با نزدیک شدن به تقویم انتخابات پارلمانی، بیست حزب و جریان سیاسی تلاش می ورزند نظام انتخاباتی فعلی را تغییر دهند؛ در حالیکه شورای ملی در این برهه زمانی با مانع قانونی مواجه است. مطابق ماده یکصد و نهم قانون اساسی افغانستان، شورای ملی صلاحیت پیشنهاد تعدیل قانون انتخابات را در دوره تقنینیه سال اخیر خود ندارد.
چرا احزاب سیاسی به تغییر نظام انتخاباتی از رأی واحد غیرقابل انتقال به رأی واحد قابل انتقال پافشاری میکنند؟
برای اینکه بهتر به سؤال پاسخ دهیم لازم است تعریفی از نظام انتخاباتی و انواع آن داشته باشیم.
نظام انتخاباتی در بیان ساده " مجموعه ای از ضوابط و مقرراتی اند که فرایند و کار شیوه انتخابات را از مرحله آغازین تا آخرین مرحله آن تنظیم و نظارت می کند." یا به تعبیر برخی: "تبدیل آرا به کرسی ها، وظیفه نظام انتخاباتی است."
- نظام انتخاباتی اکثریتی
نظام انتخاباتی تناسبی
نظام انتخاباتی مختلط یا نیمه تناسبی
این سه گروه عمده را می توان به ده قسم فرعی تقسیم کرد؛ بدلیل اضافه نویسی به شش مورد مهم می پردازیم:
تناسبی: The proportion (PR)
الف- نمایندگی تناسبی لیستی Porportional List (PR list)
ب- عضو تناسبی مختلط Mixed Member proportional (MMP)
ج- سیستم رأی واحد قابل انتقال Single Transferable Vote(STV)
نیمه تناسبی: The Semi-Proportional(SPR)
الف- رأی موازی Parallel System(PS)
ب- رأی محدود Limited Vote(LV)
ج- رأی واحد غیر قابل انتقال
1.Single Non-Transferable Vote(SNTV)
نظام انتخاباتی پارلمانی فعلی افغانستان نظام نیمه تناسبی از نوع رأی واحد غیرقابل انتقال می باشد.
2 یعنی در حوزه انتخاباتی مربوطه (ولایت) چندین کرسی موجود می باشد و نامزدانی که بیشترین تعداد آرا را به دستآورند، موفق به کسب کرسی می شوند.
به عبارت دیگر اگر حوزه انتخاباتی را " قرص نان" فرض نمائیم و مستحقین قرص نان را چهار شخص بدانیم، مستحقین قرص نان چهار فردی اند که از دیگران قویتر اند و دیگران از قرص نان بی نصیبند.
اما در نظام تناسبی هر حزبی به تناسب آرا و مقبولیت خود از این قرص نان سهمی بر می گیرد.
براساس مطالعه در سال 1998 میلادی از 212 کشور و سرزمین های نیمه مستقل در باره نظام انتخاباتی آنها، 29کشور و سرزمین ( 14 در صد)از نظام های شبه تناسبی (نظیر نظام های موازی که در 25 کشور قابل استفاده است، نظام رأی واحد غیر قابل انتقال و نظام رأی محدود) استفاده می کنند.
3
احزاب و جریان های سیاسی کدام نظام انتخاباتی را پیشنهاد می کنند؟
نظام انتخاباتی تناسبی در بین احزاب سیاسی بیشتر محبوبیت دارد از این سبب احزاب و جریان های سیاسی افغانستان، نظام رأی واحد قابل انتقال را مناسب شرایط احزاب و جامعه افغانستان می دانند.
رأی واحد قابل انتقال:
این سیستم جزء خانواده ی نظام تناسبی بوده و در حوزه های چند کرسی قابل استفاده می باشد. در این روش رأی دهندگان نامزدان خود را به هر تعداد که خواسته باشند، بر اساس اولویت و ارجحیت، شماره گذاری می کنند ودرحین شمارش آرا، اول تر از همه، رای آن عده از نامزدانی که از نگاه اولولیت و ارجحیت در شماره اول قرار دارند مورد شمارش قرار می گیرند تا زمانی که حد معین رأی را به دست آورند. در صورتی که هیچ یک از نامزدان با شماره یک (در شماره اول رأی دهندگان) نتوانندمعیار تعیین شده را حاصل کنند، شمارش رأی آن عده از کسانی که در شماره دوم از نگاه ارجحیت قرار دارند، آغاز می گردد و این پروسه تا زمانی ادامه می یابد تا تمام کرسی های تخصیص داده شده اشغال گردد
4.
عمده ترین مزیت این نظام کارآیی و عادلانه بودن آن در شرایط فعلی افغانستان می باشد به چند دلیل: از ضایع شدن رأی جلوگیری می کند. اکثر مردم افغانستان به احزاب سیاسی سوءظن دارند و بطور سنتی شک و تردید خود را با آنان نشان دادند و " احزاب" را با گروه شبه نظامیان نزدیک دانسته و در ایجاد خشونت شریک می دانند. خواستگاه این فرهنگ خاطرات تلخ احزاب کمونیست دوران شوروی و احزاب متخاصم مجاهدین می باشد
5.
از این جهت مردم کمتر به احزاب اطمینان دارند با وجودیکه در افغانستان بیش از یکصد حزب و جریان سیاسی فعالیت دارند. برای جلوگیری از ضیاع آرا و نامزدان مستقل نیز حق اشتراک داشته باشند، رأی واحد قابل انتقال گزینه خوبی خواهد بود زیرا رأی دهندگان می توانند به جای اینکه به فهرست های بسته احزاب رأی دهند به نامزدها - مستقل یا حزب دیگر – رأی دهند بر خلاف نظام تناسبی لیستی که تنها به نامزدهای حزب مربوطه رأی میدهند.
- تقویت و حمایت احزاب
سوء ظن نسبت به احزاب در دراز مدت، سبب بروز مشکلات غیر قابل اغماض فراروی پروسه انتخابات و حکومتداری می گردد. زلمی خلیل زاد در مقاله ای، نظام های انتخاباتی افغانستان و عراق رامورد بررسی قرار داده که بطور فشرده بیان می دارم:
نظام انتخاباتی افغانستان (رأی واحد غیرقابل انتقال) در انتخابات پارلمانی و شورای ولایتی سال 2005 و 2009میلادی دستآورد خوبی داشت و بیش از هفتاد در صد جمعیت واجدین شرایط رأی دهی در آن شرکت کردند اما عراق در انتخابات جنوری (2005) که از نظام تناسبی استفاده می نمود، در نتایج انتخابات با مشکل مواجه شدند چون مردم عراق همانند افغانستان به احزاب سوء ظن داشتند. اما بعد از مدت کوتاهی که مردم با کارکرد و اهداف احزاب آشنایی یافتند و سوء ظن قبلی خود را کنار گذاشتند، تلاش می نمودند به احزاب رأی دهند.
احزاب و جریان های سیاسی با دانستن این موضوع، برایتشکیل ائتلاف منسجم رایزنیمی نمودند. نمونه بارز آن ائتلاف " العراقیه" به رهبری ایاد علاوی در انتخابات 2010بود . این ائتلاف فراتر از چارچوب قومی، قبیله یی، و فرا فرقه ای خود را تبارز داد و رأی دهندگان شیعه و سنی را به سمت خود کشانید. این ائتلاف بیانگر رشد سریع احزاب سیاسی را نشان می دهد که عامل مهم آن نظام انتخاباتی تناسبی می باشد.
6
اما مشکلات انتخابات افغانستان با گذر زمان رابطه مستقیم شکل داد و انتخابات سال 2009 و 2014 پیامدهای فاجعه باری را به ارث گذاشت.
پیامدهای فاجعه بار زیر برخاسته از نظام انتخاباتی فعلی می باشد:
کاهش مشارکت رأی دهندگان در پروسه انتخابات؛ افول احزاب سیاسی؛ حتی نامزدان از ذکر وابستگی خود به احزاب، منع می شدند و یک حزب به چند حزب دیگر منشعب گردید. نظام رأی واحد غیرقابل انتقال به سود قدرتمندان قومی و نظامی، جنگسالاران، قاچاقچیان موادمخدر و ناقضان حقوق بشر تمام شد. منتقدین و اپوزیسیون قوی حکومتی شکل نگرفت تا کار های حکومت را مورد بررسیقرار دهند.
نتیجه ای که از مقایسه نظام انتخاباتی فعلی با نظام رأی واحد قابل انتقال به خوبی نمایان می گردد این است که اگر افغانستان نظام انتخاباتی خود را تغییر ندهد به احزاب و جریان های سیاسی قوی دست نخواهد یافت و این بار مسایل قومی، مذهبی، سمتی، لسانی از دریچه انتخابات، خودشان را نمایان می سازند. اما اگر نظام انتخاباتی تغییر نماید و رأی واحد قابل انتقال جایگزین شود دیر نخواهد بود که در انتخابات بعدی همانند کشور عراق به ائتلافهای ملی و فراقومی و مذهبی دست خواهیم یافت و رأی هیچ جریان در اقلیت ضایع نمی گردد.
پی نوشت:
- دانش، سرور، حقوق اساسی افغانستان،چاپ چهارم،کابل، انتشارات دانشگاه ابن سینا، تابستان 1394، ص 420.
وزارت عدلیه، قانون انتخابات، رسمی جریده، شماره مسلسل 1112، مؤرخ 15 اسد 1392، ماده ششم.
رُز، ریچارد، دایره المعارف بین المللی انتخابات، ترجمه محمد تقی دلفروز، چاپ اول، تهران، انتشارات میزان، پاییز 1390، ص 506.
دانش، سرور، پیشین، صص 434-436.
خلیل زاد، زلمی، درسهایی از افغانستان و عراق، ترجمه ح.سینا، روزنامه ی هشت صبح، کابل 27 سرطان 1389.
برای مطالعه بیشتر به کتاب فرستاده اثر زلمی خلیل زاد مراجعه نمائید.
نویسنده: رجب صفایی
ارسالی به
خبرگزاری جمهور