عاشورا همچنان پرده های ضخیم زمان را می درد و سال به سال گستره بیشتری از تاریخ بشر را درمی نوردد و به مثابه یک جریان فراتاریخی و فرازمانی تبلور و تجلی پیدا می کند.
هرکس به قدر فهم و درک و دانش و به فراخور ایمان و یقین خویش، این نهضت بزرگ را تفسیر می کند و از دریای بی کران معارف عاشورا به سهم عطش و نیاز معرفتی خویش می نوشد.
در این میان، یکی از فراگیرترین تفسیرها از عاشورا نگاه نمادین به شخصیت های این نبرد بزرگ است. از این منظر، امام حسین(ع) و یزید صرفا دو شخصیت تاریخی نیستند؛ بلکه در عین حال، دو نماد اند: نماد حق و نماد باطل. نماد خیر و نماد شر. نماد خدا و نماد شیطان. نماد آخرت و نماد دنیا. نماد نیکی و نماد بدی. نماد سپیدی و نماد سیاهی.
بنابراین یکی از بزرگترین وظایف هر انسانی بدون اعتنا به اعتقاد و ایمان او، ایستادن در این دوراهی روشن و تصمیم گیری برای برگزیدن یکی از راه ها است. نمی توان هردو را همزمان برگزید. یعنی هم برای حسین سینه زد و اشک ریخت، و هم مانند یزید دنیا و مقام و شهرت و شهوت و ثروت را پرستید و آنها را بر هر حق و خیری ترجیح داد.
پیروان واقعی راه حق کسانی هستند که وقتی بر این دوراهی بزرگ تصمیم و انتخاب قرار می گیرند، همه آنچه حسینی است را برمی گیرند و هر آنچه یزیدی است را وامی گذارند و چه بسا با آن به مبارزه برمی خیزند.
این نیمروزگاه تلخ تاریخ، لحظه دشوار انتخاب است؛ انتخاب برای همه و برای همیشه. اینکه می خواهی حسینی شوی یا یزیدی بمانی. این ممکن است یک انتخاب مرگبار باشد؛ همان گونه که در عاشورا و برای عاشوراییان اتفاق افتاد.
دشواری و سنگینی تصمیم اما هرگز نباید حرکت در میان دو خط را توجیه کند و به نام اعتدال و میانه روی، هردو را همزمان داشته باشی؛ اما در عین حال، از یزید تبری بجویی و به حسین تمسک کنی. اعتدال حرکت میان حق و باطل نیست؛ بلکه برگزیدن طریق حق به شیوه ای است که خیر و فلاح و رستگاری فرد و جمع در آن تأمین و تضمین شود.
بنابراین، یکی از مهم ترین شاخصه های حسینی بودن، بازشناسی یزیدهای زمان خویش است؛ چه اینکه یک مدعی پیروی از امام حسین(ع) نه تنها امام زمان خویش را می شناسد و از او پیروی می کند؛ بلکه در عین حال، یزیدهای زمان خویش را نیز باید به خوبی بشناسد و با آنها مبارزه کند؛ زیرا این ویژگی ذاتی و گسست ناپذیر حرکت در مسیر حسین(ع) است.
عاشورا به ما می آموزد که مدارا و مماشات و سازش و صلح با یزید امکان پذیر نیست و یزید هم مانند حسین(ع) یک نماد و امام و اسوه و الگو برای هواخواهانش و برای کسانی است که می خواهند با او مبارزه کنند. پس بازشناسی یزیدهای زمان ما اهمیت زیادی دارد و این تنها چیزی است که نشان می دهد چگونه حسینی و عاشورایی می اندیشیم و عمل می کنیم.
برخلاف باور سخیفی که این روزها از سوی مغرضان و ابلهان ترویج می شود، دشمنی حسین(ع) و یزید، دشمنی و کینه توزی دو جنگاور عرب بر سر قدرت نبود؛ یزید نماد رنج و سیاهی و تباهی و فساد و فاشیزم بود و حسین درست در برابر آن.
پس یکی از بزرگترین رسالت های عظیم ما در روز عاشورا این است که درنگ کنیم، سر در گریبان خویش فروبریم و به این معنا بیاندیشیم که چگونه سنگ ایمان حسینی را به سینه می زنیم؛ اما یزیدی عمل می کنیم. اینکه یزیدهای زمان ما چه کسانی هستند و ما با آنها چگونه رفتار می کنیم.
آنان که خون خلق را به نام خدا می ریزند، یزیدی اند. آنان که شریعت را در خدمت قومیت قرار می دهند، یزیدی اند. آنان که با ابزار فاشیزم مقدس، بدترین جنایت ها را مرتکب می شوند و هرگز در برابر هیچ دادگاهی پاسخگو نیستند، یزیدی اند. آنان که ملت ها را گروگان می گیرند و حق تعیین سرنوشت را از آنان دریغ می دارند، کتاب و حدیث و سنت و شریعت را مصادره به مطلوب و تفسیر به رأی می کنند تا سلطه خود را موجه و مشروع نشان دهند، یزیدی اند. آنان که با ستم و سرکوب و سانسور و ترور و تریاک، ملت ها را به بند می کشند و سیطره خود را بر آنان تحمیل می کنند، یزیدی اند. آنان که به نام اسلام، شنیع ترین رفتارهای ضد انسانی و ضد اسلامی را مرتکب می شوند، حقوق مردم را لگدمال می کنند، جوامع انسانی را از موهبت های بدیهی شان محروم می کنند، توده ها را تنها به دلیل قومیت و مذهب و زبان و نژادشان به بند می کشند، یزیدی اند.
آنان که بی پروا جنایت می کنند و هزاران نفر را می کشند؛ اما با افتخار به اعمال و رفتار شنیع و شرم آورشان نگاه می کنند و یا جنایتکاران و آمران و عاملان جنایت را تکریم می کنند، یزیدی اند. آنان که خود را خلیفه بلافصل خدا می دانند و مخالفان و منتقدان شان را به بدترین شیوه های ممکن سرکوب می کنند، یزیدی اند. آنان که برای دنیا و پول و مقام و بقای در قدرت در برابر دولت های استکباری، تعظیم می کنند، یزیدی اند.
آنان که با دروغ و دین فروشی و رنگ و ریا و فساد و فاشیزم، به واضح ترین اصول شریعت دست می برند و عدالت را تنها برمبنای تفسیر و برداشت فاسد و مبتذل خویش قبول دارند و اجرا می کنند، یزیدی اند. و آنانیکه بخاطر سیاست ها ومنافع شان در خدمت یک نظام مستبد قرار می گیرند و آن را تقویت می دارند، یزیدی اند. و...
بنابراین در ظهر عاشورا افزون بر عزاداری بر حسین(ع) و گریه بر مظلومیت آن تنهاترین امام، باید بنشینیم و بیاندیشیم و یزیدهای زمان خویش را بشناسیم و از خود بپرسیم که در برابر آنان چه کرده ایم، وانگهی به این پرسش پاسخ دهیم که اگر انقلاب عاشورا در زمان ما برپا می شد، از میان این دو خط روشن، کدام را برمی گزیدیم.
نرگس اعتماد -
خبرگزاری جمهور