با نزدیک شدن به آخر سال تحصیلی و آغاز روند ثبت نام برای سال تحصیلی جدید در ایران سالهاست که مهاجرین افغانستانی در ایران در یک بیم و امید ثبت نام یا عدم ثبت نام کودکان در مدارس دولتی بسر می برند؛ بیم و امیدی که بیشتر از همه ناشی از سیاست های آموزشی در سالهای اخیر توسط ارگانهای دی ربط بوده است.
از تعداد کل مهاجرین افغانستانی بخصوص بعد از تحولات اخیر و تسلط طالبان بر افغانستان آمار دقیقی در دست نیست آمار تقریبی مهاجرین بیش از 5 میلیون نفر تخمین زده می شود. تعداد مجموعی دانش آموزان افغانستانی مشغول به تحصیل نیز در آمارهای وزارت آموزش و پرورش حدود 600 هزار دانش آموز ذکر شده است.
حقیقت این است که با توجه به تحریم های تحمیلی بر جمهوری اسلامی و وضعیت اقتصادی این کشور تحصیل این تعداد دانش آموز و ارائه خدمات آموزشی برابر با دانش آموزان ایرانی در این کشور، ناشی از سیاست های آموزشی سخاوتمندانه ایران برای مهاجرین بخصوص مهاجرین فاقد اسناد اقامتی است که تازه وارد این کشور شده اند.
تحصیل کودکان افغانستانی در ایران به تبع موج های مهاجرت به این کشور همواره دچار فراز و فرودهایی بوده است آنچه اکنون بدان خواهیم پرداخت جدای از مسیر تاریخی وضعیت تحصیل افغانستانی در ایران پرداختن به این موضوع مهم است که با موج جدید مهاجرت بعد از سقوط جمهوریت افغانستان در سال تحصیلی جدید وضعیت تحصیل کودکان افغانستانی در ایران چگونه است؟ کودکان افغانستان برای تحصیل با چه موانع و مشکلاتی روبرو هستند و اصولا نهادهای تصمیم ساز و سیاستگزار در جمهوری اسلامی چطور میتوانند این نگرانی ها را به حداقل برسانند؟
بر اساس آمار ارائه شده توسط نهادهای ذیربط در سال تحصیلی1371 تعداد دانش آموزان اتباع خارجی در مدارس ایران 121 هزار نفر بوده است اما در سال 1383 با توجه به ممنوعیت های وضع شده به پایین ترین حد خود در آن سالها یعنی 84 هزار دانش آموز رسید.
در سال های بعد با تغییر سیاست جمهوری اسلامی روند ثبت نام دانش آموزان نسبت به هر سال روندی افزایشی بوده است. به طوری که در سالهای اخیر به بیش از 600 هزار دانش آموز رسیده است .
نقطه عطف افزایش تعداد دانش آموزان افغانستانی در سال 1393-1394 باصدور فرمان رهبر جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ثبت نام تمام کودکان فاقد اسناد اقامتی در مدارس دولتی ایران اتفاق افتاد.
با اجرایی شدن این فرمان تعداد دانش آموزان افغانستانی به یکباره در یک شیب ثابت و رو به بالا با صدور برگه حمایت تحصیلی افزایش چشمگیری داشته است.
در دهه های هفتاد و هشتاد نگاه به مهاجرین و به تبع آن حوزه های مربوط به مهاجرین دیدی امنیتی بود به تدریج در دهه 90 شمسی این نگاه رنگ باخته و نگاه به حوزه های فعالیت مهاجرین در ایران به یک نگاه فرهنگی تبدیل شده است که نتیجه آن در امر آموزش بسیار مشهود است.
چنانکه پیشتر گفته شد فرمان رهبر جمهوری اسلامی ایران برای ثبت نام کودکان فاقد اسناد اقامتی فرصت های جدید آموزش را برای کودکان مهاجر در ایران ایجاد کرد. بطور مثال با توجه به آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1400 بالغ بر 120 هزار کودک توانسته بودند تا برگه حمایت تحصیلی را برای ثبت نام و ورود به مدارس دریافت کنند؛ در حالیکه این امر در سال 1394 حدود 40 هزار در سال 1395 حدود 52 هزار و در سال 1397 حدود 72 هزار نفر بوده است.
هرچند عده ای این افزایش را ناشی از موج های مهاجرت میدانند که باید گفت بررسی های میدانی نشان میدهند این افزایش بیشتر از همه ناشی از سیاست های درهای باز آموزش در سالهای اخیر بوده است.
با وجود تعدیل سیاستهای آموزشی مربوط به ثبت نام کودکان مهاجر؛ وضعیت تحصیل کودکان افغانستان در سالهای اخیر دچار آشفتگی و چالشهایی نیز بوده است.
با سقوط دولت مرکزی در افغانستان و با به قدرت رسیدن طالبان؛ مهاجرت به ایران افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. در ماه جولای 2021 که طالبان شروع به تصرف ولایت های مختلف میکند موج مهاجرت شروع می شود و از اواسط اگوست یعنی زمان سقوط کابل شتاب گرفته و در اکتوبر به بالاترین رقم می رسد. با ورود سیل آسای مهاجرین آنهم درست در زمان آغاز سال تحصیلی در ایران و ثبت نام دانش آموزان؛ نگرانی از عدم ثبت نام این کودکان و بازماندن از تحصیل قوت میگیرد.
نگارنده از طریق سفارت جمهوری اسلامی افغانستان طی تماس های مکرر با وزارت آموزش و پرورش، وزارت کشور و وزارت امور خارجه مراتب نگرانی مهاجرین را به مراجع ذیربط انتقال داده و خواستار کمک و همکاری جدی ارگان های مربوطه برای ثبت نام کودکان مهاجر، بخصوص مهاجرین تازه وارد شدم.
راهکار ثبت نام و ورود به مدارس کودکانی که تازه وارد ایران شده بودند مانند قبل بود: "اخذ برگه حمایت تحصیلی" که لازمه آن نیز شرکت در طرح سرشماری سال 1401 و صدور برگه سرشماری مربوط به آن بود. هرچند تعدادی از مهاجرین توانستند با سختی برگه حمایت تحصیلی را دریافت کنند اما تعداد زیادی هم بنا به دلایل متعدد که ذکر خواهد شد نتوانستند برگه های حمایت تحصیلی دریافت و در مدارس ثبت نام کنند.
خدمات آموزشی برای مهاجرینی که به صورت قانونی زندگی می کنند عموما با کمترین چالش ارائه می شود اما عمده مشکلات در زمینه آموزش کودکان مهاجر مربوط به کسانی است که به صورت غیرقانونی در ایران به سر می برند. نگاه به مسئله آموزش این دسته عموماٌ منبعث از دو دیدگاه کلی سیاستگزاران در جمهوری اسلامی ایران است:
1- دیدگاه تهدید محور به دلیل غلبه سیاست های بازگشت مهاجران غیرقانونی
2- نگاه فرصت محور بویژه بعد از صدور فرمان رهبر جمهوری اسلامی ایران
عمده ترین موانع تحصیل کودکان مهاجر در ایران
1- فقر اقتصادی و کودکان کار
فقر شامل شبکه ای پیچیده از عواملی است که در نرخ خروج از تحصیل و محرومیت از تحصیل نقش بسزایی دارد. با موج جدید مهاجرت در ایران به دلیل وضعیت نامساعد مالی و حقوق پایین؛ بسیاری از کودکان مهاجر مجبور شده اند به جای ادامه تحصیل وارد بازار کار شوند.
یکی از مهمترین عوامل موثر بر ترک تحصیل، عامل اقتصادی است به طوری که می توان گفت بین توانمندی اقتصادی خانواده ها و دسترسی آنها به تحصیل یک رابطه مستقیم وجود دارد. بررسی ها نشان می دهد با کاهش قدرت خرید خانواده ها در اثر فقر، تورم و گرانی چیزی که از لیست هزینه ها کم می شود هزینه آموزش است.
بررسی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ایران نشان می دهد تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی 1400-1401 رشدی 17 درصدی داشته؛ مطابق این پژوهش مشکلات اقتصادی یکی از عوامل اصلی ترک تحصیل دانش آموزان بوده. پر واضح است که مشکلات اقتصادی و تبعات منفی این متغیر بر یک خانواده مهاجر در سالهای اخیر بسیار بیشتر از وضعیتی است که آمارهای نهاد مربوطه نشان می دهد.
نگاه جنسیتی به تحصیل دختران
فقر فرهنگی برخی خانواده های مهاجر و نگاه جنسیتی به آموزش کودکان یکی از عوامل مهم بازماندن دختران از تحصیل بخصوص در پایه های تحصیلی بالاتر است. با توجه به این که خانواده های افغانستانی پرجمعیت هستند برخی از مهاجرین به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی از تحصیل دختران ممانعت میکنند. همچنین بسیاری از مهاجرین افغانستانی که تازه وارد ایران شده اند و عمدتا از مناطق روستایی افغانستان هستند به دلیل دیدگاههای سنتی و قبیله ای که عدم تحصیل دختران در آن ریشه دار است از تحصیل دختران جلوگیری می کنند.
کبرسن کودکان مهاجر
یکی از مهمترین علل عدم ثبت نام کودکان مهاجر بخصوص در سالهای اخیر کبر سن این کودکان است. مطابق طرزالعمل های ثبت نام در مدارس ج.ا ایران سن متعارف برای ورود به مدارس 6 سال تمام است و به همین ترتیب سن متعارف برای ثبت نام در پایه ششم 11 سال تمام. اما بنا به دلایل متعدد مانند جنگ، نا امنی و فقر اقتصادی و فرهنگی، بسیاری از خانواده های افغانستانی، کودکان آنها نتوانسته اند در سن مورد نظر به تحصیل ادامه دهند. لذا با وجود این که این کودکان می توانند با وجود مشکلات فراوان برگه حمایت تحصیلی را از دفاتر کفالت برای ثبت نام در مدارس به دست آورند اما با مراجعه به مدارس به دلیل بالا رفتن سن نمی توانند به تحصیل در پایه های بالاتر ادامه دهند.
فرزندان مادر ایرانی
بسیاری از فرزندان مادر ایرانی به دلیل عدم تعیین تکلیف والدین و غیرمجاز بودن پدر خانواده، نتوانسته اند برای کودکان خود مدارک اقامتی معتبر بدست آورند و از طرفی با توجه به این که این کودکان مادر ایرانی هستند دفاتر کفالت نیز خدماتی مبنی بر صدور برگه حمایت تحصیلی را انجام نمی دهند که تعداد بسیار زیادی از این کودکان عملا از تحصیل باز می مانند.
کمبود ظرفیت پذیرش در مدارس دولتی ایران
یکی از مهمترین علل عدم پذیرش و ادامه تحصیل کودکان مهاجر در کلانشهرها کمبود ظرفیت پذیرش آنها در مدارس بخصوص مناطق حاشیه ای که معمولا محل زندگی و اسکان مهاجرین می باشد هست. با توجه به این سالهای گذشته اداره اتباع و مهاجرین خارجی با صدور بخشنامه ای پذیرش کودکان را منوط به ارائه رسید طرح سرشماری، برگه حمایت تحصیلی سالهای قبل و کارنامه های دانش آموزان کرد اما با توجه به این که خدمات آموزشی (متاثر از شرایط همه گیری ویروس کرونا) در مدارس به صورت آنلاین ارایه می شد موفق به ثبت نام و ادامه تحصیل شده بودند اما در سال جدید تحصیلی و حضوری شدن مدارس معضل ظرفیت پذیرش، مجددا دشواری های زیادی را برای ثبت نام و پذیرش کودکان ایجاد خواهد کرد.
تحصیل کودکان مهاجرین غیرمجاز( صدور برگه حمایت تحصیلی) و مشکلات مربوط به آن:
با صدور فرمان رهبر جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ثبت نام تمام کودکان فاقد اسناد اقامتی در مدارس دولتی ایران مشکلات تحصیلی کودکان مهاجر فاقد اسناد اقامتی کاهش معنا داری پیدا کرد. پیش از انتشار این فرمان تنها دانش آموزانی که مدارک اقامتی قانونی داشتند با پرداخت هزینه حق تحصیل در مدارس دولتی ایران را داشتند که با این فرمان دو تغییر عمده در امر آموزش کودکان بوجود آمد:
الف) فراهم شدن حق تحصیل کودکان مهاجر غیرقانونی
ب) رایگان شدن حضور دانش آموزان مهاجر در مدارس دولتی ایران
اما تحصیل کودکان مهاجر در مدارس ایران با وجود صدور برگه حمایت تحصیلی در بسیاری موارد با چالش های جدی مواجه بوده است که می توان به نبود روال مشخص و پایدار در آیین نامه های داخلی پیرامون ثبت نام، عدم اطلاع رسانی درست و بموقع و عدم همکاری و اعمال سلیقه برخی از دفاتر کفالت در صدور این برگه ها اشاره کرد که زمینه های تحصیل کودکان مهاجر را در برخی موارد دچار مشکل نموده است.
انجمن دیاران در یک تحقیق مبسوط با عنوان " سرگردان در کوچه ها: واکاوی مسئله محرومیت از تحصیل کودکان مهاجرین" روشن ساخته است که با وجود این که سیاست های مربوط به اجازه تحصیل مهاجرین فاقد اسناد اقامتی تغییر کرده اما کماکان مشکلات فراوانی بر سر راه این کودکان در امر تحصیل آنها وجود دارد.
" روال اداری آموزش کودکان مهاجر تنها در ادارات آموزش و پرورش و مدارس آغاز و پایان نمی یابد پیش از آن باید مراحل اداری طی شود تا برگه حمایت تحصیلی را از طریق اداره کل اتباع و دفاتر کفالت دریافت کنند که تعداد قابل توجه ای موفق به دریافت آن نمیشوند".
علت عدم دریافت برگه حمایت تحصیلی در بسیاری موارد نیز عدم اطلاع رسانی درست و بموقع آن، برخورد سلیقه ای برخی از دفاتر کفالت و ناآشنایی مهاجرینی که عموما تازه وارد ایران شده اند با روندهای اداری موجود است. البته این روند در استان تهران که با تراکم جمعیتی زیاد مهاجرین مواجه است نسبت به سایر شهرستانها با مشکلات بیشتری همراه بوده است.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
آموزش یک حق بشری است اما در عین حال نیروی محرکه کاهش فقر بوده و نقش اساسی در ایجاد مفاهمه و بالا رفتن آستانه تحمل و صلح دوستی میان ملتها و قومیت ها دارد. در واقع صلح میان ملت ها تنها می تواند در بستر آموزش مناسب محقق شود. بنابراین هرگونه سرمایه گذاری و صرف هزینه در آموزش کودکان در درازمدت منجر به پیشرفت متوازن محیط منطقه ای خواهد شد. اما اهمیت آموزش کودان افغانستانی به همین موارد ختم نمی شود؛ حتی اگر ملاحظات انسانی و هم کیشی را در مواجهه با آموزش کودکان کنار بگذاریم کودکان افغانستانی که در ایران آموزش دیده اند در صورت برگشت به وطن می توانند از جمله عوامل مهم همدلی بین ملت ها باشند. بنابراین برای رفع چالشها و موانع موجود بر سر راه آموزش کودکان پیشنهاد می شود:
1- پیگیری و نظارت از دستگاههای مربوطه درباره کیفیت و کمیت وضعیت اجرای فرمان رهبر جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از تفسیرهای شخصی و پایدارسازی آن
در این رابطه می باید یک کارگروه ویژه در ادارات کل آموزش وپرورش و اداره اتباع برای نظارت از روند ثبت نام و ادامه تحصیل و حل برخی مشکلاتی که ادارات ذی ربط بوجود می آید تشکیل شود.
در سال 1397 در یک اقدام بجا و کارآمد وزارت آموزش و پرورش برای نظارت از روند ثبت نام دانش آموزان در استان تهران شماره تلفن مستقیمی را ایجاد کرده بود و از این طریق به صورت مداوم مشکلات ثبت نام دانش آموزان را نظارت، بررسی و حل می کرد. این موضوع در سال مذکور توانسته بود اطمینان خاطر را برای مهاجرین برای نظارت بیشتر و جلوگیری از اعمال سلایق ایجاد کند.
تشکیل این کارگروه به صورت مشترک بین وزارت آموزش و پرورش و اداره کل اتباع می تواند بسیاری از مشکلات ثبت نامی دانش آموزان فاقد اسناد اقامتی را حل کند.
2- پیگیری استفاده از ظرفیت فعالان افغانستانی در تاسیس مدارس خود گردان:
استفاده از ظرفیت های فعالین علمی و فرهنگی افغانستانی یکی از بهترین راهکارها در حل مشکلات فرهنگی، آموزشی مهاجرین است.
در سالهای اخیر که سیاست آموزشی بازتری توسط تصمیم سازان در ایران دنبال می شود به خوبی مشاهده شده است که چه توان و پتانسیل مناسبی در این حوزه توسط فعالان آموزشی مهاجر میتواند ایجاد و به کار گرفته شود.
به طور مثال تاسیس "مرکز سلامت روان مهاجر" در منطقه 20 تهران و برخی شهرستانها و ارائه خدمات روانشناختی این مرکز به مهاجرین با توجه به نیازهای واقعی مردم در این حوزه به خوبی توانسته است بازخورد پیدا کرده و با استقبال خوبی از سوی مهاجرین روبرو شود .
تاسیس و فعالیت مدارس خودگردان با همه فراز و فرودها در جمهوری اسلامی ایران نیز می تواند راه حل مناسبی برای تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل باشد. این مدارس میتواند به عنوان اولین پایگاه ادغام دانش آموزان مهاجر برای ورود به مدارس ایرانی و تحت نظارت مستقیم وزارت آموزش و پرورش فعالیت کند .
تجربه مدیریت مدارس خودگردان در ایران نشان می دهد این مدارس نه تنها موجب ارتقای سطح سواد و آموزش عمومی مهاجران شده بلکه با کارکردهای پنهانی نظیر کاهش آسیب های اجتماعی، هویت بخشی، جامعه پذیری و... نقش انکارناپذیری برای جامعه میزبان داشته است.
با توجه به وضعیت تحصیلی کودکان افغانستانی، تسلط دوباره طالبان بر افغانستان و بحران عظیم مهاجرتی جدید یکی از نیازها و ضرورت های اصلی آموزش کودکان مهاجر در ابتدا آشنایی بسیاری از این کودکان با سیستم آموزشی ایران و همچنین موانع حضور آنها در مدارس دولتی و رسمی؛ مدارس خودگردان است.
با این وجود تحصیل کردگان مهاجر که هم با نظام آموزشی ایران و هم با فرهنگ و تفاوت گویش و نظام آموزشی افغانستان آشنا هستند می توانند به عنوان بازوی کمکی برای آموزش و پرورش ایران عمل کرده و مانع محرومیت از تحصیل تا فراهم شدن شرایط و امکانات به عنوان پلی، زمینه ورود این کودکان به مدارس دولتی را فراهم کند.
3- برگزاری دوره های سوادآموزی برای مهاجرین فاقد اسناد اقامتی
سازمان نهضت سواد آموزی در همکاری با برخی نهادها برنامه سوادآموزی برای مهاجرین دارای اسناد اقامتی را در سالهای گذشته اجرا کرده اما درباره مهاجرین بدون اسناد اقامتی برنامه خاصی نداشته است. لذا برای آن که بتوانیم آسیب های جدی عدم سواد خانواده ها را کاهش دهیم باسواد کردن پدران و مادران دانش آموزان باید در راس برنامه های آموزشی باشد. طرح سواد آموزی باید به یک طرح دوامدار تبدیل شده و همه مهاجرین حتی مهاجرین فاقد اسناد اقامتی را نیز شامل شود.
4- راه اندازی مراکز مشاوره روانشناختی برای مشاوره دهی به دانش آموزان مهاجر با توجه به این که بیشتر دانش آموزان مهاجر بخصوص بعد از ایجاد موج جدید مهاجرت دچار مشکلات روحی، روانی ناشی از جنگ و مهاجرت می باشند.
دکتر سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
توضیح: دکتر سید علی حسینی تا قبل از استقرار نمایندگان طالبان در سفارت افغانستان در تهران، بعنوان اتشه معارف سفارت ایفای وظیفه می کرد.