بحرانِ پساانتخابات افغانستان ضربه محکم به پایهی اعتماد عمومی و اراده مردم که از مولفههای نظامهای سیاسی مردمسالار به شمار میرود، وارد کرد. از چندین ماه به این طرف مذاکرات روی تقسیم قدرت به دو تیم جریان دارد؛ مذاکراتی که به توافق سیاسی نزدیک شده است.
از آن جائی که که استمرار و اقتدار حکومت وابسته به مردم و مشارکت نمایندگان در کشور در سطوح مختلف حکومت است، در رسیدن به توافق سیاسی حق مشارکت سیاسی اقوام نباید نادیده گرفته شود. یکی از دلایل شرکت مردم در انتخابات خاطر حضور نمایندگان اقوام در قدرت سیاسی است. شهروندان افغانستان به رهبران سیاسی دلبستگی ندارند ولی برای مستحکم شدن نظام رای دادند.
در کشورهای توسعه یافته و جوامع مدرن احزاب در مشارکت سیاسی سهم بیشتر دارند، از آنجاییکه احزاب سیاسی در افغانستان مدرنیزه نشده است، بیشترین احزاب قومی، سمتی، تباری و حتی خانوادگی است، معیارها و اصولی که در اساسنامههای شان ذکر گردیده است را نادیده میگیرند؛ این احزاب به هیچ عنوان از مردم و اقوام نمایندگی کرده نمیتوانند.
سهم دادن به احزاب در کنار توافق سیاسی تا زمانی که به همهی اقوام سهم برابر داده نشود مشکل کشور را حل نمیکند. مشارکت سیاسی ریشههای اجتماعی نیز دارد اقوامی که اقلیت خوانده میشوند از کتلههای بزرگ اجتماعی و قومی نمایندگی مینمایند.
در چندین سال اخیر در اکثر موارد سهم اقوام را به جامعه مذهبی مدنظر گرفتهاند. بگونهی مثال رهبران سیاسی قومی جامعه اهل "تشیع" در برخی از تصمیمگیریها از اقوام دیگر نیز نمایندگی کرده است. حتا امتیازاتی به نام جامعه " تشییع" به رهبران احزاب سیاسی رسیده است.
این برخورد نیز غیرعادلانه و بیانصافی است. اقوامی چون بیات و قزلباش، خلیلی و دیگران از سهمیه در نظام، بازماندهاند. در حکومت وحدت ملی قوم بیات در فهرست مقامات عالی رتبهی دولتی نیم فیصد هم سهم نداشته است. قزلباشها هم همینطور. فهرستی که از آدرس قوم سادات به حکومت فرستاده شده است از سوی احزاب ترتیب شده است و شمار زیادی آنرا قبول ندارند.
حکومت در مشارکت سیاسی نسبت به تمام اقوام ساکن در افغانستان تعهد داده است. سهم دادن به اقوام افغانستان مسئولیتهای حکومت میباشد. اقوام بیات و قزلباش و دیگر اقوام که تا هنوز در معادلات قدرت به آنان سهم داده نشده است نباید قرباتی توافق سیاسی گردند. هیچ گروه قومی و هویت قومی که همه آنان به همبستگی، یکپارچگی، همگرایی ملی کمک میکنند نباید نادیده گرفته شوند.
احزاب سیاسی همواره برای حکومت برای بدست آوردن امتیازات گروهی چالش خلق کرده است یکی از نمونههای بارز ایجاد چالش توسط احزاب بحران سیاسی کنونی است. اما اقوام اقلیت هیچگاه برای حکومت چالش و تهدید نبوده اند. بلکه برای ثبات و صلح پایدار، مشارکت عادلانه، انکشاف متوازن و برابری تلاش کردهاند.
حکومت باید از اقلیتهای قومی که در حقیقت اکثریت قومی را در افغانستان شکل میدهند حمایت نماید و برای کادرهای متخصص و کاردان شان براساس اصل شایستهگی جایگاه مدنظر بگیرند. اقوام اقلیت افغانستان که تنوع و تکثر گرایی را تقویت بخشیدهاند از زیبائیهای کشور به شمار میرود. این زیبائی تکثر و تنوع قومی نباید قربانی توافق سیاسی چند چهره خاص شوند. توافق سیاسی یک بخشی از چالشهای فوری کشور را حل میکند اما حقوق دیگران خصوصا اقوام اقلیت به هیچ وجه مورد تهدید توافق سیاسی نباید قرار گیرند.
کریستال بیات-
خبرگزاری جمهور