۰

دانشگاه کابل؛ ریاست تازه، اولویت های کهنه

يکشنبه ۲۴ اسد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۱
آقای فاروقی هم نخستین شعارش را «غیرسیاسی کردن» این دانشگاه قرار داده است؛ همان چیزی که کرزی هم آن را مطرح و پیگیری کرد. این یعنی دستگاه حاکم همچنان از یک دانشگاه نقاد و پرسشگر و بیدار و آگاه و آزاد، هراس دارد...
دانشگاه کابل؛ ریاست تازه، اولویت های کهنه

حمیدالله فاروقی که به تازگی به حیث رییس دانشگاه کابل منصوب شده، گفت که در کنار بلند بردن کیفیت آموزشی، محیط و فضای دانشگاه کابل را با حفظ قانون، غیر سیاسی می سازد.
حمیدالله فاروقی در سال ۱۳۵۵ با کسب درجه لسانس از دانشکده اقتصاد دانشگاه کابل فاروغ شده و در سال ۱۹۵۵ میلادی از دانشگاه نیویارک موفق به کسب دیپلوم در رشته اقصاد شده است.
او از حامیان اشرف غنی در کارزارهای انتخاباتی و دو سال حکومتداری او بوده است.
آقای فاروقی در مورد برنامه هایش گفت که ایجاد فضای مناسب، توسعه بخش های تحقیقی، بلندبردن ظرفیت استادان، همگام سازی ادارات با تکنالوژی، شیوه تدریس معیاری و فراهم ساختن زمینه ارتباط دوام دار با دانشگاهای جهان از برنامه های مهم او خواهد بود.

در همین حال، فریده مومند؛ وزیر تحصیلات عالی گفت:"نبود کیفیت تدریس معیاری و نبود ظرفیت های لازم هنوزهم از چالش های دانشگاه‌های کشور به ویژه دانشگاه کابل است که با مدیریت جدید و کارآ تلاش هایی در راستای رفع این چالش ها برداشته شود".

اگر دانشگاه کابل را قلب و نماد و آیینه تمام نمای وضعیت تحصیلات عالی در افغانستان بدانیم، هرگز بیجا نگفته ایم.
آنچه در این مرکز تحصیلی بزرگ دولتی، در جریان است معیاری درست و محکی معتبر برای سنجش وضعیتی است که بر فضای تحصیلات عالیه در افغانستان حاکم است.

دانشگاه کابل زمانی یکی از پرافتخارترین مراکز تحصیلی نه تنها در افغانستان؛ بلکه در سراسر منطقه بود.
تاریخ ایجاد این مرکز تحصیلی، به مدت ها پیش از ایجاد دانشگاه های معتبر و بزرگ در کشورهای همسایه و منطقه بازمی گردد.

زمانی این مرکز آکادمیک، از بزرگترین مراکز تولید علم، آفرینش اندیشه، تربیت نخبگان و دانش آموختگان و میزبان صدها دانشجوی خارجی از کشورهای پیشرفته منطقه و جهان بود.
امروز اما از آنهمه اعتبار و جایگاه رفیع علمی و آکادمیک، فقط یک نام و زمینی وسیع و پر از درخت های دیرسال باقی مانده است.

دانشگاه کابل نیز مانند همه زیربناهای اصلی افغانستان از وضعیت آشفته سیاسی، امنیتی و اقتصادی پیرامونش تأثیر پذیرفت و درجه علمی و اعتبار آکادمیک آن طی سال ها رو به افول و سقوط گذاشت.

هرچند هنوز استادان پیر و کهنسالی هستند که از سال های افتخار و درخشش این مرکز عالی علمی، باقی مانده اند؛ اما آنها دیگر پاسخگوی نیازها و پرسش های جوانان جویای علم مشغول تحصیل در این مرکز علمی نیستند.

آنها نمایندگان همان عصری هستند که در آن رشد کردند، بالیدند و به درجه استادی در معتبرترین مرکز تحصیلی کشور رسیدند؛ اما طی سال های پسین، کاروان علم و دانش و دستیافت های بشری به اندازه ای سریع و شتابناک بوده است که بازمانده های نسل های پیشین تحصیلات آکادمیک در افغانستان با توجه به فضای آفت زده علمی در یک کشور درگیر جنگ، هیچگاه فرصت و رخصت رسیدن به این پیشرفت ها را نیافته اند.

اما این تنها مساله ای نیست که دانشگاه کابل، درگیر آن است. دانشگاه کابل در سیر سقوط اش، آسیب های شدید دیگر نیز دیده است. حاکمیت فضای قومی و قطبی گری های سخیف و ضد علمی استادان متعصب و تبارگرا از دیگر آفت های ریشه براندازی است که دامن دانشگاه کابل را آلوده و فضای علمی آن را به شدت مسموم و غیر قابل استفاده کرده است.

درگیری های خونینی که طی سال های اخیر میان دانشجویان این دانشگاه در ایام و مناسبت های خاص سیاسی و مذهبی شاهد بوده ایم، اعتراض ها و صف بندی ها و تظاهرات های پرهزینه ای که سازمان دهی شده و مخالفت ها و واکنش های شدید و نامتناسبی که نسبت به هرگونه اصلاح و تغییر و نقد و آسیب شناسی از سوی سلطه گران و انحصارطلبان مسلط بر این دانشگاه، صورت گرفته، همه نشانگر آن است که دانشگاه کابل به هر چیزی شبیه است الا یک مرکز عالی و معتبر علمی.

در این میان، دستگاه های حاکمه تبارگرا، ایدئولوژيک، انحصارطلب و سلطه گر نیز به جای آنکه دانشگاه کابل را مرکزی برای رشد و بالندگی و شکوفایی آزادانه استعدادهای انسانی دانشجویان افغانستان قرار دهند، به پایگاهی برای تحمیل و اشاعه باورهای منحط و مسموم ایدئولوژیک و دیدگاه های قوم گرایانه و انحصارطلبانه خویش تبدیل کرده اند.

اشرف غنی؛ رییس جمهور کنونی هم در زمان کرزی، تجربه ریاست بر دانشگاه کابل را در کارنامه خود دارد.
اینک این میراث به حمیدالله فاروقی؛ متحد نزدیک او رسیده است.

آقای فاروقی هم نخستین شعارش را «غیرسیاسی کردن» این دانشگاه قرار داده است؛ همان چیزی که کرزی هم آن را مطرح و پیگیری کرد. این یعنی دستگاه حاکم همچنان از یک دانشگاه نقاد و پرسشگر و بیدار و آگاه و آزاد، هراس دارد و همواره سعی می کند با گماشتن افراد کم سواد، فاقد سوابق علمی و مدارج عالی تحصیلی و به شدت وفادار به اسلوب های متعصبانه سیاسی و قومی همسو با حاکمیت، سلطه و سیطره سیاسی خود را بر این محیط آکادمیک، توسعه و تعمیق بخشد؛ اقدامی که در نوع خود، سیاسی ترین شیوه برخورد با مرکزی است که قرار است «غیر سیاسی» باشد.
نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین