۰

نقشه روسیه برای آینده افغانستان چیست؟

پنجشنبه ۲۱ دلو ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۱۴
نقشه روسیه برای آینده افغانستان چیست؟


سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه در یک نشست خبری مشترک با صلاح الدین ربانی؛ وزیر خارجه افغانستان در مسکو گفت:"شاید روسیه بر سر مسایل امنیتی افغانستان همانند سوریه، با امریکا به توافق برسد".

آقای لاوروف افزود که روسیه در هیچ کشوری طرفدار جنگ نیست و می خواهد صلح و ثبات در منطقه تامین شود.
به گفته او، روسیه در افغانستان نیز طرفدار صلح است و می خواهد مشکلات امنیتی افغانستان از راه مذاکره و گفتگو حل شود.
او خاطرنشان کرد که حکومت روسیه آماده است در روند صلح افغانستان با دولت کابل همکاری کند.
لاوروف گفت که روسیه وضعیت افغانستان را از نزدیک بررسی می کند و از فعالیت داعش و تشدید خشونت ها در افغانستان نگران است.
صلاح الدین ربانی نیز بر بهبود روابط افغانستان و روسیه تاکید و خاطرنشان کرد که مبارزه با تروریزم نیاز به همکاری منطقه ای و جهانی دارد.

این در حالی است که افغانستان از تماس های روسیه با طالبان نگران است. همین موضع می تواند نشانگر بخشی از دشواری های روسیه در عملیاتی کردن نقشه خود در مورد آینده امنیت و صلح و ثبات و مبارزه با تروریزم در افغانستان باشد.

اما نقشه روسیه در مورد آینده افغانستان چیست؟
از سخنان سرگی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه، دست کم یک نکته را می توان به دست آورد و آن اینکه روسیه آشکارا در تلاش است تا تجربه سوریه را در مورد افغانستان نیز به کار اندازد؛ تجربه ای که دست کم تاکنون، موفقیت آمیز بوده است؛ هرچند مشخص نیست که استراتژي تازه دولت جدید امریکا در مورد سوریه چیست و نقشه روسیه برای آینده سوریه، چه جایگاهی در آن خواهد داشت.

در این میان، یک مساله جدی وجود دارد و‌ آن، تفاوت های اساسی و ماهوی موجود میان وضعیت و موقعیت روسیه از سوریه تا افغانستان است. در سوریه، روسیه به عنوان یک قدرت کنشگر و مؤثر عمل می کند. حضور مستقیم، گسترده و نامحدود نظامی دارد و دولت مرکزی آن کشور به میزان زیادی به کرملین نزدیک است و به سیاست های آن خوشبین می باشد.

در برابر، در سوریه، امریکا نقش اساسی و تعیین کننده ای ندارد. حضور امریکا به حمله های هوایی، رهبری یک ائتلاف ناموفق و ازهم گسیخته با حضور چند رژيم بدنام و منفور عربی و حمایت از چند گروه مسلح ضعیف و آسیب پذیر، خلاصه می شود.
اما در مورد افغانستان، این معادله، کاملا برعکس است. امریکا و هم پیمانانش از حمایت وسیع دولت مرکزی افغانستان برخوردار اند و نفوذ و قدرت فوق العاده ای در همه امور و عرصه ها دارند.

امریکا در افغانستان، همانند روسیه در سوریه، چندین پایگاه نظامی بزرگ و هزاران نیروی نظامی دارد و طیفی از هم پیمانان پرقدرت و متعهد، واشنگتن را در عملیاتی کردن راهبردهای خود در مورد وضعیت کنونی و آینده افغانستان، همراهی می کنند.

در مقابل، این روسیه است که در افغانستان فراتر از یک سفارت نیمه فعال در کابل، هیچ فعالیت رسمی و غیر رسمی چشمگیر و مؤثری ندارد. تماس های روسیه با طالبان هم در حد یک تبلیغات رسانه ای، شاید توانسته باشد برای مسکو یک سرمایه سیاسی به منظور مجاب کردن کابل و واشنگتن به پذیرش نقش روسیه در تحولات سیاسی و امنیتی جاری و آینده افغانستان، فراهم کند؛ اما در عمل، قادر نیست حضور و سلطه نظامی امریکا در افغانستان را با چالش یا درد سری جدی مواجه کند.

تشکیل محوری سیاسی با هدف تعیین نقشه راه برای آینده افغانستان با ابتکار کرملین و با حضور پاکستان و چین هم اگرچه تحول مهمی محسوب می شود؛ اما با توجه به غیر قابل پیش بینی و ناپایدار بودن موضع پاکستان از یکسو و منفعت اندیشی سوداگرانه و اقتصادمحور چین در بازی های سیاسی و امنیتی منطقه و جهان، نمی تواند برای امریکا نگرانی جدی به حساب بیاید.

با توجه به این تحلیل، اظهارات سرگی لاوروف در مورد توافق روسیه با امریکا در مورد افغانستان با استفاده از الگوی سوریه، در حال حاضر تنها می تواند یک پیشنهاد خوش بینانه، فاقد هرگونه امکان و زمینه عملی، محسوب شود. ضمن آنکه باید تصریح کرد که در باره سوریه هم امریکا و روسیه، فراتر از صدور یک قطعنامه مشترک از سوی شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر حمایت از طرح آتش بس فراگیر، به توافق قابل لمس و سرنوشت سازی دست پیدا نکرده اند.

افزون بر این، تصور می شود که وضعیت در افغانستان، دست کم از این حیث که چه آینده و برنامه ای برای داعش در افغانستان و فراتر از آن، از سوی رژيم ها و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای حامی آن، طراحی شده است، بسیار پیچیده تر از سوریه است.
محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین