۱

اعتراض با طعم ملیشه گرایی

سیدجواد حجت
جمعه ۶ حمل ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۳
دوستم و هوادارانش که باوجود اشغال کاخ صدارت، خودرا بازنده واقعی معادلات سیاسی می دانند و توان گرفتن حق خود از تمامیت خواهان را ندارند، ابزار دست تفکر فاشیست ها و تمامیت خواهان قرار می گیرند و دست به شورش می زنند.
اعتراض با طعم ملیشه گرایی

عکس یک جنرال پاره می شود و همین بهانه ای می شود برای باز شدن یک زخم چرکین. پاره شدن تصویر عبدالرشید دوستم به مثابه اهانت به غرور و شخصیت هواداران او قلمداد می شود و بلافاصله حرکتی آغاز می شود که به نظر می رسد از قبل، برای آن برنامه ریزی شده بود.
دوستم که بر درگاه اشرف غنی، به دلیل بی سوادی اش فقط بعنوان یک بزکش ماهر شناخته می شود، اعتبار و صلاحیتی که همسنگ با معاون رئیس جمهور باشد ندارد. همگان آگاهند و خود رشید دوستم نیز بدان معترف است که وی، در بارگاه ریاست جمهوری اعتباری ندارد، بهایی به او داده نمی شود. آنقدر وزن ندارد که در قدرت و تصمیم گیری های کلان سیاسی مشارکت داده شود. او چند وزارت کلیدی از اشرف غنی مطالبه داشت که هیچکدام را به او ندادند. طرحی برای حکومتداری نداشت و عقلی که بتواند برای حکومتداری، و برنامه ریزی کلان، به کار اندازد از او دیده نشد. لذا از همان روزهای اول که به کاخ صدارت رفت، کالای ورزشی پوشید و نفس نفس زنان، درحالی که بادیگارهایش در کنارش می دویدند ورزش صبحگاهی را آغاز کرد.
او صبحگاهان می دوید و اشرف غنی و تیم خاص او تصمیم مملکت داری می گرفتند. دلش به همان دویدن خوش بود و عقلش به حکومتداری نمی رسید. سپس ادعا کرد که باید وزارت دفاع ملی را به جنرال زیردست او (مجید روزی) بدهند اما خیالش بسیار ساده لوحانه و باطل بود. بعد از مدتی با لشکری از قشون و فیلمبردارها و کمره مین ها و با کش و فش به سمت شمال رفت تا مثلاً طالبان را سرکوب کند. با تصاویری که نشان می داد تعدادی گلم جمع هستند، بنام طالبان، عکس یادگاری گرفت و با بچه هایش روی تانک رفت و عکس یادگاری گرفت و بعد از مدتی با اکت یک قهرمان به کابل برگشت و گفت که طالبان را از فاریاب و جوزجان و شمال، گم کرده است. اما هنوز پایش به کابل نرسیده بود که طالبان دوباره سرجای شان بازگشتند تا دانسته شود که جنرال بی سواد ما، فقط لاف زده است.
او چندین ماه در رسانه ها و انظار عمومی دیده نشد و پس از چندین ماه در میان تعدادی از جنبشی ها حاضر شد و لب به گلایه از رئیس جمهور گشود و به نحوی از بی صلاحیتی اش و از اینکه بهایی به او و خواسته هایش داده نمی شود سخن گفت و البته از ادامه حمایت هایش از نظام گفت.
اکنون پاره شدن یک عکس از طرف افراد مجهول الهویه در مزارشریف چنان به غرور این جنرال و جنبشی هایش برخورده است که پیرمردی بی گناه را در میمنه می کشند و جوانانی را با مرمی، زخم می زنند.
در زمان حکومت کرزی این جنرال که مثلاً استردرستیز قوای مسلح افغانستان بود، روزها و هفته ها در خانه اش زندانی بود و جرئت برآمدن از خانه اش را نداشت و اعضای جبهه ملی به ریاست استاد ربانی فقید، که نگارنده این سطور در کمیته فرهنگی آن، فعالیت داشت، از او محافظت سیاسی می کردند که والی فعلی ولایت بلخ نیز به نحوی از نزدیکان این جبهه بود.
اکنون این جنرال و هوادارانش که باوجود اشغال کاخ صدارت، خودرا بازنده واقعی معادلات سیاسی می دانند و توان گرفتن حق خود از تمامیت خواهان را ندارند، ابزار دست تفکر فاشیست ها و تمامیت خواهان قرار می گیرند و دست به شورش می زنند.
بدیهی است آنکه در ارگ ریاست جمهوری حضور دارد و معاون اول رئیس جمهور است اما توان و صلاحیت و لیاقت گرفتن حقوق مردم را ندارد، ابراز سرخوردگی و بی مصرفی نماید و تاوان این بی لیاقتی خود را در جای دیگری، بر مردم و اشخاص دیگری تحمیل نماید.
هرچند جنرال دوستم در اعلامیه خود که از ترکیه صادرنموده از هواداران خود خواسته است که دست از تظاهرات بردارند اما در مقدمه این اعلامیه نتوانسته خشم خود را از والی بلخ پنهان نماید و او را به انحصارگرایی متهم نموده است. این اعلامیه در کنار اظهارات ناسنجیده و شرورانه بشیراحمد ته ینج و کنشکا ترکستانی که از مسئولین جنبش دوستم هستند، بیانگر تحریک احساسات مردم در جهت ناامن کردن شهرهای شمال افغانستان و رفتن به سمت ملیشه گرایی و موج سواری است.
سیدجواد حجت- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین