرچند کشور های منطقه طی دو سال حاکمیت امارت اسلامی همواره ادعا نموده اند که فعالیت این گروه های افراطی در خاک افغانستان افزایش یافته و بسترهای مناسبی برای رُشد آنها در این کشور مساعد شده است اما امارت اسلامی این ادعا را بی بنیاد دانسته و آنرا رد نموده است.کشور های آسیای میانه مانند تاجکستان،ترکمنستان،چین و حتا روسیه چندین بار است که از گسترش فعالیت های گروه های تروریستی در منطقه ی شمال شرقی افغانستان هشدار داده و تاکید نموده اند که با گذشت هر روز دامنه ی فعالیت های آنها بیشتر گردیده و می خواهند بی ثباتی و نا امنی را در منطقه گسترش دهند.ازسوی هم پاکستان نیز طی یک سال اخیر چنین ادعا های را نیز مطرح نموده و تاکید ورزیده است که تمام حملات های هراس افگنانه در برابر پاکستان از خاک افغانستان سازماندهی شده واعضای تحریک طالبان این کشور نیز تحت حاکمیت امارت اسلامی فعالیت می نمایند.که این ادعا های کشور های منطقه مبنی بر حضور گروه های افراطی در خاک افغانستان به تیره گی روابط میان افغانستان و کشور های منطقه نیز منجر شده است.
با این وجود کشور های منطقه همواره از حضور و فعالیت های گروه های افراطی در افغانستان احساس نگرانی نموده و به کرات از امارت اسلامی خواسته اند تا جلو هرگونه فعالیت های گروه های تروریستی را تحت حاکمیت خوبش بگیرد.بناًامارت اسلامی می تواند با همکاری همه جانبه ی کشور های منطقه تمام گروه های افراطی را در افغانستان سرکوب و آنها را نابود نمایند.این مهم فضای اعتماد سازی را میان امارت اسلامی و کشور های منطقه به میان آورده و در برسمیت شناسی این حکومت نیز می تواند نقش مهم ایفا نماید.درواقع کشور های منطقه هنوز هم از امارت اسلامی بیم و هراس داشته و تا هنوز نتوانسته اند در روابط متقابل شان اعتماد سازی نمایند.بناً سرکوب و نابودی گروه های افراطی که از خاک افغانستان ثبات و امنیت کشور های منطقه را تهدید می نمایند می تواند موفقیت امارت اسلامی را در امر مبارزه با هراس افگنی نشان داده و کشور های منطقه را وادار نماید تا در راستای کسب مشروعیت بین المللی همکاری لازم را انجام دهند.کشور های منطقه که به تنهائی نتوانسته اند این گروه های افراطی را در مناطق پیرامونی افغانستان سرکوب نمایند همکاری امارت اسلامی می تواند در امر نابود سازی آنها موثر واقع شده و این مهم منجربه گسترش همکاری و تعاملات میان افغانستان و منطقه خواهد شد.
۳-تلفیق ارزشهای ملی با هنجار های بین المللی
یکی از راهکار های دیگری که می تواند مشروعیت بین المللی امارت اسلامی را کسب نماید، تلفیق فرهنگ و ارزش های ملی با هنجار های بین المللی توسط این حکومت گفته می شود. یکی از موانع های بزرگ که سبب گردیده است امارت اسلامی برسمیت شناخته نشود تضاد منافع ملی با هنجار های بین المللی وتعارض خواسته ها میان آنها بوده است.جامعه ی جهانی همواره از امارت اسلامی خواسته های داشته و برای برسمیت شناسی آن پیش شرط های نیز گذاشته است که در مقابل حکومت افغانستان تمام آنها را رد نموده و تاکید کرده است که هرگونه قواعد و هنجار های بین المللی که در تضاد با ارزش های دینی و ملی ما قرار داشته باشد آنرا نخواهند پذیرفت.از جانب دیگر جامعه ی جهانی چندین بار است که از نقض حقوق بشر تحت حاکمیت امارت اسلامی سخن به میان آورده اما این حکومت آنرا رد نموده است. امارت اسلامی برای کسب مشروعیت بین المللی خود باید تمام هنجار ها و قواعد بین المللی را رعایت نموده و از هرگونه سیاست های تقابل گرایانه ی خود با جامعه ی جهانی جلو گیری نماید.در واقع امارت اسلامی باید منافع ملی خود را اولویت بندی نموده و آنرا با هنجار های جامعه ی بین المللی تلفیق نماید. تا زمانی که میان ارزش های ملی و هنجار های بین المللی تلفیق صورت نگیرد و خواسته های متضاد هردو طرف به همسو مبدل نشود برسمیت شناسی امارت اسلامی در سطح جامعه ی بین المللی بعید به نظر می رسد.
از سوی هم افغانستان به عنوان عضو از جامعه ی بین الملل مسولیت دارد تا هنجار های بین المللی را پذیرفته و در پرتو آن منافع ملی خود را در سطح خارجی تامین نماید.امارت اسلامی باید برای دست یابی به مشروعیت بین المللی، خود را مجزا از سایر جامعه ی بین الملل ندانسته و تلاش نماید روابط خود را با جهان تعامل گرایانه و مبتنی بر همکاری دو جانبه برقرار نماید.رفع تعارض میان خواسته های دو طرف می تواند زمینه ساز تعامل سازنده گردیده و مسیر های جدیدی را برای کسب مشروعیت بین المللی امارت اسلامی مهیا بسازد.به هر اندازه ی که امارت اسلامی هنجار های بین المللی را نادیده بگیرد به همان اندازه به انزوای بیشتری سوق داده می شود.تا زمانی که امارت اسلامی منافع ملی خود را با قواعد و هنجار های بین المللی همسو نسازد و خواهان گسترش تعاملات خود با جهان نیز نشود برسمیت شناسی آن از سوی جامعه ی جهانی امکان پذیر نیست.زیرا جامعه ی جهانی مجموعه قواعد بین المللی را برای کسب مشروعیت کشور ها تعریف نموده و نمی تواند آنرا نادیده بگیرد.جامعه ی جهانی نیز در قبال بهبود اوضاع افغانستان مسولیت دارد تا از هرگونه امتیاز طلبی جلو گیری و برای رفع چالش ها و بحران های موجود در این کشور تلاش های جدی را روی دست گیرد.
پایان سخن
امارت اسلامی طی دوسال حاکمیت در افغانستان تا هنوز نتوانسته است مشروعیت بین المللی خود را از سوی جهان کسب نماید.طی این مدت روابط افغانستان با جهان با تناقض ها و چالش های جدی همراه گردیده و سبب بدتر شدن اوضاع سیاسی-اقتصادی نیز در این کشور شده است.در حال حاضر شهروندان افغانستان با چالش ها و مشکلات های متعددی دست و پنجه نرم می کنند و زندگی رقت باری را تجربه می نمایند.گسترش فقر،بیکاری و گرسنگی از مهم ترین عوامل های است که از سیاست های تقابل گرایانه ی امارت اسلامی با جهان پدید آمده است.با آنکه این حکومت همواره تلاش نموده تا از سوی جامعه ی جهانی برسمیت شناخته شود اما وجود برخی چالش در سطوح مختلف داخلی،منطقه ای و جهانی سبب گردیده است تا مانع برسمیت شناسی آن ازسوی جامعه ی جهانی شود.در سطح داخلی امارت اسلامی قدرت سیاسی را انحصار و سایر جریان ها و گروه های سیاسی افغانستان را در حاشیه قرار داده که این موضوع سبب افزایش نا رضایتی برخی شهروندان کشور نیز گردیده است.حضور و فعالیت برخی گروه های افراطی در منطقه که پیشینه ی روابط با امارت اسلامی را نیز داشته و آنها در تلاش بی ثباتی و ناامنی کشور های منطقه هستند سبب گردیده تا کشور های منطقه امارت اسلامی را برسمیت نشناسد.در سطح جهانی تضاد منافع میان امارت اسلامی و جامعه ی جهانی سبب عدم برسمیت شناسی آن گردیده است.
باتوجه به چالش های مطرح شده برخی راهکار های نیز وجود دارد که در صورت عملی شدن آنها امارت اسلامی از سوی جامعه ی جهانی برسمیت شناخته خواهد شد.در سطح داخلی امارت اسلامی باید حکومت فراگیر را در افغانستان تشکیل و سایر گروه ها و جریان های سیاسی را در قدرت سیاسی پذیرفته و رضایت شهروندان کشور را پیرامون حکومت داری بدست آورد.در سطح منطقه ای امارت اسلامی نگرانی کشور های منطقه را در قبال حضور گروه های افراطی جدی گرفته و برای سرکوب و نابودی آنها هم کاری های لازم را انجام بدهد.امارت اسلامی باید برای گسترش روابط خود با کشور های منطقه با تمام گروه های افراطی قطع رابطه نموده و در نابودی سازی گروه های چون انصار الله تاجکستان،جنبش ترکستان شرقی و تحریک طالبان پاکستان با کشور های همجوار همکاری جدی و عملی را روی دست گیرد.در سطح جهانی امارت اسلامی باید تمام ارزش های ملی را با هنجار های بین المللی تلفیق نموده و برای گسترش تعاملات خود را با جهان اقدامات همه جانبه ی را در پیش گیرد.با عملی شدن این راهکار را در سطوح مختلف داخلی ،منطقه ای وجهانی هرکدام می تواند نقش اساسی و تاثیر گذاری را در برسمیت شناسی امارت اسلامی از سوی جامعه ی جهانی ایفا نماید.
مریجان محمدی- ارسالی به
خبرگزاری جمهور