۰

پایان غم انگیز روزهای خوش جنرال

سه شنبه ۸ سرطان ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۴۵
اینک رؤیاهای رنگین جنرال، یک به یک رنگ می بازند. نه از وزیر و والی و سفیر خبری است و نه کسی با او مشورت می کند و با رویکرد اشرف غنی به تکنولوژي مدیریت از خارج(!) دیگر حتی کسی جنرال دوستم را سرپرست نهاد ریاست جمهوری هم منصوب نمی کند.
پایان غم انگیز روزهای خوش جنرال


جنرال عبدالرشید دوستم؛ معاون اول اشرف غنی به عدم انتصاب خودش به عنوان سرپرست ریاست جمهوری در غیاب غنی، واکنش نشان داده است.

وقتی اشرف غنی برای شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری‌های شانگهای به ازبکستان رفت، به‌جای خودش سرپرست تعیین نکرد و ظفر هاشمی؛ از سخنگویان او گفت که او با استفاده تکنولوژی ارتباطی می‌تواند از خارج هم کشور را اداره کند.
اما دوستم گفته که این حرف به او "برخورده" و پرسیده که رئیس جمهوری چگونه می‌تواند کشور را از خارج اداره کند.

آقای دوستم گفته که کوشش می‌کنند "پایگاه اجتماعی" او را تضعیف کنند - کاری که "تکرار اشتباه حکومت‌های گذشته" است.
او گلایه کرده که دو جناح حکومت، قدرت را باهم به صورت ۵۰-۵۰ تقسیم کرده و سهم مناسبی به او نداده‌اند.

آقای دوستم تأکید کرده که تقسیم قدرت به طور کلی عادلانه نیست. او به عنوان مثال گفت که او به عنوان معاون رئیس جمهوری تنها در تعیین دو والی نقش داشته و در حال حاضر از ده‌ها سفیر، حتی یک سفیر هم مطابق نظر او تعیین نشده است.
سخنان اخیر آقای دوستم مانند هیچیک از موضع گیری های پیشین او پس از انتصاب به عنوان معاون اول اشرف غنی نیست.

این بار به نظر می رسد خشم و صبر جنرال، سرریز کرده است؛ کسی که پس از ماه ها سکوت و به تعبیر خودش «گوشه گیری» این بار بی محابا زبان به انتقادهای تند و گزنده از رهبران حکومت وحدت ملی باز کرده است.

این اظهارنظرهای تند نشانگر آن است که جنرال دوستم، هرگز از آنچه در قبال حمایت های بی دریغ و به نحو افراط آمیزی سخاوتمندانه اش از اشرف غنی در جریان انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن، به دست آورده، راضی نیست.

جنرال دوستم که بخش عظیمی از آرای انتخاباتی اشرف غنی را مرهون آرا دست نخورده ازبک های تابع دستورات خود می داند، انتظاراتی فراتر از رسیدن به معاونت اول ریاست جمهوری داشت.

این در حالی است که با توجه به موضع گیری تازه اش، سهم او در میانه داد و ستدهای ۵۰ – ۵۰ دو رهبر حکومت وحدت ملی گم شده است و نقش وی تنها به عنوان مهره ای سمبولیک و تشریفاتی در ساختار حکومت وحدت ملی تقلیل پیدا کرده است.

سفر اخیر اشرف غنی به ازبکستان اما اوج این بی اعتنایی توهین آمیز به انتظارات جنرال را نشان داد. کسی که پیش از این، در آغازین روزهای حکومت وحدت ملی، در پاسخ به سؤال خبرنگاری در مورد بیان یک خاطره تلخ از گذشته، با شادمانی، چیزی به این مضمون گفته بود که گذشته با تمام تلخی ها و شیرینی هایش گذشت، مهم حال حاضر است که در غیاب اشرف غنی، من سرپرست ریاست جمهوری افغانستان هستم!

این اظهار نظر در کنار اقدامات نمادین دیگر جنرال دوستم مانند ورزش کردن در هوای دل انگیز صبحگاهی یا خریدهای پرهزینه از فروشگاه های لوکس منطقه دیپلمات وزیر اکبرخان برای آسیب دیدگان یک حمله انتحاری در پکتیکا، به روشنی نشان می داد که جنرال دوستم، از قماری که در جریان انتخابات ریاست جمهوری زده است، قلبا و عمیقا راضی و خوشحال است؛ اما اکنون که با سفر اشرف غنی به ازبکستان، او حتی یک پیامک غیر رسمی هم از دفتر ریاست جمهوری دریافت نمی کند، تا به عنوان «سرپرست ریاست جمهوری افغانستان» کرسی اشرف غنی را اشغال کند، مهره های مورد نظرش به عنوان سفیر و والی و معاون، گماشته نمی شوند و چه بسا تلاش می شود جایگاه اجتماعی او تضعیف شود و خبری از مشورت و نظرخواهی از جنرال دوستم در تصمیم گیری های دشوار و مهم نیست، همه اینها یعنی روزهای خوش جنرال به طرز غم انگیزی رو به پایان است و او هیچ چاره ای جز پرده برداشتن از آنچه بر او می رود، ندارد.

در این میان اما با توجه به تلخکامی این روزهای جنرال دوستم، پرسش این است که او به راستی تاوان کدام اشتباه استراتژيک اش را می پردازد؟
پاسخ این پرسش تا حدود زیادی روشن است.
او در انتخابات ریاست جمهوری، با پشت کردن به «جبهه ملی» سه جانبه اش با احمدضیا مسعود و محمد محقق و پس از آنکه قادر به کسب امتیاز از آقای عبدالله نشد، بلافاصله به اردوگاه اشرف غنی پیوست.

در همان نخستین گام، حاضر شد از گذشته سیاسی- نظامی اش، عذرخواهی کند و به این ترتیب، بپذیرد که او هم از متهمان ردیف اول جنایت ها و فجایعی است که در جریان جنگ های داخلی بر مردم تحمیل شده است.
این همان چیزی بود که اشرف غنی می خواست؛ اما تاوان های جنرال، به همینجا ختم نشد.

او در حالی که می دانست به تعبیر کرزی، اشرف غنی «بدگذاره» است، در کنار او ماند تا نه تنها خود در غیاب اشرف غنی، سرپرست ریاست جمهوری شود؛ بلکه مهره های مورد حمایت اش نیز وزیر و والی و سفیر شوند.

اینک اما رؤیاهای رنگین جنرال، یک به یک رنگ می بازند. نه از وزیر و والی و سفیر خبری است و نه کسی با او مشورت می کند و با رویکرد اشرف غنی به تکنولوژي مدیریت از خارج(!) دیگر حتی کسی جنرال دوستم را سرپرست نهاد ریاست جمهوری هم منصوب نمی کند.

بنابراین، او تاوان اشتباه خود را می پردازد؛ اشتباهی پرهزینه و سنگین در حمایت بی دریغ و سخاوتمندانه از اشرف غنی.
محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین