جنگ "ذات البینی" تئوریسین های تروریسم خاورمیانه

مفتی اعظم عربستان سعودی اعلام کرده است که "شیخ یوسف قرضاوی" روحانی مصری الاصل ساکن قطر، یک "تیوریسین افراطی" و "تروریست پرور" است و مطالعه آثار وی به گسترش دامنه افراط گرایی در کشورهای مسلمان می انجامد.
"عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ" مفتی سعودی که تا پیش از تغییر موضع عربستان در برابر قطر، از نزدیک ترین دوستان "شیخ قرضاوی" به شمار می رفت؛ حالا اعراب را از خواندن آثار او منع می کند؛ چرا که اندیشه های این روحانی مصری، افراط گرایانه است و به گسترش تروریسم در منطقه دامن می زند.
دیروز هم وزارت معارف عربستان در پی این فتوا، تمامی آثار مکتوب، ویدیوها و بسته های صوتی این روحانی را در سراسر عربستان تحریم کرده و گفته است که در کمترین زمان ممکن، باید این آثار از سطح مکاتب، دانشگاهها، مراکز آموزشی، ادارات دولتی، مساجد، کتابخانه های عمومی و هر جای دیگر جمع شود.
دولت عربستان هدف از این تصمیم خود را مقابله با "تروریسم" اعلام کرده و تاکید نموده که این هدف را نه تنها در سطح مبارزات فرهنگی پیگیری خواهد کرد که با اقدامات نظامی نیز آماده رویارویی با این پدیده است.
قرضاویی که از شاخص ترین چهره های اسلامی محسوب می شود؛ مواضع سرسختانه ای بر علیه برخی حکام خاورمیانه دارد و از طرفداران اخوان المسلمین مصر و سایر جنبش های اسلام گرای کشورهای خاورمیانه به شمار می رود.
او در بحران سوریه بر ضد بشار اسد موضع گرفت و سرنگونی رژیم محمد مرسی رییس جمهوری مصر را مورد انتقاد قرار داده و عبدالفتاح سیسی رییس جمهور جدید این کشور را "متجاوز" خواند. قرضاوی گرچه تاهنوز موضع مشخصی در نقد نظام پادشاهی عربستان نگرفته؛ اما تلویحا سیاست های سعودی ها را در نزدیکی با امریکا و اسراییل همیشه مورد شماتت قرار داده است.
او یکی از طرفداران جنبش های فلسطینی است و کشورهای عربی مانند امارات و عربستان را به صورت غیرمستقیم و به علت مخالفت با این تشکل ها، مورد انتقاد قرار داده است.
این قرضاوی بود که برای اولین بار تبارز داعش در عراق و سوریه را یک "انقلاب اسلامی" خوانده و فتوای علمای اهل تشیع این کشور در مقابله با این گروه را "جنگ علیه اهل تسنن" دانست. او از آنها انتقاد کرده و این فتوا را "نسل کشی سنی ها" در عراق ارزیابی نمود.
وی، حرکت داعش را یک "انقلاب مردمی" دانست که برای احقاق حقوق تلف شده اهل سنت به پا خواسته اند.
شیخ قرضاوی دقیقا تا پیش از قطع رابطه ریاض با دوحه، از ارزنده ترین چهره های دنیای اسلام برای سعودی ها محسوب می شد و سال ۲۰۱۶، او در جریان نشست علمای اسلامی در ریاض، مدال "ملک فیصل" که عالی ترین نشان سیاسی و مدنی عربستان سعودی به شمار می رود را به گردن آویخت.
امارات متحده عربی نیز دو سال پیش، از قرضاوی به عنوان یک "عالم برجسته" و "خادم دین اسلام" یاد کرده و سالها تلاش او برای تحقق ارزش های اسلامی را مورد تقدیر قرار داد.
اما حالا می بینیم که این شیخ پر از نشان افتخار، جایگاهش را یک شبه در نزد سایر هم کیشان سلفی خود از دست داده است.
مساله قطر ظاهرا دامنه ای فراتر از مسایل سیاسی و نظامی را در برگرفته و حالا دامنه آن به شرایع دین اسلام نیز کشیده شده است. مفتی های عربی حالا برای زیر فشار قرار دادن قطر دست به کار شده اند و یک به یک، بنیان های فکری و قدرت های مذهبی حامی این کشور را نیز در فهرست سیاه قرار می دهند.
"مبارزه با افراط گرایی در اسلام" که از سوی پایگاههای حامی تروریسم فعلا در دستور کار قرار گرفته؛ یک رویکرد یکباره است که دامن قطر را گرفته است.
نه تنها یوسف قرضاوی که ۶۰ چهره دیگر مذهبی که مورد حمایت قطر بودند نیز در فهرست "نفرت" سعودی ها و موتلفین آن قرار گرفته اند. اشخاصی که هنوز دفاتر و نمایندگی های پر تجمل آنها در ریاض، جده، ابوظبی، دبی، شارجه و منامه فعال است و این تصیم چنان با سرعت گرفته شده که شاید کارگزاران این دفاتر هنوز از اتفاق افتاده بی خبرند.
اسلام سیاسی شده در دست مفتی های عربی، حربه خوبی برای حکام خاورمیانه است تا با استفاده از آن، دوستان دیروز و دشمنان امروز خود را مورد تعقیب، تضعیف و سرکوب قرار دهند و مرجع آن را نیز دارافتاهای خود معرفی نمایند.
تجربه نشان داده که خطوط اساسی اعراب سلفی را در منطقه، نه اسلام که مدعی آن هستند؛ که سیاست منعطفی تشکیل می دهد که در هر فراز و نشیب، جهت خاص خود را پیدا کرده و "شیخ" دیروز کافر و کافر دیروز مومن می شود و هیچ خط قرمزی هم در این بین وجود ندارد.
عربستانی که برای سرکوبی حزب الله لبنان، سوخت جنگنده های اسراییلی را رایگان تامین می کرد و در برابر تعرضات یهودی ها در غزه و کرانه باختری که ناموس اسلام و قبله اول مسلمین را بی حرمت می کنند؛ سکوت کرده است؛ همیشه دست گشاده ای برای ثبات سیاسی اش، با بهره گیری از اسلام تعریف شده به زعم خویش دارد.
الیاس کاتب – خبرگزاری جمهور