۱

عاشورا؛ فرصت «حُر» شدن

نرگس اعتماد
سه شنبه ۲۰ میزان ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۵۷
«حر» سرانجام بازگشت، برانگیخته شد؛ مصمم و راسخ و استوار و ثابت قدم. یک تولد دوباره. او «آزاد» شد، برای همیشه و از همه بندهایی که بر دست و پایش زده بود. آرام گرفت؛ آرامشی سکرآور و خلسه‌انگیز مثل حس شکوهمند یقین پس از شک.
عاشورا؛ فرصت «حُر» شدن


اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بَكاهُ الْحُسَينُ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ قَالَ: مَا أَخْطَأَتْ اُمُّكَ إِذْ سَمَّتْكَ الْحُرَّ.
سلام بر تو اى آنكه حسين (عليه السلام) بر تو گريست و گفت: مادرت به اشتباه نامت را «حُرّ» ننهاد.
فَاَنْتَ حُرٌّ فِى الْدُّنْيا وَ سَعِيدٌ فِى الاْخِرَةِ.
تو حرّ و آزادمردى در دنيا و سعادتمندى در آخرت.
فَيالَيْتَنى كُنْتُ مَعَكَ فَأَفُوزُ مَعَكَ كَمَا فُزْتَ مَعَ الْحُسَينِ وَ اَصْحابِ الْحُسَينِ.
اى كاش من همرزم تو بودم و با تو به شهادت مى رسيدم آنگونه كه تو با حسين و ياران او شهيد شدى.
و السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُرَّ ابْنَ يَزيدَ الْرِّيَاحِى وَ رَحْمَةُ الله وَ بَرَكَاتُهُ.
سلام بر تو اى حُرّ فرزند يزيد رياحى و رحمت و بركات خداوند بر تو باد.
این فراز زیبا و جان افزا، این روزها آرزوی همه کسانی است که تصور می کنند از کاروان کربلا جا مانده اند. این فراز می تواند عرض حال و نیاز هریک از ما جاماندگان باشد.

در میان پرسوناٰژهای همیشه زنده عاشورا، شخصیت «حُر» بسیار به حال همه ما نزدیک است. حُر در یک وضعیت برزخی و بلاتکلیفی قرار داشت. او بین دو انتخاب دشوار، گرفتار شده بود؛ یک گرفتاری بزرگ و سرنوشت ساز که می توانست کل زندگی حُر را دگرگون کند.

او در یک دو راهی دشوار، به سختی تلاش می کرد؛ وضعیتی که بارها برای هریک از ما پیش آمده است. اینکه دنیا و منافع رنگ و وارنگ و وسوسه انگیز اما نقد و در دسترس دنیوی را برگزینیم یا در یک قمار عاشقانه و عارفانه، راه سخت تری را انتخاب کنیم؛ راهی که جوهره کانونی پیام مکتب اسلام و نهضت عاشورا است. دستیابی به آنچه در این مسیر باید به دست آوریم، با مشقت و با تحمل سنگین ترین هزینه ها به دست می آید؛ اما هرگز از دست نمی رود، زودگذر و کوتاه مدت نیست. عیش مدام است. خالد و جاودانه و ماندگار و مستمر است. هردم نوشونده است. تجدیدپذیر و پویا و پاینده است. بهشت است؛ بهشت موعود همه پیامبران الهی، کتاب های آسمانی، آیات خدایی و روایات دینی؛ بهشتی که همه ادیان وعده تحقق آن را به پیروان خویش داده اند.
این دستاورد اما نقد نیست، در دسترس نیست، به دید نمی آید، مظهر مادی و تظاهر این جهانی ندارد. ملموس و حس پذیر نیست.

حُر همه اینها را به درستی می دانست. او می دانست که چه کسی حق است و چه کسی باطل. او در میان این دو جبهه، دچار تردید زجرآوری شده بود. درونش آتشی برافروخته بود، شعله های تردید، به شکل عذاب آوری، درون سینه اش، زبانه می کشید.

مردّد بود، نگران و مضطرب. دلهره و هراس، امانش نمی داد. لهیب جنگی مهیب میان خدا و شیطان، در درون جانش برافروخته شده بود. می دانست جانب هرکدام را بگیرد، چه سرنوشتی پیدا می کند؛ اما نمی توانست تصمیم بگیرد.

از یک سو «حُر» است؛ یعنی آزاده مردی که به بیان امام حسین علیه السلام مَا أَخْطَأَتْ اُمُّكَ إِذْ سَمَّتْكَ الْحُرَّ، مادرش نامش را به خطا «حُر» ننهاده است و از سوی دیگر، فرماندهی در لشکر یزید؛ لشکر شر، اردوی سیاهی و ظلمت. چگونه می توانست بر این دوگانگی غلبه کند؟ چطور می توانست همزمان هم «حر» باشد و هم فرماندهی از لشکر «شَر»؟

دوگانگی دشواری است. حُر اما سرانجام بر این دوگانگی زجرآورش غالب شد. او انتخاب کرد که باید «حر» باشد؛ اما نمی توانست بر شرمساری ناشی از حضور پیشین اش در لشکر «شر» غلبه کند. چیزی در درون هنوز زجرش می داد.

«حر» سرانجام بازگشت، برانگیخته شد؛ مصمم و راسخ و استوار و ثابت قدم. یک تولد دوباره. او «آزاد» شد، برای همیشه و از همه بندهایی که بر دست و پایش زده بود. آرام گرفت؛ آرامشی سکرآور و خلسه‌انگیز مثل حس شکوهمند یقین پس از شک.

بازگشت، با شرمساری و «ادب». اما او نخستین کسی بود که در مسیر کربلا آب را بر عاشورائیان سد کرده بود. از امام رخصت خواست؛ رخصت جبران بی ادبی، رخصت رفتنی بی بازگشت... و رها شد برای همیشه.

عاشورا در همه عصرها و نسل ها، فرصتی است برای «حر» شدن. دوگانگی آتشناکی که در درون حر، زبانه می کشید و او را عذاب می داد، در هریک از ما وجود دارد و در عاشورا می توانیم انتخاب کنیم که کدام را باید برگزینیم. امن عیش و گوشه عافیت و روزمرگی و عادت را یا خطر کنیم، خون بدهیم، برویم و خلاف آمد عادت را برگزینیم و «حر» و «رها» شویم؛ رهایی جاودانه...

فَيالَيْتَنى كُنْتُ مَعَكَ فَأَفُوزُ مَعَكَ كَمَا فُزْتَ مَعَ الْحُسَينِ وَ اَصْحابِ الْحُسَينِ.
نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین