۰

حمایت غنی از اعتراضات پاکستان؛ عواقب یک سیاست نابخردانه

شنبه ۲۱ دلو ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۲۳
چرا از اعتراض پشتون های پاکستان، حمایت می‌کنیم؛ اما در برابر اعتراض هزاره های افغانستان، کانتینر می گذاریم و انتحاری می گماریم؟...
حمایت غنی از اعتراضات پاکستان؛ عواقب یک سیاست نابخردانه
اشرف غنی درباره اعتراض‌ پشتون‌های پاکستان توییت کرد و نوشت که از حرکت‌های مدنی و صلح‌آمیز در پاکستان که "بر علیه افراطیت و تروریزم شکل گرفته ‌است"، حمایت می‌کند.

در یک هفته اخیر، شماری از شهروندان پاکستانی‌ در واکنش به کشته‌شدن یک مرد جوان توسط پولیس شهر کراچی تجمعی در اعتراض به حکومت پاکستان در اسلام آباد برگزار کرده‌اند.

اشرف غنی نوشت:"از جامعه جهانی و نیز از جامعه مدنی پاکستان انتظار می‌رود که چنین حرکت‌هایی را حمایت کند، همان‌طوری‌که حرکت‌های حقوق‌دانان در پاکستان به نتیجه رسید".

غنی افزوده که پس از رویدادهای خونین در کابل، "من به افغان‌ها و به خصوص به مردم منطقه خطاب کردم که صف تمدن، انسانیت و اسلامیت را از صف تروریزم و وحشت تفکیک نمایند."

رئیس حکومت افغانستان از رسانه‌ها نیز خواسته است که به ‌منظور عملی‌نمودن "رسالت مقدس‌شان و با ارج‌گزاری به اصل بی‌طرفی، تصاویر واقعی را از جریان تظاهرات کنونی پاکستان به جهانیان گزارش دهند".
ده‌ها نفر در کابل هم در یک راه‌پیمایی، حمایت خود را از پشتون‌های پاکستان اعلام کردند.

بدیهی است که پشتون های پاکستان هم حق دارند که در برابر ظلم و ستم و بیداد و استبداد دولت مرکزی اعتراض کنند. آنها باید در برابر تبعیض و نابرابری و محرومیت و بیگانه‌ پنداشته شدن و نادیده گرفته شدن که قرن هاست به سرنوشت ابدی شان بدل شده، شورش کنند؛ از کراچی تا اسلام آباد و از پیشاور تا پنجاب؛ درست همانگونه که هزاره های افغانستان نیز از حق مشابهی برخوردار اند.

آنها هم باید بدون آنکه انتحاری یا کانتینر یا سکوت یا تحقیر یا تبانی یا کله منار یا قتل عام یا محرومیت یا تبعیض یا حق کشی یا فجایع یکاولنگ و دهمزنگ و میرزا اولنگ، راه شان را  سد کند و به سوگ و اندوه جوانان شان بنشاند، در برابر جور و بیداد و ستم و سیاهی عصیان کنند و با استفاده از حق انسانی و مشروع و قانونی خود، دست به تظاهرات و اعتراض و اعتصاب بزنند.

سیاست مبتنی بر عقلانیت و عدالت، اقتضا می کند که از این حق تحت هر شرایطی و در هر زمان و مکانی و از سوی هر کسی، دفاع کنیم. فرقی نمی کند سیاهپوستان فرگوسن امریکا باشند یا روهینگیاهای فاقد تابعیت میانمار. مسلمانان مظلوم یمن باشند یا پشتون های خیبر پشتونخواه یا هزاره های مناطق سردسیر و محروم مرکزی افغانستان.

عصیان و اعتراض در برابر تبعیض و ستم، نوعی مبارزه برای عدالت و حقیقت و انسانیت است و همه کسانی که به این مفاهیم و والا و غیر قابل جایگزین متعلق به عموم بشریت، باور دارد باید با عصیانگران و معترضان همسو و همصدا شود؛ اما چرا صدای ما برای حمایت از پشتون های آنسوی مرز، رساتر و بلندتر از هزاره های مطیع و مدنیت‌باور و صلح جوی خود مان است؟

چرا از اعتراض پشتون های پاکستان، حمایت می‌کنیم؛ اما در برابر اعتراض هزاره های افغانستان، کانتینر می گذاریم و انتحاری می گماریم؟
این تنها یک وجه ماجراست؛ وجهی که می توان از آن به عنوان سیاست مبتنی عدالت نام برد.
این سکه اما روی دیگر نیز دارد و آن، سیاست مبتنی بر عدالت و احتراز آگاهانه و حساب شده از سیاست نابخردانه است.

افغانستان از آغاز تا امروز تاوان سنگین سیاست تهی از عقلانیت شاهان و سلاطین نابخرد و ناعاقبت اندیش را پرداخته است؛ همان سیاستی که برای از خودپنداری پشتون های آنسوی مرز، جا و ظرفیت و امکان و قابلیت دارد؛ اما هنوز حاضر نیست هزاره ها و تاجیک ها و ازبک ها و... خود را به عنوان شهروندان بلامنازع این سرزمین، به رسمیت بشناسد و برای آنها در یک روند باز و دموکراتیک، حق و سهم حضور و مشارکت واقعی در حکومت و قدرت قایل شود.

همین حمایت چشم‌بسته اشرف غنی از اعتراض پشتون‌های پاکستان، به خوبی نشان می دهد که این حمایت هیچ مبنا و معنایی جز بروز احساسات عقده مندانه قومی ندارد. ضرب المثلی هست که می گوید: برای کسی بمیر که برایت تب کند!

اما ایکاش به جای ده ها حامی پشتون های پاکستان در خیابان های کابل، یک نفر برای یکبار در سراسر این تاریخ انباشته از خشونت و خون، در خیبر پشتونخواه پاکستان بر علیه جنایت دیروز پاکستان در چهارراهی صدارت، اعتراض می کرد!

پشتون های پاکستان، هیچگاه خود را افغانستانی ندانسته اند. آنها اگر اصالتا افغانستانی هم باشند، بی تردید با وضعیتی که اکنون در افغانستان جریان دارد و غالبا هم به یمن سیاست های نابخردانه و احساسی دولت های حاکم بر کابل در برابر پاکستان، پدید آمده، هرگز آرزو نمی کنند که به این جهنم بازگردند؛ آنهم در شرایطی که سالانه صدها هزار نفر از ساکنان اصلی و بومی این سرزمین از دامن «مادر میهن» می گریزند و با عبور از معابر مرگ و دالان های وحشت خود را به آب های آدمخوار مسیر اروپا می سپارند.

پشتون ها و پاکستان، مشکل را حل خواهند کرد و در کنار هم به زندگی ادامه خواهند داد؛ اما دیر نیست که کابل بار دیگر در سایه این حمایت بی حساب و کتاب و سیاست نابخردانه قومی، بار دیگر به حمام خون همان پشتون هایی بدل شود که سال هاست به نیابت از پاکستان، از ما قربانی می گیرند.

عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین