حنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهوری، روز دوشنبه (۳۰ دلو) در ریاض با وزیر امور داخله عربستان سعودی دیدار کرد.
سخنگوی مشاور امنیت ملی گفته است:"در این دیدار، روی مبارزه با تروریزم، راههای آشتی و صلح، همکاری های دوجانبه امنیتی بین دو کشور، جلوگیری از تولید و قاچاق مواد مخدر و سایر مسایل، به خصوص فراهم آوری تسهیلات برای کارگران و تاجران افغانستانی مقیم عربستان سعودی گفتگوی مفصل صورت گرفت."
قرار است مشاور امنیت ملی رییس جمهوری، روز سه شنبه با دیگر مقامهای سعودی نیز ملاقات کند.
پیش از این، مقام های افغانستان با در نظرداشت روابط نزدیک عربستان سعودی با پاکستان و نفوذ ریاض بر طالبان و سایر گروه های تروریستی و کانون های تبلیغ و توسعه وهابیت، ابراز امیدواری کرده بودند که عربستان سعودی در عرصه صلح و آشتی با حکومت افغانستان کمک و همکاری کند.
عربستان از کشورهایی است که در افغانستان، دغدغه امنیتی دارد؛ دغدغه ای که آن را از مسیرهای ایدئولوژیک، مانند رابطه با گروه های تروریستی، تبلیغ و اشاعه وهابیت و راه اندازی مراکز شبه فرهنگی مانند مدرسه علمیه و دانشگاه و... دنبال می کند.
فراخواندن اتمر به عربستان سعودی نیز بی تردید، نشان دهنده آن است که رژيم ریاض، با دقت و جدیت، پروژه های امنیتی و ایدئولوژيک خود در افغانستان را دنبال می کند و اتمر در این زمینه یک مهره چندمنظوره قدرتمند، کارآمد و مؤثر خواهد بود.
اتمر اگرچه در ظاهر امر، مشاور امنیت ملی اشرف غنی است؛ اما تحولات سه سال اخیر نشان داده است که گاه قدرت او حتی فراتر از قدرت اشرف غنی است. او در این سمت، یک مشاور تشریفاتی صرف نیست؛ بلکه استراتژیست، پالیسی ساز و فرمانده است.
عربستان سعودی هم بی تردید به نسبت راهی که در فراسوی دالان های قدرت و دهلیزهای امنیت افغانستان دارد، از این نقش کلیدی و اثرگذار اتمر، ناآگاه نیست.
ضمن آنکه این تنها اتمر و البته معدودی از همدستان او در سازوکار دستگاه های امنیتی افغانستان هستند که می توانند زمینه تحقق عملیاتی پروژه های امنیتی قدرت های خارجی را از مسیرهایی مانند فربه سازی افراط گرایان و هراس افکنان، تسهیل کنند.
البته در این میان، نباید نادیده گرفت که دولت های کنونی و پیشین افغانستان، همواره نسبت به خاندان سعودی حاکم بر عربستان، ارادت داشته اند و در گرهگاه های صلح و جنگ، به عنایات شاهانه سلاطین سعودی، چشم دوخته اند.
پابوس های متلمقانه رهبران سیاسی دولت های پیشین و کنونی افغانستان در پیشگاه سلاطین و شاهزادگان سعودی که گاه حتی از قالب های معمول، تعریف شده و پذیرفته شده عرف دیپماتیک نیز فراتر می رود، خود بیانگر آن است که عربستان صرفا قبلهگاه اعتقادی مسلمانان افغانستان نیست؛ بلکه سیاستمردان کابل، به ریاض به مثابه یک قبله گاه سیاسی نیز نگاه می کنند.
این رویکرد، در دوره حکومت اشرف غنی، پررنگ تر و عیان تر و علنی تر بوده است. دلیل آن نیز واضح است؛ حضور اتمر و نزدیکانش و نوع نگاه خاص اشرف غنی و تیم او به تقابل های ایدئولوژيک جاری در جهان اسلام و منطقه خاور میانه.
همراهی و حمایت آقای غنی از تجاوز فاجعه بار و جنایتکارانه ریاض به یمن، شاهدی روشن و قوی در این زمینه است و نشان می دهد که کابل بی محابا از سیاست غالب اشن مبنی بر بی طرفی در تنش های ایدئولوژیک منطقه ای و بین المللی، فاصله می گیرد و بی آنکه پایگاه و پشتوانه قدرتمند و پایداری داشته باشد، خود را وارد معرکه ها و مهلکه های بنیان برانداز نبردهای نیابتی و مستقیم منطقه می کند.
با این حال، تجربه نشان داده است که عربستان سعودی، شریک امن و مطمئنی در بازی های منطقه ای نیست.
اگرچه پاکستان نیز اندکی بیش از معمول، با آن دسته از پروژه های امنیتی بلندپروازانه ریاض در منطقه همراه می شود که آشکارا در تقابل با تهران صورت می گیرد و در این زمینه حتی از خطوط سرخ جهان اسلام یعنی اتحاد و رابطه با رژیم منفور و جعلی اسراییل نیز عبور می کند؛ اما به سرعت، ثابت خواهد شد که محمد بن سلمان؛ ولیعهد جوان و خودخواه عربستان، همانگونه که در باتلاق جنگ یمن، ذخایر انباشته از دالرهای نفتی آن کشور ثروتمند را دچار کسری و کمبود کرده است، بی آنکه ذره ای پیشرفت و دستاورد داشته باشد، همراهان و متحدان پروژه های امنیتی و ایدئولوژیک اش در منطقه را هم در اضرار و آسیب های ناشی از سیاست ناپخته و نابخردانه اش، شریک و سهیم خواهد کرد.
بر بنیاد این تحلیل، نقش عربستان در بازی صلح و جنگ افغانستان، همچنان مانند گذشته، منفی و ویرانگر و خطرناک است و کسانی که دست ابزار پروژه های سعودی قرار می گیرند، در قبال عوارض پیامدهای ناشی از این ویرانگری و خطر، مسؤول خواهند بود.
محمدرضا امینی-
خبرگزاری جمهور