۱

شارون نمرده است

نرگس اعتماد
يکشنبه ۲۲ جدی ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۳
شارون هنوز نمرده است؛ زیرا اسراییل و اسراییلی‌گری هنوز زنده است و همه روزه جان انسان ها را می گیرد، بر سر زنان و کودکان بی گناه بمب می ریزد و برای استمرار تفکر منحط صهیونیزم شارونی، با خون و خشونت و جنون، سرسختانه تلاش می کند.
شارون نمرده است
آریل شارون؛ قصاب صبرا و شتیلا پس از ۸ سال اغما در سن ۸۵ سالگی مرد؛ رسانه های خبری جهان دیروز این خبر را تیتر کردند.
واکنش ها درست به اندازه هواداران و مخالفان اسراییل در کل جهان، ناهمگون و مختلف بود. شماری برای مرگ او شادی برپا کردند، شیرینی پخش کردند و با شور و شعف، پایان رسمی حیات نباتی ۸ ساله اش را تبریک گفتند.
گروه های حقوق بشری هم به دلیل عدم محاکمه او «ابراز تاسف» کردند و پایان او را یادآور دگرباره فجایع شرم آوری دانستند که در برابر دیدگان بشر انجام شد؛ بی آنکه پیگردی داشته باشد.
در این میان، به جز رهبران اسراییل و برخی مقام های غربی، حتی دوستان اسراییل نیز پیام های دوگانه ای برای مرگ او صادر کردند. باراک اوباما از او به عنوان فردی یاد کرد که زندگی اش را وقف اسراییل کرد! این پیام به خودی خود، نمی تواند مثبت یا منفی ارزیابی شود. در این شکی نیست که شارون زندگی و تمام هستی اش و سرنوشتی که پس از این تا ابد با آن گلاویز خواهد بود را وقف اسراییل کرد؛ اما کدام اسراییل؟
وزارت خارجه امریکا هم به اختلاف نظرهای امریکا با او در زمان زمام داری اش اشاره کرد و به این ترتیب، تلویحا پذیرفت که شارون، فردی خوشنام و به تمامی موجه نبود.
از سوی دیگر، جو بایدن؛ معاون ریاست جمهوری امریکا در مراسم تدفین او شرکت خواهد کرد. این مساله نیز می تواند حاوی پیام مهمی باشد؛ این در حالی است که اوباما و همسرش مستقیما در مراسم تشییع پیکر نلسون ماندلا؛ رهبر جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی شرکت و در آن سخنرانی کرد.
با این حساب، مرگ شارون، مرگ حقیری بود.
او مرد؛ در حالی که بیش از نیمی از جهان، از او متنفر بودند. خانواده های زیادی هستند که از او تصویر یک جنایتکار بزرگ و یک خونریز نفرت انگیز را به خاطر دارند.
او در طی ۸ سال اغما به جای همه صدها نفری که به دستور مستقیم او کشته شدند، مرد!
این در حالی است که او در زمان انجام تمام آن کشتارها هرگز به این نکته فکر نکرد که روزی آب اجل، گلوگیر او نیز می شود و ناگزیر است در دنیایی دیگر با قربانیانش روبرو شود.
آریل شارون به مثابه یک جسدی که ۸ سال حیات نباتی داشت اکنون مرده است و جهان ما از یک قاتل مهیب و خونخوار خالی شده است؛ اما آیا شارون به راستی مرده است؟
شارون یکی از بنیانگذاران اسراییل امروزی و از تئوریسن های اصلی صهیونیزم بود؛ کسی که فعالیت های زیرزمینی اش برای تاسیس اسراییل را پس از جنگ جهانی دوم، با عضویت در یک سازمان تروریستی آغاز کرد که سرانجام منجر به تاسیس تروریزم دولتی اسراییل شد.
با این حساب، شارون هنوز نمرده است. او تا زمانی زنده است که اسراییل با خشونت‌، ددمنشی و تحکم،‌ خون می ریزد، اشغال می کند، به خاک دیگران تجاوز می نماید و برای پادشاهی بر کل جهان در توهم نژاد برتر، زمینه سازی می کند.
این جملات ماندگار سرهنگ قذافی؛ دیکتاتور معدوم لیبی را هیچگاه از یاد نمی بریم که در روزهایی که لیبی در آتش نبردهای تغییرطلبانه انقلابیون بر علیه رژیم قذافی، می سوخت با غرور و اعتماد به نفس عجیبی گفت:"من رئیس‌ جمهوری نیستم که کنار بروم، حتا اگر رئیس‌ جمهور بودم، در مقابل چشمان تان استعفا می ‌دادم. من رهبرم، من تاریخ هستم، من سرور پادشاهان آفریقا هستم. آن موش ‌هایی که می ‌خواهند لیبی را نابود کنند چه کسانی هستند؟ ما باید لیبی را از این خیانتکاران پاک کنیم. میلیون ‌ها تن برای حمایت و دفاع از من به لیبی خواهند آمد و من تا آخرین قطره خون مبارزه خواهم کرد."
قذافی نماد یک توهم بود؛ توهمی که به نظر می رسد از نشانه های روانشناختی همه دیکتاتورهای جهان از جمله شارون است.
دیکتاتورها به راستی «تاریخ» اند؛ زیرا آنها مبدأ و مبدع تاریخی هستند که از آن پس، هر جنایتی که در ظل تفکر و ذیل نام آنان صورت می پذیرد، متهم ردیف اول آن خود همان دیکتاتورها هستند؛ حتی اگر آنها دیگر مرده باشند!
بنابراین شارون هنوز نمرده است؛ زیرا اسراییل و اسراییلی‌گری هنوز زنده است و همه روزه جان انسان ها را می گیرد، بر سر زنان و کودکان بی گناه بمب می ریزد و برای استمرار تفکر منحط صهیونیزم شارونی، با خون و خشونت و جنون، سرسختانه تلاش می کند.
نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین