احزاب و گروهک های تروریستی که هر سال در هر فرصتی، صدها هموطن را به کام مرگ فرستاده اند بازهم با این همه جنایات ضد انسانی و اسلامی، با آنها از صلح گفتن، ساده لوحی است یا هم نشان از دلسوزی های تباری و نژادی می باشد و گرنه صلح باید شرافتمندانه باشد.
ناکارآمدی شورای عالی صلح
9 حوت 1396 ساعت 0:02
احزاب و گروهک های تروریستی که هر سال در هر فرصتی، صدها هموطن را به کام مرگ فرستاده اند بازهم با این همه جنایات ضد انسانی و اسلامی، با آنها از صلح گفتن، ساده لوحی است یا هم نشان از دلسوزی های تباری و نژادی می باشد و گرنه صلح باید شرافتمندانه باشد.
ما در افغانستان نهادهای زیادی داریم که هزینه های هنگفتی دریافت می کنند بدون این که کوچکترین دست آورد و برآیند مثبتی داشته باشند. فلسفه ی تاسیس این نهادها، اشتغال زایی برای رهبران و متنفذین مفلوکی است که وجودِ آنها برای تداومِ حکومت ضرورت است که توجیه گر کم کاری های حکومت باشند. یکی از این نهادهای بیکاره، شورای عالی صلح است.
شورای عالی صلح، از آغاز تاسیس تاهنوز هیچگونه دستآوردی نداشته است؛ اعلانات قشنگی که گاهی از تلویزیون ها نشر می گردد که عده ای به شورای عالی صلح می پیوندند، این اعلانات را خودشان می سازند، از صِفر تا صدش دروغ است. آنها برای خاک زدن به چشم مردم و مشروعیت بخشیدن به خودشان دست به جعل این نوع اعلانات می زنند.
صلح، زمانی تحقق می یابد و معنادار است که مخالفین حکومت، یا گروهی از مخالفین، اگر برای شورا عضو معرفی نکنند، حداقل اعلام آمادگی کنند و تا زمانی که به نتیجه مطلوب نرسند، هرنوع اعمال ضد امنیتی متوقف و آتش بس کامل برقرار باشد. در مورد شورای مذکور، هیچ گروهی افراطی تاهنوز حاضر به مذاکره و مصالحه نیستند. در این مدت، انواع حملات انتحاری و انفجاری در پایتخت و ولایات راه اندازی شد و هزاران تن از هموطنان به خاک و خون کشیده شدند.
برای همین است که شورای عالی صلح، طرف مصالحه اش مشخص نیست و این مساله می تواند، دروغین بودن شورای عالی صلح را اثبات کند و واضح بسازد که در مرام حکومتی ها جز دروغ و دغل و فریب و خیانت چیزی دیگری نیست؛ شهروندان نه تنها از شورای عالی صلح قطع امید کرده اند بلکه بی مسئولیتیّ ارگان های امنیتی کشور برای مردم آشکار شده است. کشوری که در ناحیه های کلیدی پایتختِ آن، حتی در چهار راهی هایی که دوربین مداربسته نیز نصب شده است، بازهم عملیات انتحاری صورت میگیرد، هیچ مسئولی از وظیفه اش برکنار نمی گردد و حکومت، عمدا از بررسی جوانب قضایا خودداری می کند و در این میان، نقش شورای عالی صلح، مسخره به نظر می رسد.
اگر این مسئولین حکومت و شورای عالی صلح، اندکی شعور سیاسی میداشتند، اصلا از راه صلح وارد نمی شدند؛ احزاب و گروهک های تروریستی که هر سال در هر فرصتی، صدها هموطن را به کام مرگ فرستاده اند بازهم با این همه جنایات ضد انسانی و اسلامی، با آنها از صلح گفتن، ساده لوحی است یا هم نشان از دلسوزی های تباری و نژادی می باشد و گرنه صلح باید شرافتمندانه باشد.
نمونه اش، صلح با حکمتیار است؛ کسی که آن همه جنایات ضد انسانی را در جای جای خاک این وطن مرتکب شده است و در زیرِ پرچم صلح نیز فتوا به جوازِ عملیاتِ استشهادی (انتحاری) صادر می کند؛ به همین بهانه، زندانی های جنایت کارش را از زندان آزاد کرده و پرواضح است که از روزی که حکمتیار با ارگ ارتباط برقرار کرده، امنیتِ کشور نیز به وخامت گراییده است. صلحِ که نتواند یک گره کوچکی از کار فروبسته ی کشور باز کند، صلح نیست.
علی ظفر یوسفی- خبرگزاری جمهور
کد مطلب: 101872
آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/101872/