۰

اولویت های حکومت وحدت ملی

شنبه ۱۴ اسد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۱۲
بده و بستان بین نیروهای دولتی و طالبان، به یک روند قدیمی و خسته کننده و در عین حال خونین تبدیل شده و این مساله سال هاست که یک جریان طولانی را در حال پیمودن است.
اولویت های حکومت وحدت ملی


بده و بستان بین نیروهای دولتی و طالبان، به یک روند قدیمی و خسته کننده و در عین حال خونین تبدیل شده و این مساله سال هاست که یک جریان طولانی را در حال پیمودن است.
رفتار حکومت کنونی، تداعی کننده خاطرات گذشته مردم افغانستان است. در دوران حاکمیت رژیم کمونیستی بر کابل نیز این کشور، چنین تجربه هایی را تقریبا به صورت هر روز از سر می گذراند. به ویژه در دوران حاکمیت دکتر نجیب که وزنه تحولات به نفع مجاهدین سنگین تر شده بود؛ این اتفاقات شدت بیشتری نیز یافته بود.
یک سوال همیشگی در ذهن مردم همواره وجود دارد که چرا طالبان که یک گروه شبه نظامی بدون هویت مشخص هستند؛ این گونه قادرند در جای جای افغانستان، حاکمیت ارضی و سیاسی دولت را به چالش بکشند و هر چند برای مدتی کوتاه، جای پای خود را در مناطق مختلف زیر حاکمیت دولت کابل باز کنند؟!
چرا توان نظامی دولت افغانستان در حدی از ضعف قرار دارد که شورشیان نه تنها مراکز استراتژیک دولت و اماکن غیردولتی و مذهبی مردم را در شهرهای مختلف هدف قرار می دهند؛ بلکه با قدرت تمام، هیبت و هیمنه ای از خود در جنگ های جبهه ای به نمایش می گذارند؟!
این پاسخ سال هاست که در اذهان
دولت مرکزی افغانستان فاقد یک استراتژی محکم و استوار برای استقرار حاکمیت سیاسی خود بر جغرافیای کشور است. کابل چنان در ضعف و بیچارگی قرار دارد که این ضعف، هم توان اطلاعاتی دستگاههای امنیتی آن را در پایین ترین سطح قرار داده و هم قابلیت جنگ در برابر تروریستان را کاهش داده است.
باقی مانده و کسی قادر به پاسخ گویی بدان نیست. اما یکی از دلایل اصلی شکست های پی در پی در این حیطه، یک اصل اساسی است که حکومت نجیب نیز آن را تجربه کرده بود.
دولت مرکزی افغانستان فاقد یک استراتژی محکم و استوار برای استقرار حاکمیت سیاسی خود بر جغرافیای کشور است. کابل چنان در ضعف و بیچارگی قرار دارد که این ضعف، هم توان اطلاعاتی دستگاههای امنیتی آن را در پایین ترین سطح قرار داده و هم قابلیت جنگ در برابر تروریستان را کاهش داده است.
روی همین ملحوظ، دولت در شرایط حاضر، تنها قابلیتی که از خود نشان می دهد؛ حملات ضربتی بر ضد دشمن است و زمان این پیروزی ها هم بسیار محدود و شکننده است.
ولسوالی های افغانستان در مناطق مختلف، هر از چند گاهی بین دولت و طالبان، دست به دست می شوند و مردم هم هر روز شاهد تعویض پرچم های دو طرف بر فراز ادارات دولتی آن می باشند. از توسعه و پیشرفت هم خبری نیست و رقبا مصرانه تلاش می کنند که هر کدام، مالکیت خود بر فلان منطقه را به اثبات برسانند.

فساد و کجرویی در داخل نظام
دولت افغانستان از جمله دولت های طرازاول در زمینه فساد است و دولت مداران کشور، گوی سبقت را در این راستا، از همه ربوده اند.
چالش امنیتی افغانستان که از نظر مردم باید در راس تمام برنامه های دولت قرار گیرد؛ در پایین ترین سطح از اهمیت قرار دارد و مساله کنونی، رقابت های سیاسی، اقتصادی و سرکوب مخالفین در داخل نظام است. حاکمان، اولویت خود را روی سرکوب و به حاشیه بردن فلان مقام دولتی متمرکز کرده و برای سرکوب آن پرونده سازی می کنند.
تبادل پول، رقابت بر سر گرفتن پروژه های اقتصادی کلان، پیشتازی در نزدیک شدن به دوستان خارجی، جو سازی برای به حاشیه راندن رقبا، فراموش کردن وعده هایی که پیش از انتخابات افراد به هم دادند و دهها مساله دیگر، مجالی برای رسیدگی به امور مردم
حکومتی که اولویت اصلی آن در نظام مداری، فساد گسترده و سرکوب رقبای سیاسی باشد و همیشه برای معامله با تروریستان آماده بوده و نه از دادگاه خبری است و نه از قانون و عدالت، قادر نیست این کشور را اداره کند.
باقی نگذاشته است.
دولت مردان به کار خود مشغول اند و از این بابت هم ظاهرا مطمئن هستند که اگر ولسوالی گرشک به دست طالبان سقوط کرد؛ آنها تمام تلاش خود را برای باز پس گیری آن به کار خواهند گرفت و از این امتحان هم به زعم خودشان همیشه سربلند بیرون آمده اند.
نمونه وحشتناک قندوز که روی تصاویر فاجعه، هزار نوع سرپوش گذاشته شد تا کسی از عمق بحران به وجود آمده چیزی نفهمد و فقط قندوزی ها بودند که مورد تجاوز قرار گرفتند و به نابودی کشیده شدند؛ یک صورت عینی از سرگرمی های حاشیه ای دولت افغانستان بود.
دیگر کسی به دولت مرکزی ایمانی ندارد. دولت افغاستان یعنی محدوده ای بین چهارراهی زنبق و از آن طرف چهاراهی پشتونستان است که با دیوارهای سمنتی محصور شده و فعلا تروریستان قادر به راه یابی به آن محدوده نیستند و یا هم شاید تصمیم به این کار ندارند.
مابقی افغانستان که از این محدوده خارج شده است؛ کاملا در تیررس دهها گروه تروریستی قرار دارد که اگر منصفانه و بدون ملاحظات سیاسی به آن بنگریم؛ رهبران تعدادی از آنها نیز در داخل ارگ ریاست جمهوری پناه داده شده اند.
حکومتی که اولویت اصلی آن در نظام مداری، فساد گسترده و سرکوب رقبای سیاسی باشد و همیشه برای معامله با تروریستان آماده بوده و نه از دادگاه خبری است و نه از قانون و عدالت، قادر نیست این کشور را اداره کند.
با این حکومت، ما فقط افتخار رسیدن به مدارج اعلای فساد و جنایت را به نام خود ثبت می کنیم. حل مساله کار زیاد سختی نیست و تا به حال طرح های زیادی برای برون رفت از بحران ارایه شده؛ اما رهبران حکومت درگیری شان چیزی دیگر است.
الیاس کاتب – خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین