هر بازیگر سیاسی، از طالبان گرفته تا ایالات متحده امریکا، در افغانستان با مشکلی روبرو است که سقوط آنها به جهنم افغانستان با عقب نشینی نیروهای امریکایی در آپریل 2021 آغاز می شود. توافق صلح ماه فبروری ایالات متحده با طالبان فقط درد و رنج دولت افغانستان را افزایش داده است، زیرا ارتش فرسوده به طور مداوم قلمرو خود را در برابر طالبان و نمایندگان آنها ازدست می دهد. طالبان 20 درصد از مناطق کوهستانی محصور در خشکی را کنترل می کنند و برای کنترول 50 درصد دیگر از خاک افغانستان با نیروهای دولتی و نظامیان خارجی در حال نبرد هستند.
اگر ایالات متحده امریکا یک نیروی 5 هزار نفری ضدتروریزم را در افغانستان نگه دارد این موضوع میتواند باعث تضعیف تندروهای طالبان نسبت به شاخه خراسان گروه داعش شده و توازن قدرت شکننده در افغانستان را بر هم بزند. شاخه خراسان داعش و سازمان مادر آن، دولت اسلامی عراق و شام، در هر جایی که مسلمانان مستقر باشند خواهان خلافت هستند، در حالی که جاه طلبی های طالبان به افغانستان محدود می شود.
در یک مقایسه بین داعش و طالبان، کشورهایی که در افغانستان منافع شان را دنبال میکنند نظیر ایالات متحده امریکا، چین، روسیه، ایران، پاکستان، ترکیه، کشورهای عربی و هند نسبت به طالبان کمتر کراهت دارند.
مشکل طالبان این است که آنها نمی توانند خشونت را به دلیل تهدید داعش کنار بگذارند، خونریزی منظم همچنان فشارها را بر کابل و ایالات متحده امریکا حفظ کرده است.
از وقتی که توافق صلح دوحه توسط خشونت های طالبان تهدید می شود، این خشونت ها به داعش نسبت داده میشود، گروهی که گفته میشود حمله اخیر در زندان جلال آباد را طراحی کرده است. گروه ضد هند و نیمه خودمختار طالبان به ریاست سراج الدین حقانی، داعش را برای اعمال خشونت نیابتی به جانبداری از طالبان به کار می گمارد. عملیات های نظامی جداگانه ایالات متحده- کابل و طالبان در آستانه توافق صلح دوحه، قدرت شاخه خراسان داعش را بدون آنکه از بین ببرد، به شکل قابل ملاحظه ای کاهش داده است. جنگجویان داعش به دنبال فرصت نشسته اند تا دوباره آشوب ایجاد کنند.
بازیگران منطقه ای در روند صلح افغانستان در حال آماده شدن برای خروج آمریکا در سال 2021 هستند. این بازیگران سرگرم همسوسازی روابط شان هستند. به نظر می رسد بلوک متشکل از روسیه، چین، ایران، ترکیه و پاکستان در این راستا پیشقدم باشند. در این بین دو کشور پاکستان و چین در تلاش اند هند را از دور خارج کنند.
روابط عمیق پاکستان با طالبان، به ویژه شبکه حقانی با سابقه خشونت علیه منافع هند در افغانستان را نمیتوان نادیده گرفت. بسیار سخت خواهد بود که طالبان به دلیل نقشی که این گروه در ربودن هواپیمای IC-814 ایفا کرده مورد بخشش قرار گیرد. سازمان های امنیتی هند هرچند با طالبان روابط کاری دارند اما این روابط تا سطح سیاسی ارتقا نیافته است.
ایران به طالبان کمک کرد، اما روابط هند با طالبان مخصوصا در مورد کشمیر پس از تصویب قانون شهروندی در این ایالت به هم خورد. ایالات متحده امریکا که با یک نژادپرستی مدهش و بحران های ناشی از ویروس کرونا در جریان امسال که انتخابات ریاست جمهوری این کشور نیز قرار است دایر شود دست و پنجه نرم میکند نیز هیچ برنامه اساسی برای ارائه به دهلی در روند صلح افغانستان روی دست ندارد.
گرفتاری هند در روند صلح افغانستان ممکن است تا حدودی وخیمتر باشد اما این کشور منزوی نیست. آمریکا با پذیرفتن شورشیان طالبان نمی تواند تروریسم جهانی نظیر داعش یا متحد طالبان(القاعده) را در افغانستان پشتیبانی کند. روسیه، چین و ایران خواهان خروج نیروهای ایالات متحده امریکا از افغانستان هستند اما این کشورها در هراس از تروریسم بدون دانستن اینکه چه باید انجام دهند با امریکا وجه مشترک دارند.
در حالی که پاکستان ممکن است طالبان را چوکات قدرت افغانستان به عنوان اثبات تلاش ها و فداکاری های خود، فرصتی برای همطرازی با هند در نظر بگیرند. بازگشت مجدد خشونت و تروریسم به نفع شاخه خراسان گروه داعش یا القاعده می تواند آتش موجوده را دوباره شعله ور کند. به هر حال داعش اساسا متشکل از شبه نظامیان کهنه کار طالبان پاکستان هستند که مورد آزار و شکنجه ارتش پاکستان قرار گرفته بودند.
افغانستان کشوری متشکل از قبایل و جنگسالاران رقیب است که حتی درچوکات اسلام و بیگانه ستیزی نمی تواند با هم متحد شود و از مداخلات منطقه ای و تروریسم به دور مانده و ملت سازی را تشویق کند. حضور امریکا در افغانستان با تمام چالش های خود، امید به تغییر و نوسازی و فرار زنان افغان از یک ساختار قرون وسطایی را به همراه داشت اما کابوس برگشته و وضعیت، بیشتر تغییر خواهد کرد.
نویسنده: آن وی سوبارامانی/ اندیا تلگراف
ترجمه: عبدالجلیل سروش- خبرگزاری جمهور