۰

آمریکا و سرمایه گذاری روی تروریسم

فاطمه موسوی
سه شنبه ۲۳ جوزا ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۷
آمریکا و سرمایه گذاری روی تروریسم

آنتونی بلینکن وزیر خارجه امریکا در کنفرانس مشترک خبری با فیصل بن فرحان همتای عربستانی اش گفت: " واشینگتن برای تامین منافع ملی آمریکا از احیای تروریسم برخاسته از افغانستان تمرکز کرده و در صورت لزوم، اقدامات لازم را برای مقابله با آن انجام می دهد".
بلینکن در این کنفرانس خبری، طالبان را دشمن سر سخت داعش  شاخه  خراسان خوانده که علیه این گروه اقدام می کند.

درست در همان زمان که وزیر خارجه ایالات متحده از نبرد طالبان با داعش در افغانستان سخن گفت گزارش منتشر شده شورای امنیت ملل متحد نشان داد تقریبا 20 گروه تروریستی در افغانستان فعال هستند که تحت حمایت طالبان و با نظارت اداره استخبارات این گروه از آزادی عمل برخوردارند. بر اساس این گزارش، طالبان رویکرد ثابت و موثری در قبال گروههای تروریستی خارجی ندارند.

توماس وست نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا در افغانستان نیز در صحبت با رسانه ها گفت که "طالبان متعهد شده اند که میزبان تروریست هایی نباشند که به کشورهای دیگر آسیب می زنند و اجازه آموزش، عضو گیری یا جمع آوری مالی در قلمرو آنها را نمی دهند".

بعد از سقوط افغانستان توسط طالبان و خروج فاجعه آمیز ایالات متحده آمریکا با توجه به استراتژی نوین این کشور در سطح منطقه و محیط بین الملل بخصوص بعد از جنگ روسیه و اوکراین؛ جهان به خوبی دریافته است که سرمایه گذاری روی تروریسم حیاتی ترین گزینه برای دولت ایالات متحده آمریکا و کم هزینه ترین جایگزین برای جنگ های مستقیم است. پروژه سرمایه گذاری آمریکا روی تروریسم احتمالا به هدف درگیر کردن سه کشور روسیه، چین و ایران برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود در مواجهه با چین و روسیه است.

در این گفتمان ایالات متحده با پرورش تروریسم در منطقه و بخصوص افغانستان در صدد ضربه به روسیه در دو جبهه است اوکراین از غرب و افغانستان و آسیای میانه از جنوب. علاوه بر آن؛ با افزایش تنش ها با چین بخصوص در مورد مسایل مربوط به تنگه تایوان و دریای چین جنوبی، با متشنج کردن اوضاع در غرب چین می تواند در دو جبهه چین را درگیر مسایل نظامی و امنیتی کند.

نحوه خروج نیروی های آمریکایی و جا گذاری خزانه هایتسلیحاتی چندین میلیارد دلاری ایالات متحده در افغانستان برای گروه طالبان این ظن و گمان را تقویت می کند که نیت اصلی آمریکا از واگذاری افغانستان به گروههای تروریستی بخصوص طالبان چیزی جز متشنج کردن منطقه برای رسیدن به اهداف جدید این کشور نیست.

بر همین اساس است که مقامات  امنیتی و نظامی روسیه، چین و کشورهای آسیای میانه؛ بارها از این که افغانستان بعد از سقوط نظام پیشین به پناهگاه امن تروریست ها تبدیل شده و امنیت کشورهای منطقه را به خطر انداخته هشدار داده اند. هر چند نگرانی کشورهای آسیای میانه از نفوذ گروههای تروریستی از افغانستان به این کشورها اتفاق تازه ای نیست اما نگرانی آنها بعد از سلطه طالبان در آگست 2021 عمیقا شدت گرفته است.

واقعیت این است که گرچه خروج آمریکا از افغانستان با رسوایی های زیادی همراه بوده که پیامدهای منفی آن برای مردم افغانستان و منطقه روز به روز پیچیده تر و بغرنج تر می شود؛ اما مقامات آمریکایی هنوز هم ابتکار عمل را در افغانستان در دست دارند. آنها با واگذاری کشور به طالبان و تبع آن بقیه گروههای تروریستی فعال در کشور، اهداف خود را از طریق ابزار های غیرمستقیم با بکار گیری گروههای تروریستی نیابتی به پیش خواهند برد وگرنه هیچ دلیل قانع کننده دیگری وجود ندارد تا این کشور، با چنین وضعیت آشفته ای افغانستان را بدون تضمین های عینی و واقعی به گروهی واگذارد که همه نهادهای بین المللی نظیر سازمان ملل متحد، شورای امنیت و تمام کشورهای جهان به تروریستی بودن آن اذعان دارند. گروهی که تمام رهبران آن همین اکنون و بعد از گذشت 22 ماه از تسلط بر کابل؛ در لیست افراد تحت تعقیب و تحریم سازمان ملل قرار دارند. 

طالبان بعد از تسلط بر کابل روابط نزدیک خود با  گروههای تروریستی را همچنان حفظ کرده است. گروههای تروریستی  نظیر تحریک طالبان پاکستان،  القاعده، جنبش اسلامی ترکستان شرقی،جنبش اسلامی ازبکستان و... پایگاههای وسیعی در افغانستان دارند این گروهها به طور فعال دامنه عملیات خود را گسترش داده و در ولایات مختلف  فعال هستند.

در آخرین گزارش نشریه " لانگ وار جورنال" نوشت که نه تنها اعضای شبکه القاعده در کابل حضور دارند که اعضای این شبکه به عنوان مدیران کلیدی در اداره طالبان کار می کنند. این نشریه از معاون اداره استخبارات طالبان، مدیر آموزشی وزارت دفاع، والی کاپیسا و نورستان به عنوان افراد القاعده در اداره طالبان نام برده است.

در گزارشی دیگر شورای امنیت سازمان ملل نیز نسبت به فعالیت این گروهها در بدنه حکومت طالبان اظهار نگرانی کرده بود. نگرانی اعضای شورای امنیت سازمان ملل در مورد فعالیت های تروریستی این گروهها در افغانستان این است که این گروهها ممکن است در شرایطی با هم متحد شده و با توجه به شکنندگی، ضعف و مماشات طالبان برای فعالیت های روز افزون این گروهها در افغانستان؛ گروههای تروریستی مذبور با هم متحد شده و خود را از قید طالبان رها کنند. در چنین شرایطی افغانستان بیش از پیش غیر قابل کنترل خواهد شد.

به نظر می رسد با توجه به در هم تنیدگی روابط طالبانبا سازمانهای تروریستی فعال در افغانستان این گروه نه توان مقابله و نه اراده چنین عملی را دارد. 

به هر روی باید گفت تعریفی که طالبان از تروریسم دارد با تعریف سایر کشورها از آن به کلی متفاوت است. اولا طالبان اطمینان داده اند که از خاک این کشور برای تهدید امنیتی هیچ کشوری استفاده نخواهد شد اما این به معنای قطع رابطه این گروه با گروههای تروریستیفعال در افغانستان نبوده و نیست. ثانیا: آنچه کشورهای دیگر؛ گروههای تروریستی و افراطی قلمداد می کنند در تفکر طالبانی برادران مهاجری هستند که با توجه به ظلم و ستم حکام خود به افغانستان آمده و به آنها پناهنده شده اند. 

روابط تنگاتنگ طالبان با گروههای تروریستی نظیر القاعده، تحریک طالبان پاکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، حزب اسلامی ازبکستان و ... بر همه آشکار  است. کشته شدن ایمن الظواهری در کابل  بعد از اشغال آن توسط طالبان نشان داد که این ریشه و رشته ها بین طالبان و گروههای تروریستی چنان محکم است که حتی فرد شماره یک القاعده می تواند بدون ترس در پایتخت طالبان زندگی کند. به نظر نمی رسد رهبران طالبان از وجود او در پایتخت بی خبر بوده باشند. به همین ترتیب سایر گروههای تروریستی هم ممکن است چنین روندی داشته و زیر نظر طالبان بدون درد سر فعالیت کنند.

پیش از سقوط نظام پیشین 21 گروه تروریستی در کشور وجود داشت که بعضی در سطح داخلی(طالبان و شبکه حقانی) و برخی در سطح منطقه ای( القاعده، داعش،جنبش ترکستان شرقی، حزب اسلامی ترکستان شرقی و...) فعالیت می کردند. با تسلط طالبان بر کشور اکنون این گروه به عنوان مادر فعالیت های تروریستی شناخته می شود. به عبارت بهتر چیزی تغییر نکرده؛ فقط گروه طالبان و حقانی از یک گروه تروریستی به دولت تروریستی ارتقا پیدا کرده است. در چنین شرایطی ما با یک دولت تروریستی و زیر شاخه های متعدد تروریستی روبرو هستیم. این چنین است که اصولا هیچ درختی ریشه های خود را قطع نمی کند.

در پایان باید گفت ایالات متحده راهبرد خود را از حضور مستقیم به حضور غیر مستقیم تغییر داده، در راهبرد کنونی آمریکا با ارایه کمک های مالی و پولی به طالبان تلاش می کنند تا از افتادن این گروه به دامان چین و روسیه جلوگیری کند به نظر می رسد کمک های هفته وار ایالات متحده به طالبان توانسته به تقویت این گروه کمک شایانی نماید.

تسلط طالبان بر کشور نیز سبب شده که گروههای متعدد افراطی زیر چتر این گروه درآیند و این موضوع به ایالات متحده در امر جمع آوری اطلاعات و نظارت بر فعالیت های گروههای مذکور کمک می کند. تنش های بیشتر در منطقه به سود آمریکاست زیرا رقبای جهانی و منطقه ای این کشور سرگرم مبارزه با تهدیدات امنیتی در همسایه گی خود می شوند.

فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین