۰

غرب؛ از تهدید تروریزم تا تولید تروریزم

شنبه ۶ جوزا ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۳۲
چرا آنها در افغانستان، «شورشی» خوانده می شوند، در سوریه «پیکارجو» گفته می شوند؛ اما در غرب «تروریست» هایی هستند که باید سراسر اروپا برای مبارزه با آنها بیدار و بسیج شود؟!
غرب؛ از تهدید تروریزم تا تولید تروریزم


جرمی کوربین؛ رهبر حزب کارگر انگلیس، حملات "تروریستی" در این کشور را با جنگ‌هایی خارجی مرتبط دانست که انگلیس در آنها شرکت داشته، یا از آنها حمایت کرده است. او گفت:"باید شجاعت آن را داشته باشیم که بگوییم جنگ علیه ترور موفق نبوده است."
آقای کوربین گفت:"فهم آگاهانه دلایل تروریزم بخشی از واکنش مؤثری خواهد بود که امنیت مردم را تامین می‌کند و به مبارزه تروریزم می‌رود، نه آنکه در آتش آن بدمد."
او وعده داد که اگر حزب کارگر به قدرت برسد، سیاست‌هایی خارجی اتخاذ ‌کند که امنیت این کشور را بالا ببرد.
رهبر حزب کارگر که منتقد سرسخت سیاست خارجی غرب و به ویژه جنگ‌های عراق و افغانستان بوده، این صحبت‌ها را چهار روز پس از بمب‌گذاری انتحاری در کنسرتی در شهر منچستر بیان کرده است.
کوربین گفت:"بسیاری از کارشناسان، از جمله در دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ما می‌گویند بین جنگ‌هایی که در کشورهای دیگر جنگیده‌ایم یا از آنها حمایت کرده‌ایم، با تروریزم در کشور خودمان ارتباطی هست."

کوربین، درست می گوید. غرب که امروزه با تهدیدهای جدی تروریستی رو به رو است، هنوز نمی تواند برای جنگ هایی که در کشورهای دیگر به راه می اندازد و عملا به تولید انبوه تروریزم در سراسر جهان، منجر شده است و تهدید مستقیم تروریزم در درون مرزهای خود، یک توجیه معقول، میانه و منطقی فراهم کند.

به بیان دیگر، برخورد اروپایی ها و در این مورد خاص، انگلیس با عوامل حملات تروریستی، نشانگر نفاق، دورویی و دوگانه رفتاری غرب با موضوع تروریزم است.

در این شکی نیست که حمله اخیر منچستر نیز مانند همه دیگر حمله هایی که در سال های اخیر، اجتماعات عمومی غربی ها را آماج قرار داده اند، ماهیتا یک رویداد تروریستی بود و در این نیز تردیدی وجود ندارد که انگلیس حق دارد در داخل مرزهای خود با مفکوره، ایدئولوژي و مکتب تروریزم که ناشی از سیاست های دوگانه غرب است، برخورد کند. این حقی است که هر کشور دیگری نیز از آن برخوردار است؛ اما با توجه به اینکه برخی از مهم ترین و اصلی ترین عوامل و کارگزاران حملات تروریستی اخیر در غرب، از سوریه یا لیبی یا تونس و یا یکی دیگر از کشورهای عربی و خاور میانه ای به اروپا رفته بودند و همچنین این گمان وجود دارد که اغلب آنها سال ها شهروندی کشورهای غربی را هم داشته اند، این پرسش مطرح می شود که چرا تا دیروز که عوامل حملات تروریستی در غرب در سوریه و سایر سرزمین های اسلامی و عربی، برای براندازی دولت های مشروع ضد تروریستی می جنگیدند، از سوی دولت ها و رسانه های غربی و اروپایی «پیکارجو» خوانده می شدند و مقام های رسمی بارها اذعان کرده اند که باید از آنها در خاور میانه «حمایت» صورت گیرد؛ اما اکنون که آنها کلاشینکوف ها و بمب های شان را به سمت مردم و دولت های غربی، نشانه رفته اند و امنیت عمومی کشورهای اروپایی را به خطر انداخته اند «تروریست» خوانده می شوند؟

همین سؤال در مورد برخورد غربی ها و رسانه های غربی با تروریست های فعال در افغانستان نیز وجود دارد.
چه تفاوتی میان تروریست هایی که در سالون نمایش و کنسرت باتاکلان پاریس یا منچستر اقدام به رگبار بر جمعیت غیر نظامی کردند با تروریستی وجود دارد که در سالن تئاتر لیسه استقلال کابل، جان یک خبرنگار جوان و بی گناه را گرفت یا با انفجار خود در بازار میمنه، غیر نظامیان بی گناه را آماج قرار داد؟ یا شب هنگام، منطقه شاه شهید کابل را با خاک یکسان کرد؟

چرا آنها در افغانستان، «شورشی» خوانده می شوند، در سوریه «پیکارجو» گفته می شوند؛ اما در غرب «تروریست» هایی هستند که باید سراسر اروپا برای مبارزه با آنها بیدار و بسیج شود؟!

با وجود همه این احوال، اکنون که تبعات تروریست پروری کشورهایی غربی به درون تالارهای نمایش و سالون های ورزشی و رستورانت ها و کافه ها و کنستر ها رسیده، انتظار می رود تعریف غرب از «تروریزم» نیز از پاریس و لندن و واشنگتن تا کابل و دمشق و بغداد یکسان باشد و به این ترتیب، شاهد یک مبارزه جهانی واقعی و همه جانبه با تروریزم در همه ابعاد و انواع آن در همه جا باشیم. این تنها راه غلبه بر این تهدید بین المللی تروریزم و فراگیری ترسناک ایدئولوژي نفرت انگیز تکفیری گری کژآیین و خونریز است.

غرب برای نیل به این منظور، باید همانند همه کشورهای اسلامی و عربی قربانی تروریزم تکفیری، سهم خود در پیکار جهانی با این پدیده شوم و مسموم را صادقانه بپردازد که یکی از آنها، دامن برچیدن از تحمیل جنگ های طولانی و بی سبب بر کشورهای آشوب زده مسلمان به بهانه مبارزه با تروریزم است.

از سوی دیگر، غرب باید بر نگاه ابزاری خود به تروریزم در خاور میانه و جهان اسلام به مثابه ابزار تأمین کننده سلطه دایمی غرب، تجدید نظر کند و به تعریفی یکسان از تروریزم در غرب و تروریزم در خاور میانه و جهان اسلام، وفادار بماند.

محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین