۰

هدف روسیه از نشست مسکو چیست؟

شنبه ۲۶ حمل ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۴۷
روسیه سالهاست که در تقابل با غرب قرار دارد؛ اما در افغانستان بیشتر تلاش می کرد با امریکا هماهنگ باشد تا در تقابل. دلیل آن نیز روشن بود. چون طرفین دشمن مشترکی داشتند و این دشمن مشترک گروههای بنیادگرایی بودند که هم امریکا را تهدید می کرد و هم استعداد تشکیل پایگاههای مردمی را در کشورهای آسیای مرکزی داشت. به عنوان مثال؛ جمعه نمنگانی و طاهر یولداش از چهره های شاخصی بودند که از قلب ازبکستان برخواسته و قدرت نفوذ به دیگر کشورهای آسیای میانه را نیز داشتند.
هدف روسیه از نشست مسکو چیست؟



نشست مسکو برای افغانستان دیروز (۲۵ حمل) برگزار شد و روسیه با دعوت چندین کشور منطقه ای که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با مسایل افغانستان درگیرند؛ تلاش کرد که نشان دهد به عنوان یک قدرت جهانی به آشوب های موجود در اطراف خود واکنش نشان می دهد.
امریکا اما با وجود دعوت شدن به این نشست، در آن شرکت نکرد و طبیعی هم به نظر می رسید که ابتکارات مسکو برای واشنگتن چندان جالب و قابل تایید نیست.
در این نشست؛ کشورهای شرکت کننده از جمله پاکستان و هند که درگیر مستقیم مسایل افغانستان به شمار می روند؛ برای چندمین بار وعده دادند که "صلح افغانستان در اولویت برنامه های منطقه ای آنان است" و برای نیل به آن "از تمامی امکانات و سیاست های کارآمد" استفاده خواهند کرد.
در این نشست؛ یکبار دیگر چون گذشته از طالبان خواسته شد که برای مذاکره با دولت افغانستان به یک تفاهم جامع برسند؛ زیرا جنگ، راه حل افغانستان نیست و طرف های درگیر باید با گفتگو مشکلشان را حل کنند. اظهارات و پیشنهاداتی که گوش افغان ها با آن ناآشنا نیست و در طول ۱۵ سال که چندین نشست با همین محتوا برگزار شده؛ مهمترین برآیند از نتیجه آن، دعوت طالبان به صلح بوده است.
اما نقطه حایز اهمیت این نشست، عدم حضور امریکا در جمع شرکت کنندگان بود. نبودن امریکایی ها در این مجموعه تعجب برانگیز نبود و طبیعی به نظر می رسید؛ اما حضور نداشتن این کشور، پیام روشن و واضحی این بار در نقد این نشست بود.
وزارت خارجه امریکا اعلام کرده است که هدف از برگزاری نشست صلح افغانستان را درک نمی کند و این مساله برایش "مبهم" است. روسیه قصد دارد از این طریق به طالبان مشروعیت سیاسی بدهد و به نوعی نقش یک میانجی را بین دو جبهه مخالف در افغانستان بازی کند. گرچه کرملین به این اتهام امریکا پاسخ منفی داد.
روسیه سالهاست که در تقابل با غرب قرار دارد؛ اما در افغانستان بیشتر تلاش می کرد با امریکا هماهنگ باشد تا در تقابل. دلیل آن نیز روشن بود. چون طرفین دشمن مشترکی داشتند و این دشمن مشترک گروههای بنیادگرایی بودند که هم امریکا را تهدید می کرد و هم استعداد تشکیل پایگاههای مردمی را در کشورهای آسیای مرکزی داشت. به عنوان مثال؛ جمعه نمنگانی و طاهر یولداش از چهره های شاخصی بودند که از قلب ازبکستان برخواسته و قدرت نفوذ به دیگر کشورهای آسیای میانه را نیز داشتند.
اما اکنون شرایط با گذشته تفاوت آشکاری کرده است. طالبان با مرگ نمنگانی و یولداش، اردوگاههای خود را در این مناطق از دست داده اند و تمرکز آنها بیشتر بر مذاکره با پاکستان و دیگر کشورهای علاقمند همکاری با آنهاست. و مساله مهمتر اینکه، پروژه ای به نام داعش که محدودیت های مرزی و جغرافیایی را برنمی تابد؛ وارد صحنه کاروزار شده است. طالبان نه علاقه داشتند و نه توانایی که برای اروپا تهدیدی بالقوه ایجاد کنند؛ اما داعش مانند القاعده، تفکری جهانی دارد و تجربه نشان داد که تهدیدات خود را مو به مو اجرا می کند؛ آن هم توسط شهروندان کشورهایی مورد هدف.
روسیه گرچه امیدهای زیادی به ترامپ بسته بود؛ اما رییس جمهور جدید امریکا نشان داد که ثبات چندانی در عملی کردن وعده های سیاسی خود ندارد. حالا مسکو وارد مرحله تازه ای از رویارویی با امریکا شده است و افغانستان هرچند انتخاب تازه ای نیست؛ اما از این پس موضع جدید با سیاست گذاری های تازه خواهد بود.
امریکا در بیشتر از یک و نیم دهه در افغانستان، کابل را حمایت همه جانبه کرده و قطعا این حمایت، فرمانبری هایی را نیز از سوی حمایت شونده در پی داشته است. روابط کابل و مسکو جز در پاره ای موارد که خواسته های افغانستان محقق نشد؛ همیشه سرد و گاهی هم با بگو مگوهای دیپلوماتیک همراه بوده است. اما حالا روسیه سر یک رشته تازه را برای تثبت تاثیرگذاری خود در افغانستان به دست گرفته است _ طالبان.
روسیه از این دریچه چند هدف را دنبال خواهد کرد. با طالبان به دلایلی که قبلا گفته بود همکاری خواهد کرد و افسار این گروه را برای به چالش کشیدن سیاست های امریکا به دست خواهد گرفت. روسیه اکنون در دوستانه ترین موقعیت ممکن با پاکستان قرار دارد و در این راه از نفوذ دیگر متحدین خود نیز بهره خواهد برد.
بحث دوم اینکه با برگزاری چنین نشست هایی؛ این ادعا را مطرح خواهد نمود که مسکو به دنبال صلح در افغانستان است و هجمه های نه چندان تازه ای که بر ضد سیاست های این کشور در نزدیکی با طالبان مطرح می شود را نیز به باور خویش نفی خواهد کرد.
هدف بعدی این است که به امریکا تفهیم نماید که این کشور قادر است سیاست های کلان منطقه ای امریکا را به چالش بکشد و رسیدن به اهداف این کشور را با مشکل مواجه کرده و بر سر راه واشنگتن باتلاق های متعددی ایجاد کند.

مسکو چالش سوریه را در افغانستان جبران می کند
حادثه "خان شیخون" ظاهرا گسترده تر از آن به نظر می رسید که در ادلب سوریه محدود بماند. اکنون این مساله به سنگرهای دیگر امریکا در جهان کشیده شده است. امریکا از حربه حمله شیمیایی برای تهاجم سیاسی به روسیه استفاده کرد و در شورای امنیت نیز این کشور را در برابر انتقادهای غرب قرار داد؛ اما روسیه هم برنامه هایی برای امریکا در افغانستان دارد.
برگزاری نشست هایی به نام افغانستان شاید باز هم به ابتکار روسیه تکرار شود و مسکو به همین بسنده نکند؛ اما مهم این است که اصل هدف چیز دیگریست.
روسیه در افغانستان به دنبال همکاری های اقتصادی و سازنده نیست؛ چون چنین طرحی را در برنامه هایش ندارد. این کشور در جایی به سرمایه گذاری می پردازد که دامنه نفوذش به شکل گسترده ای وجود داشته باشد. حال آنکه افغانستان عملا در اختیار رقیب بزرگ سیاسی و نظامی آن یعنی ناتو و در راس آن امریکا قرار دارد. تجربه ثابت کرده که هنوز خوی انحصارطلبی و قدرت نمایی مطلق در وجود روس ها زنده است و مانند قطب دیگر قدرت در جهان یعنی امریکا، این کشور هم دوست ندارد دست به سرمایه گذاری های کوچک بزند.
پروسه جدید روسیه در افغانستان جنگ با امریکاست. مطابق جنگ ابرقدرت ها که در خارج از جغرافیای خود آن را خلق می کنند. حالا اسلحه ای به نام طالبان، برای حفاظت از سنگر روسیه کشته خواهد داد و دولت افغانستان هم به اندازه کافی درگیر مسایل سیاست داخلی و موضوعات قومی و زبانی خود است که نه عقلش به درک استراتژی جدید قد می دهد و نه وقتی برای پرداختن به سیاست های خارجی خود دارد.
الیاس کاتب _ خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین