۰

سکانس هایی از ژانر وحشت در اروپا

يکشنبه ۱۴ جوزا ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۱۳
ساعات پایانی اولین روز جوزا بود و حوالی ساعت ۱۰.۲۴ شب به وقت محلی، انفجاری نسبتا قوی در قلب شهر منچستر، ۲۲ تن را کشت و نزدیک به ۷۰ نفر را مجروح کرد. انفجار در یک کانسرت بزرگ رخ داد و عاملی انتحاری که به سادگی خود را از محل بازرسی نه چندان حساس گذرانده بود؛ در جریان مراسم خود را منفجر کرد.
سکانس هایی از ژانر وحشت در اروپا



هیچ کس باور نمی کرد که در انگلستان که خود قطب امنیت جهان خوانده می شود و بزرگترین سازمان های اطلاعاتی دنیا را ظرف چند قرن گذشته در دل امپراتوری خویش جا داده؛ این چنین مورد حمله قرار گیرد.
ساعات پایانی اولین روز جوزا بود و حوالی ساعت ۱۰.۲۴ شب به وقت محلی، انفجاری نسبتا قوی در قلب شهر منچستر، ۲۲ تن را کشت و نزدیک به ۷۰ نفر را مجروح کرد. انفجار در یک کانسرت بزرگ رخ داد و عاملی انتحاری که به سادگی خود را از محل بازرسی نه چندان حساس گذرانده بود؛ در جریان مراسم خود را منفجر کرد.
"سلمان عبیدی" که لیبیایی الاصل خوانده شد؛ عامل این حمله معرفی گردید و پولیس
"سلمان عبیدی" که لیبیایی الاصل خوانده شد؛ عامل این حمله معرفی گردید و پولیس تاهنوز هم به دنبال سرنخی برای شناسایی دیگر مدیران این حادثه است. لندن ظاهرا هشدار اداره تحقیقات فدرال امریکا را جدی نگرفته بود.
تاهنوز هم به دنبال سرنخی برای شناسایی دیگر مدیران این حادثه است. لندن ظاهرا هشدار اداره تحقیقات فدرال امریکا را جدی نگرفته بود.
"اف بی آی" پس از این حمله فاش کرد که قبلا به سازمان اطلاعات داخلی انگلستان " ام آی ۵" از حضور یک تبعه افریقایی { هویت اصلی عبیدی هنوز روشن نشده بود} در حومه منچستر خبر داده بود. این سازمان هشدار داده بود که این فرد قصد برنامه ریزی و مدیریت یک خرابکاری سیاسی را دارد.
به گفته "اف بی آی"؛ سازمان اطلاعات داخلی بریتانیا به این هشدار توجه نکرد و با این تصور که این فرد احتمالا به هر دلیلی قصد حمله به یک شخصیت سیاسی را دارد و در برنامه خود قطعا هم موفق نمی شود؛ این فرد را پس از مدتی، حتا از فهرست اشخاصی که از نظر "اهمیت" در سطح پایین قرار دارند نیز خارج کرده بود.
اما حمله شب گذشته "لاندن بریج" و "بورو مارکت" که در نوع خود وحشتناک ترین بود؛ نشان داد که وضعیت امنیت در اروپا روز به روز شکننده تر می شود و تروریستان هیچ مرزی را برای محدود کردن فعالیت های خود نمی بینند.
حوالی ساعت ۱۰.۳۰ شب گذشته یک اتومبیل با سرعت
حتا تصورش هم وحشتناک است که در قلب یک تمدن بلندبالا و پر مدعا زندگی کنی و به یک باره زمان به چند صد سال قبل برگردد و تعدادی کارد به دست، به جمعیتی حمله کنند که تا پیش از این، با امنیت خاطر تمام، در خیابان ها در حال گشت و گذار بودند.
زیاد در نزدیکی پل لندن (لاندن بریج) به عابران حمله کرد و چندین نفر را زیر تایر خود کرد. در این جریان یک نفر از شدت جراحت جان باخت و وضعیت سایر مصدومین نیز چندان رضایت بخش گزارش نشده است.
همزمان با این حمله چندین نفر که تعداد آن به صورت تقریبی ۵ تن عنوان شده؛ با دست داشتن کارد به عابران در "بورو مارکت" حمله نموده و شروع به ضربه زدن با چاقو به مردم کردند. در تیراندازی پولیس به سمت این افراد، تعدادی از مهاجمین در این جریان کشته شدند. پولیس به دنبال سایر مهاجمان است.
حتا تصورش هم وحشتناک است که در قلب یک تمدن بلندبالا و پر مدعا زندگی کنی و به یک باره زمان به چند صد سال قبل برگردد و تعدادی کارد به دست، به جمعیتی حمله کنند که تا پیش از این، با امنیت خاطر تمام، در خیابان ها در حال گشت و گذار بودند.
پس از حملاتی که در آلمان و فرانسه و پیش از آن در سوییس و سویدن رخ داد و شهرهای زیبای پیشرفته ترین کشورهای اروپا را در حاله ای از وحشت و کابوس فرو برد؛ مسوولین امنیتی انگلستان ظاهرا بسیار از این قضیه مطمین بودند که این کشور دژی تسخیرناپذیر است و گروههای تروریستی فقط می توانند تصور این را بکنند که آنجا را عرصه جولانگاه
وضعیت خاورمیانه پیش اینکه امریکا به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی به عراق حمله کند بسیار عادی به نظر می رسید و مرد دیوانه ای به نام "صدام حسین" بسیار بهتر از داعش به نظر می رسید. وقتی به بهانه بهار عربی جنگ سوریه آغاز شد؛ هیچ کس تصور نمی کرد که این کشور زیبا و تاریخی، روزی تبدیل به خاستگاهی شود که بزرگترین گروهک های تروریستی در مناطقی امن زندگی عادی خود را پی بگیرند و برای حمله به اروپا نیروهایشان را آموزش دهند. "اسد" شاید از نظر غرب شایسته سرنگونی بود اما نه به قیمتی که امروز کل جهان از تحولی که در سوریه رخ داده متاثر است.
خود قرار دهند.
اما رویدادهای منچستر و در کمتر از دو هفته در لندن، نشان داد که تروریسمی که خیابان های کابل، چند دهه است آن را با گوشت و خون خود در حال لمس می باشد؛ در هیچ مرز مشخصی محدود نمی ماند.
اروپا اکنون سراسر در اضطراب مرگ فرو رفته و شاید قبلا این حس چندان با خوی زیبانگرانه مردمان قاره سبز هم خوانی نداشت؛ اما حالا بسیار برایشان قابل درک است. غرب اکنون با چالشی رو به رو شده که تا به امروز رویدادهای بیرون تراویده از دل آن را در خاورمیانه و قلب آسیا جدی نمی گرفت و قطعا برایش چندان اهمیتی هم نداشت. اما اکنون وضعیت به شکل نگران کننده ای تیره و تار تصور می شود.
شاید زمان آن فرارسیده است که جهان اول در سیاست های خود به یک نتیجه کلی رسیده و بازنگری دقیق و ژرفی در سیاست های خود بکند.
جهان سومی که بد یا خوب به شکل عادی خویش در حال گذران زندگی بود؛ با لشکرکشی آنها به جغرافیای شان به فلاکت کشیده شد و هر روز مطابق برنامه ریزی ای که آنها برایشان طراحی کرده، می میرند.
وضعیت خاورمیانه پیش اینکه امریکا به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی به عراق حمله کند بسیار عادی به نظر می رسید و مرد دیوانه ای به نام "صدام حسین" بسیار بهتر از داعش به نظر می رسید. وقتی به بهانه بهار عربی جنگ سوریه آغاز شد؛ هیچ کس تصور نمی کرد که این کشور زیبا و تاریخی، روزی تبدیل به خاستگاهی شود که بزرگترین گروهک های تروریستی در مناطقی امن زندگی عادی خود را پی بگیرند و برای حمله به اروپا نیروهایشان را آموزش دهند. "اسد" شاید از نظر غرب شایسته سرنگونی بود اما نه به قیمتی که امروز کل جهان از تحولی که در سوریه رخ داده متاثر است.
"سلمان عبید" لیبیایی معرفی شده و شاید اگر معمر قذافی با همان ژست های توهم آمیز امپراتوری بر افریقا، هنوز هم در این کشور حاکم بود؛ هیچ گاه نه حادثه منچستر رخ می داد و نه دیگر شمال افریقا شاهد مرگ روزانه
هیچ کس مسوول مرگ انسان های متمدن در قاره سبز نیست. اگر امروز مردم آن خطه "مسلمانان" را وحشی تصور می کنند و با وحشت به آنها می نگرند؛ این بیشتر شبیه یک توهین بزرگ به مقام انسان هایی است که در دل کشورهای خود، توسط جنگ افرازهای تولید اروپا و امریکا، زنان و کودکانشان را از دست می دهند.
صدها نفر می بود.
سکان هدایت سیاست جهان در دست غربی هاست. چند قرن است که این روند ادامه دارد و اروپا مرکز کشورهایی است که هنوز هم بخش های بزرگی از آسیا و افریقا، میراث بزرگ سیاست استعمارگرایانه آنها به شمار می روند.
هیچ کس مسوول مرگ انسان های متمدن در قاره سبز نیست. اگر امروز مردم آن خطه "مسلمانان" را وحشی تصور می کنند و با وحشت به آنها می نگرند؛ این بیشتر شبیه یک توهین بزرگ به مقام انسان هایی است که در دل کشورهای خود، توسط جنگ افرازهای تولید اروپا و امریکا، زنان و کودکانشان را از دست می دهند.
هیچ عقل سلیمی، حاضر نبود بپذیرد که غرب برای متحول کردن جهان سوم وارد عمل شود. افغانستان، سوریه، عراق، یمن، لیبیا و سایر کشورهایی که سالهاست هزاران سرباز خارجی و ناآشنا با تمدن و فرهنگ خود را تحمل می کند؛ روزی وضعیت بهتری داشتند.
نوستالژی امنیت در دهه سی و چهل و پنجاه خورشیدی در افغانستان هنوز هم جزو تکراری ترین افسانه هایی است که هر روز در گوش جوانان دهه شصت و هفتاد خوانده می شود و آنها سعی می کنند زیبایی از دست رفته یک کشور رو به رشد را در ذهن شان تصور کنند؛ درست زمانی که هیچ سرباز اروپایی و امریکایی با تانک و هواپیماهای پیشرفته، پا به سرزمین شان نگذاشته بود.
الیاس کاتب – خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین