ده روز از حمله طالبان به پنجشیر گذشت. طالبان که زیر سایه حکومت مفسد اشرف غنی و محب و فضلی همه ولایت ها را در کمترین زمان و با کمترین تلفات تصرف کرد؛ پشت دروازه پنجشیر، متوقف شد. صدها نفر تلفات داد، صدها نفر زخمی داد و صدها نفراسیر داد. طالبان، پس از پیروزی های آسان تصور نمی کردند پنجشیر مقاومت کند و دوام بیاورد.
اینکه پنجشیر مقاومت کرد دو دلیل داشت: اول اینکه پنجشیر زیر سلطه اشرف غنی و حلقه مفسد او نبود و همه اداره و اختیار ولایت به دست خود پنجشیری ها بود. آنها فهم خوب و آینده نگری واقعبینانه داشتند و لذا سلاح و مهمات ذخیره کردند و مانند برخی دیگر از مجاهدین منتظر اشرف غنی و محب و قول اردوها ننشستند تا سلاح به دست شان بیاید. دوم اینکه مردم و جغرافیای منحصر به فرد پنجشیر، اجازه تعرض آسان را به مهاجمین نمی دهند.
پنجشیری ها ذاتا جنگجو و سرکش هستند، حرف زور و تهدید را نمی پذیرند. طبیعت پنجشیر هم پر است از دره ها و کُتل های سخت و صعب العبور که نیروی متجاوز نمی تواند به آن مسلط شود. برای همین طالبان هرچه بیشتر پیش آمدند بیشتر تلفات دادند. اشتباه طالبان در پنجشیر این است که تصور می کنند اگر یک ولسوالی را تصرف کنند و یا ساختمان ولایت را بگیرند گویا فتح الفتوح کرده اند. در حالیکه پنجشیر یعنی کوهها و دره ها و جنگجویانی که در آن بزرگ شده اند و می جنگند.
بر همین اساس است که تاکنون طالبان بیش از آنچه به دست آورده اند، تاوان داده اند. اما طالبان یک شانس خوب دارند و آن اینست که دشمن شان قابل احترام است چراکه جنگ پنجشیری ها توأم با احترام به طالب است. آنها با اسیران جنگی خود با انسانیت رفتار کرده و بسا اسیران خود را رها کرده اند.
مقاومت پنجشیر به موازات جنگ، از مذاکره و تفاهم غافل نمانده اند. هنوز هم خوش دارند که صلح شود و در پرتو این صلح، نظام همه شمول در افغانستان بر سر کار بیاید. حُسن سیاسیون و مقاومتگران جدید و جوان پنجشیر این است که تقسیم قدرت و گرفتن منصب و چوکی را به خود نمی خواهند و خواسته شان، تعیین نظام ملی و همه شمول است. آنها در واقع نشان داده اند که برای همه می جنگند و نه برای پنجشیر و پنجشیری ها.
اما جانب مقابل، در همین مدت زمان کوتاه هرچه تعیینات داشته اند فقط بین خودشان بوده است.
همچنین گزارش های متواتری رسیده که بعد از حضور سئوال برانگیز رئیس آی اس آی در کابل، در جنگ بر علیه مقاومت پنجشیر، هم فوج و اتباع پاکستانی حضور دارند و هم از طیاره های جنگی پاکستانی برای بمباردمان مواضع مقاومت پنجشیر استفاده شده است.
حضور مستقیم فوج و استخبارات پاکستان در کنار طالبان، سخت به وجهه این گروه لطمه می زند و مشروعیت آنها را بیش از پیش از بین می برد. همین مسئله میتواند باعث گسترش انتقادها و اعتراض ها و سلب مشروعیت از آنها شود. خیلی از افغان هایی که دم از دیورند میزدند و تا پیشاور و اتک را جزو خاک افغانستان می پنداشتند اکنون به چشم خود می بینند که پاکستانی ها در قلب کابل حاضر هستند و بر ضد پنجشیر میجنگند!
اینکه طالبان امریکا را شکست دادند، یک افتخار تاریخی برای آنان محسوب می شود ولی اینکه فیض حمید رئیس آی اس آی در این شرایط به کابل می آید و شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان توییت می زند که "وطنِ عزیز کے تمام شہداء اور غازیوں اور ان کے اہل خانہ کو سلام۔ اِن جری سپاہیوں کی بہادری , ہمت اور قربانی پاکستان کی بقاء اور سلامتی کی ضمانت ھے۔ پاکستان زندہ باد 🇵🇰" ؛ وقتی برضد وطندار از طیاره و فوج اجنبی استفاده می شود، جای بسیار سئوال و تأمل است.
این بروشنی نشان می دهد که ما از دامان "یانکی ها" به دامان "داگ" افتاده ایم. و در این مسیر، همه نیروها به سمت نقطه ای گسیل می شوند که مسلمانند، مجاهدند، هموطنند، در قلب افغانستان جای دارند و به بیگانه ستیزی و ضد اشغالگری شهره اند و شعارشان و خواست شان اینست که ما برای خود هیچ نمیخواهیم؛ فقط نظام سیاسی و حکومتی همه شمول بسازید!
براستی وقتی طالب همه جا را تسخیر کرده و پنجشیر هم در متن این جغرافیا قرار دارد؛ چه نیازی به لشکرکشی و چه نیازی به ارسال فوج بیگانه و چه نیازی به بمباران خاک خودی به وسیله طیاره های اجنبی؟!
آیا پاکستانی ها برای افغانها عزیزتر از پنجشیری ها هستند؟ خودی تر هستند؟ مسلمان تر هستند؟
حال که تحریک اسلامی طالبان همه قدرت را به دست دارد لازم است کمی هوشمندانه تر رفتار کند. مردم شاید چیزی نگویند اما آنها می بینند و قضاوت می کنند و بعدها تصمیم می گیرند. طالبان فراموش نکنند که خودشان با خطرات بزرگی مواجه هستند که داعش، غرب، تحریم بین المللی، اقتصاد ملی، همسایگان، حکومتداری، اختلافات درونی و نارضایتی مردم فقط بخشی از این مشکلات هستند.
سید جواد حجت-
خبرگزاری جمهور