۰

زور کم، قهر بسیار؛ پیامدهای اظهارات ضد پاکستانی محب

يکشنبه ۱۶ جوزا ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۴
زور کم، قهر بسیار؛ پیامدهای اظهارات ضد پاکستانی محب

شاه محمود قریشی؛ وزیر خارجه پاکستان می‌گوید که این کشور روابط خود را با حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی اشرف غنی به خاطر اظهارات اخیرش درباره پاکستان قطع کرده است.
 
قریشی شنبه گفته است که اسلام آباد به طور غیر رسمی به کابل گفته که پس از این با حمدالله محب تعامل رسمی نخواهد داشت.
 
قریشی اظهارات آقای محب را تحریک‌آمیز و تضعیف کننده تلاش‌های صلح عنوان کرده و گفته است: «به عنوان وزیر خارجه پاکستان می خواهم بگویم که هیچ پاکستانی‌ای تا زمانی با شما صحبت نخواهد کرد و دست تان را نخواهد فشرد که جلو بدزبانی تان را علیه پاکستان بگیرید.»
 
حمدالله محب ماه گذشته در جریان سفر خود به جلال آباد از پاکستان انتقاد کرده و گفته بود که این کشور عزت و افتخار ندارد و اقوام پاکستان به شمول پشتون ها و بلوچ‌ها از حکومت‌شان راضی نیستند. به گفته او، پشتون ها و بلوچ‌ها به خاطر حق شان در این کشور قیام کرده و می‌جنگند.
 
در این شکی نیست که پاکستان، دشمن ماست، در امور داخلی ما آشکارا مداخله می کند، از تروریزم  خشونت و ناامنی و جنگ و تفرقه و ویرانی در افغانستان قویا حمایت می کند، به بحران دامن می زند، در مسیر صلحی ملی، عادلانه و پایدار مانع ایجاد می کند و نمی خواهد یک دولت مستقل، مقتدر و ملی در کابل روی کار باشد. در یک جمله، عامل اصلی همه بدبختی های چند ده سال اخیر افغانستان، همسایه جنوبی است.
 
اما پرسشی که از دیرباز تا امروز در برابر همه سیاستمداران افغانستان قرار داشته و اکثر آنها از مواجهه مسئولانه با آن احتراز کرده اند، این است که با چنین دشمن بدطینتی چه باید کرد؟ پاسخ به این پرسش، ریشه در یک پرسش مهم تر دارد و آن اینکه پاکستان از ما چه می خواهد و وجه دشمنی آن با ما چیست؟
 
از داوودخان تا اشرف غنی و محب هرگز هیچ سیاستمداری به این پرسش پاسخ نداده است و این همان چیزی است که موجب تعمیق و تداوم بحران در روابط دو کشور شده است.
 
اظهارات چندی پیش حمدالله محب و واکنش تند پاکستان به آن نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
 
این اظهارات اما به نظر می رسد که با رویکرد اصولی اشرف غنی در قبال پاکستان، منافات دارد. غنی یک سیاستمدار ضد پاکستانی نیست. کسی که مخفیانه به راولپندی می رود و ساعت ها مستقیما با اصلی ترین تصمیم گیرنده پاکستان در قبال افغانستان، درباره مسایل کلیدی بحران روابط میان دو کشور مذاکره می کند، به دنبال دشمنی نه؛ بلکه در جستجوی یافتن راهی برای پایان آن است.
 
او بارها به تلویح و تصریح، اظهار داشته است که اول باید با پاکستان «صلح» کرد. این موضع اگرچه به معنای آن است که کشور ما با پاکستان در جنگ است؛ اما در عین حال، حاوی این پیام ضمنی هم هست که زمان صلح با اسلام آباد فرارسیده است و راه این صلح، از مذاکره و توافق درباره مسایلی می گذرد که به دشمنی و خصومت میان دو همسایه، منجر شده و آن را تشدید و تقویت کرده است.
 
بی تردید یک مشاور امنیت ملی بی تجربه و جوان که احتمالا آرمان جانشینی غنی را هم در سر می پروراند، از درک این مسایل ناتوان است. آقای محب، نه سیاستمدار است و نه به آن میزان از درک و دانش نسبت به مسایل پیچیده موجود در روابط پرتنش دو همسایه رسیده تا برای آن با صبر و درایت و دوراندیشی، راه حلی پیشنهاد کند.
 
او تصور می کند که برانگیختن احساسات ضد پاکستانی قبایل شرق و جنوب می تواند مداخله مستمر پاکستان در امور افغانستان را مهار کند و مهم تر از آن بر شهرت و محبوبیت ملی خودش بیافزاید. شاید دومی تا حدودی تقویت شود؛ اما بی تردید، مورد اول اتفاق نخواهد افتاد؛ زیرا نفوذ، قدرت و سلطه پاکستان بر افغانستان، بسیار فراتر از آن است که با یک اظهار نظر جنجالی و البته مداخله جویانه در امور آن کشور، محدود و مهار شود.
 
سیاست شوراندن پشتون ها و بلوچ ها علیه دولت مرکزی اسلام آباد شکست خورده است. حمایت بی دریغ کابل از جدایی طلب های بلوچ و معترضان پشتون در پاکستان، عاقلانه نیست و پیامدهای پرهزینه آن را مردم افغانستان می پردازند. پاکستان اخیرا منظور پشتین؛ اصلی ترین رهبر جنبش «تحفظ پشتون» را دستگیر کرد. پیش از این هم چندین رهبر این جنبش یا ترور شده و یا بازداشت گردیده اند. هفته گذشته همچنین یک رهبر جدایی طلب بلوچ پاکستان در قندهار کشته شد.
 
این رویدادها عمق قدرت و نفوذ پاکستان و توانایی اسلام آباد در مهار جنبش های جدایی طلب قومی را در درون قلمرو خود و حتی داخل خاک افغانستان نشان می دهد. بنابراین کابل با مداخله و حمایت از این جنبش ها تنها کار خودش برای رسیدن به توافقی پایدار به منظور حل همیشگی دشمنی اش با پاکستان را سخت تر می کند.
 
از سوی دیگر، با زور کم، قهر بسیار نمی توان یک مساله پیچیده را حل و فصل کرد. این ساده انگارانه است و تنها هزینه های مردم و دولت در جنگی را افزایش می دهد که پاکستان و عمال آن کشور آن را رهبری می کنند.
همین اکنون در ۲۰ ولایت کشور جنگ است و این جنگ، از اسلام آباد آب می خورد و اتاق فرماندهی آن در راولپندی است. تصور کنید بلوچستان پاکستان با حمایت حمدالله محب، فردا اعلام استقلال کرد و جنبش تحفظ پشتون هم به کمک کابل پیروز شد، آیا در افغانستان صلح می آید؟ طالبان مهار می شوند؟ و جنگ پایان خواهد یافت؟
 
مدیریت و هدایت دیپلماسی ضد پاکستانی کابل نیازمند سیاستمدارانی دانا، دوراندیش، بلندنظر و بردبار است؛ نه جوان های جاه طلبی که الفبای سیاست نمی دانند و تنها با موج سواری و شهرت طلبی در صدد تحقق آرمان های شخصی یا قومی خود هستند.
 
محمدرضا امینی – خبرگزاری جمهور
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین