۱

طالبان بخشی از آینده سیاسی هستند یا نیستند؟

دوشنبه ۲۳ حوت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۹
طالبان بخشی از آینده سیاسی هستند یا نیستند؟


وزارت داخله اعلام کرده که طالبان دشمن مردم افغانستان هستند، آنها تمایلی به صلح ندارند و باید نابود شوند.
نجیب دانش؛ معاون سخنگوی وزارت داخله گفت‌ که مخالفان مسلحی که در حال جنگ با نیروهای امنیتی افغانستان هستند و هیچ تمایلی به صلح ندارند، نیروهای امنیتی با تمام توان به مقابله با آنها خواهند پرداخت.
این اظهارات از سوی وزارت داخله در واکنش به گفته‌های اخیر نماینده سازمان ملل در امور افغانستان بیان شده است.
تادامیچی یاماموتو؛ نماینده سازمان ملل برای افغانستان، در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل گفته بود که حکومت افغانستان، کشورهای همسایه و تمام جوانب درگیر منازعه باید این پیام را داشته باشند که طالبان بخشی از آینده افغانستان باشند.

این اظهارات، واکنش ریاست اجرایی را نیز در پی داشت. معاون سخنگوی رییس اجرایی گفت که طالبان بخشی از آینده کشور نیستند؛ زیرا به جای مشارکت در ساختن آینده، افغانستان را از بین می‌برند.

موضع وزارت داخله و ریاست اجرایی، پیش از این، قبل از آن از سوی اشرف غنی؛ رییس جمهور نیز مطرح شده بود.
آیا این به معنای آن است که رویکرد دولت در قبال طالبان، شاهد تجربه یک تغییر بنیادی است؟
نتیجه گیری در این زمینه شاید اندکی بیش از اندازه، زودهنگام باشد؛ زیرا عوامل زیادی وجود دارد که می تواند در اتخاذ این موضع دولت، اثرگذار باشد.

یکی از مهم ترین عوامل، روابط پرتنش موجود میان کابل و اسلام آباد است. در چنین فضایی، نشان دادن هرگونه نرمش، سازش کاری و چراغ سبز به طالبان و هر گروه تروریستی دیگر به عنوان پیاده نظام ارتش پاکستان در افغانستان، نرمشی از موضع جبن و هراس و ذلت در برابر اقدامات تحریک آمیز و خصمانه پاکستان ارزیابی خواهد شد و این چیزی نیست که کابل در حال حاضر به دنبال آن باشد.

بنابراین، یکی از ابزارهای کابل برای چنگ و دندان نشان دادن متقابل به اسلام آباد، اتخاذ مواضع تند و پرصلابت و سازش ناپذیر در برابر طالبان است.
دومین عامل مؤثر دیگر، فضای احساسی – حماسی حاکم بر افکار عمومی و جو سیاسی افغانستان در پی حمله های مرگبار تروریستی زمستان امسال در کابل است.

در چنین شرایطی، بی تردید هرگونه سازشکاری، انعطاف پذیری و ملایمت دولت وحدت ملی در قبال طالبان، آن را یک گام به خودکشی سیاسی نزدیک می کند و دولتی که در شرایط عادی هم به اندازه کافی، محبوبیت و مقبولیت عمومی و پایگاه قابل اتکای مردمی ندارد، بی تردید نمی خواهد بیش از این، از حساب محبوبیت نداشته اش برای موضوعی هزینه کند که پیش از این، هزینه های سنگینی برای آن پرداخته و نتیجه نگرفته است.

سومین عامل که شاید تأثیری ناخواسته و غیر مستقیم بر موضع گیری های تند دستگاه های دولتی در برابر اظهارات اخیر نماینده سازمان ملل در امور افغانستان داشته باشد، تماس کشورهایی مانند روسیه با طالبان و واکنش و مقاومت منفی دولت کابل در برابر این اقدام است.

وزارت خارجه روسیه اخیرا یکبار دیگر در توجیه تماس خود با طالبان، استدلال کرد که اگرچه این تماس، به معنای «مشروعیت بخشیدن» به این گروه نیست؛ اما دولت افغانستان در سال ۲۰۱۵ در پی تلاش به منظور ارتباط، مذاکره و گفتگوی مستقیم با طالبان، این گروه را به عنوان بخشی از یک روند سیاسی در آینده، به رسمیت شناخته است.

با این حال، کابل همچنان ارتباط یکجانبه و خارج از چارچوب روابط رسمی دو کشور روسیه و افغانستان با طالبان را غیر قانونی خوانده و آن را مردود دانسته است.

بنابراین اگر موضع رسمی کابل، پذیرش طالبان به عنوان بخشی از آینده سیاسی افغانستان اعلام شود، این امر ناقض موقف منفی آن در برابر تماس مسکو با طالبان و مؤید استدلال نیرومند وزارت خارجه روسیه در توجیه این تماس خواهد بود.

لذا میتوان نتیجه گرفت که موضع گیری قاطعانه، صریح و تند دولت در برابر اظهارات فرستاده سازمان ملل در امور افغانستان، مبنی بر اینکه طالبان باید بخشی از آینده سیاسی افغانستان باشد، پیش از آنکه یک رویکرد استراتژیک جدید باشد، تابع عوامل و پارامترهای مؤثر جانبی از نوع آنچه در بالا به آن اشاره شد، می باشد.

بنابراین، طرح این پرسش، بی جا نخواهد بود که آیا طالبان واقعا بخشی از آینده سیاسی افغانستان هستند یا نیستند؟ اگر هستند دستگاه های دولتی به سازمان ملل، مردم، رسانه ها و افکار عمومی، دروغ می گویند؛ ولی اگر نیستند پس باید روند صلح رسما متوقف و همه سازمان های مرتبط با این روند، ملغا شوند و به جای آن یک استراتژی کوبنده و قدرتمند نظامی برای سرکوب و نابودی این گروه، تعریف و عملیاتی شود.

عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین