در مجلس سنای امریکا در مورد استراتژی نظامی دونالد ترامپ برای افغانستان بحث شده است.
برخی از سناتوران امریکایی نسبت به کامیابی این استراتژی ابراز تردید کرده اند.
مقامهای امریکایی تخمین میزنند که جنگ افغانستان امسال برای امریکا بیش از ۴۵ میلیارد دالر هزینه خواهد داشت.
اعضای کمیته روابط خارجی مجلس سنای امریکا در نخستین نشست خود در باره این استراتژی نگرانی خود را به مقامات وزارتهای خارجه و دفاع امریکا ابراز کردند و گفتند که هدف این راهبرد در زمینه وادار ساختن طالبان به گفتگوهای صلح را به دست نخواهد آمد.
باب کروکر؛ سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیته روابط خارجی سنای امریکا این استراتژی را نسبت به استراتژی باراک اوباما بهتر دانست؛ زیرا بهگفته وی، محدود به جدول زمانی نیست و بر اساس آن بر پاکستان فشار وارد میشود تا از حمایت طالبان دست بکشد و همکاری منطقهای را افزایش میدهد.
اما آقای کروکر افزود که اعضای کنگره میخواهند بدانند که افغانستان چه زمانی به این مرحله خواهد رسید که بدون حمایت کشورهای غربی و دیگر کشورها روی پای خود بایستد.
واقعیت این است که هیچ پاسخ قانع کننده ای در برابر اعتراض های اعضای سنای امریکا در باره رؤوس اصلی استراتژي امنیتی ترامپ در باره افغانستان و جنوب آسیا وجود ندارد.
در حالی که طرفداران این استراتژي که عمدتا از اعضای دولت به رهبری ترامپ هستند، پایان زمانی باز و غیر محدود آن را از امتیازات این راهبرد تلقی می کنند؛ اما از دید منتقدان، این همان چیزی است که همزمان می تواند به پاشنه آشیل این استراتژي نیز تبدیل شود؛ زیرا همان گونه که سناتوران منتقد امریکایی می گویند هیچ نشانه ای وجود ندارد که تروریست های مستقر در افغانستان، چه زمانی از میان خواهند رفت و امریکا چگونه می تواند خود را از مهلکه جنگ طولانی و پرهزینه این کشور، خارج سازد.
صرف نظر از ابعاد سلطه جویانه اهداف پیچیده و بلندمدت امریکا در جنگ افغانستان، هزینه های سرسام این جنگ، چیزی نیست که معترضان در امریکا نسبت به آن سکوت کنند.
آنها می گویند مأموریتی را که جورج بوش و باراک اوباما با بیش از ۱۰۰ هزار نظامی امریکایی، نتوانستند به سرانجامی مطلوب و موفقیت آمیز برسانند، ترامپ با ۱۵ هزار نظامی، چگونه از عهده آن برخواهد آمد؟
ابهام دیگر در خصوص توانمندی و استقلال نیروهای امنیتی افغانستان است. ترامپ در نخستین مراحل اعلام استراتژي نظامی خود در باره افغانستان، آشکارا اعلام کرد که ملت سازی و دولت سازی در افغانستان، به مردم و دولت آن کشور، بستگی دارد و امریکا در این زمینه، مسؤولیتی ندارد.
البته از نظر مردم افغانستان، این امر به افغانستان کمک می کند تا بدون کمک و به تعبیر بهتر، دخالت امریکا بتواند گام هایی را به سمت استقلال، وارستگی و عدم وابستگی به قدرت های بزرگ بردارد و به این ترتیب، عرصه برای پایان کامل سلطه نظامی و سیاسی ایالات متحده و متحدانش هموار شود؛ با این حال، این نگرانی همچنان وجود دارد که استراتژي میلیتاریستی ترامپ، فرصت رشد و پیشرفت و خودکفایی را از نیروهای امنیتی افغانستان بگیرد و به این ترتیب، چشم انداز امنیتی این کشور در آینده، همچنان مبهم و غبارآلود باقی بماند.
از جانب دیگر، این استراتژی در میان مردم و ناظران امنیتی افغانستان نیز بدبینی ها و نگرانی های گسترده ای را به وجود آورده است.
آنها استدلال می کنند که افغانستان در سال های گذشته، به دلیل حضور بی قید و بند و لگام گسسته نیروهای امریکایی و ناتو و انجام عملیات های جنگی، بازرسی های شبانه و حملات هوایی کور و وحشیانه و بی هدف بر مناطق مسکونی و غیر نظامی، هزینه های انسانی سنگینی را متحمل شد. هزاران زن و کودک افغان در جریان سال ها مأموریت جنگی امریکا و هم پیمانانش، جان باختند، بدون آنکه عوامل این جنایات، در برابر مراجع عادلانه و مستقل قضایی، محاکمه و مجازات شده باشند.
اکنون نیز از نظر آگاهان، استراتژي امنیتی ترامپ در افغانستان که بر پایه زور و میلیتاریزم حد اکثری و اعطای صلاحیت های بی حد و حصر و نامحدود به فرماندهان خارجی استوار است، خطر بازگشت به آن دوران تیره و فاجعه بار را تقویت می کند و به این ترتیب، این احتمال کاملا وجود دارد که کشتار غیر نظامیان، جنایت های جنگی و نقض گسترده و سیستماتیک قوانین و ارزش های ملی و فرهنگی مردم افغانستان از سوی این نیروها بار دیگر از سر گرفته شود.
محمدرضا امینی-
خبرگزاری جمهور