۶

نگاهی کلی به حقوق زن در اسلام

علی ظفر یوسفی
سه شنبه ۱۱ حوت ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۵
زنان حق آزادی دارند هیچ مردی در حدود قانون، حق سلب آزادی زنان را ندارد؛ قبل از اسلام، مردان دارای اختیار مطلق بودند، زنان هیچ اراده ای از خودشان نداشتند به عنون مثال وقت که دختری به اجازه پدر ازدواج می کرد و بعد منجر به طلاق می شد، دیگر حق رجوع نداشت
نگاهی کلی به حقوق زن در اسلام

بدون شک، زن آسیب پذیرترین قشر جامعه انسانی در درازای تاریخ بوده و هنوز هم که هنوز هست، زنان در معرض آسیب های جدی هستند؛ زنان در جوامع بدوی و عقب مانده، همیشه به عنوان یک ابزار مورد استفاده بوده؛ نگاه جوامع گذشته به زن، نگاه تحقیرآمیز بوده هیچگاهی زن، به عنوان این که انسان است، مورد احترام نبوده... برای این که درک کنیم که دین اسلام چه حقوقی به زنها قایل شده، از باب قاعده ی «تعرف الاشیاء باضدادها» باید یک بررسی کوتاهی به نگاه تمدن های قبل از اسلام به زن، داشته باشیم.
در سنت یهود و بعضی وثنی ها و در عرب قبل از اسلام، زنان هیچ ارزشی نداشتند، حقی برای زنان قایل نبودند؛ می گفتند چون مردان حاملان اسلحه اند، از قبیله و خانواده اش قوت دفاع را دارند، لذا همه میراث مال مردانند و زنان را حقی بر آن نیست.
یهودیها با زنانی که در عادت ماهوار به سر می بردند، نمی نشستند و با آنها غذا نمی خوردند.
در سفر پیدایش – تورات – آمده است که : به زن گفت: الم و درد که حمل ترا بسیار گردانم با درد و الم، فرزندان به دنیا خواهی آورد و شوهر بر تو حکمرانی خواهد کرد.
در سنت مسیحیت نیز به همین منوال، ژان کرسوستوم قدیس مسیحی معتقد بود که زن حیوانی است که نه استحکام دارد نه استواری. عقیده تمام کشیشان مسیحی این بود که مرد از زن نیست بلکه زن از مرد است، از ضلع مرد خلق شده و برای مرد آفریده شده است.نگاه تمام پاپ و کشیش به زنان این است که زن موجودی است که مایه تمام فساد و تباهی هاست.
به گواهی تاریخ در اروپا در قرن پنج میلادی کانفرانسی تشکیل شد و سران بعضی کشورها به این نتیجه رسیدند که زن، انسان نیست.
حتی بعد از عصر روشنگری و رنسانس نیز زنان در اروپا و آمریکا، از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم بودند؛ قرن هفدهم در یک سمینار در اروپا اعلام کردند که زنان را نباید در احصاییه ها (آمارگیری نفوس) ثبت کرد. یعنی نفوس کشورها به اساس مردان باشد نه زنان.
در انگلستان و فرانسه در اوایل قرن بیستم حقوق سیاسی زنان تصویب شد در آمریکا در سال ۱۹۲۰ میلادی حقوق سیاسی زنان به تصویب رسید.

نگاه دین مقدس اسلام به زنان
تفاوت های بیولوژیکی و فیزیولوژیکی زنان و مردان را هیچ عاقلی نمی تواند انکار کند برای همین تفاوتهاست که بعض حقوق مادی زن و مرد فرق می کند.

عدم تفاوت زن و مرد، در انسانیت
اسلام دینی است که نظر به امور معنوی انسانها دارد؛ خدایی که از «روح خود به جسم انسان دمید» همین روح همین معنویت، در پیشگاه خداوند ارزش دارد امور مادی، جزو وسیله تقرب اگر باشد، دیگر هیچ نقشی ندارد... لذا خداوند می فرماید: یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم... چند نکته مهم در این آیه مبارکه نهفته است:
اول) یا ایهاالناس: یعنی خطاب خداوندی تبعیض بردار نیست شامل مردان و زنان هست.
دوم) محل، جا و قبیله شدن مردم، تنها برای شناختن همدیگر است؛ هیچ نقشی در مزیت و یا نقص یک انسان دیگر ندارد.
سوم) در انسانیت، زن و مرد هیچ تفاوتی ندارند، مرد و زن، صغیر و کبیر همه دارای خصیصه ذاتی انسانی اند، مزیت و برتری در تقوا است... این بزرگترین امتیازی است که خدا برای مردان و زنان عطا کرده است بدون کدام نگاه جنسیتی.

زنان و حق آزادی
در دین مقدس اسلام هیچ کسی حق ندارد آزادی دیگری را سلب کند... آزادی در حدودی است که به دیگران اذیتی نرسد و گرنه نظر به روایاتی در این باب، مسلمان نیست... زنان نیز حق آزادی دارند هیچ مردی در حدود قانون، حق سلب آزادی زنان را ندارد؛ قبل از اسلام، مردان دارای اختیار مطلق بودند، زنان هیچ اراده ای از خودشان نداشتند به عنون مثال وقت که دختری به اجازه پدر ازدواج می کرد و بعد منجر به طلاق می شد، دیگر حق رجوع نداشت ولو که باهم سازش می کردند این سنت مذموم را خدا در قرآن، به طور بسیار زیبا و منطقی رد کرده است «اذا طلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازواجهن اذا تراضوا بینهم...» یعنی شما حق ندارید دختران مطلقه را در خانه نگهدارید که با شوهر اولی ازدواج نکنند، بگذارید در صورت رضایت، باهم نکاح کنند.
قسمی که گفتیم آزادی در حدودی که منجر به اذیت دیگران نشود، در اسلام یک اصل مسلم و پذیرفته شده است؛ خدا در چندین جای قرآن یاد آور شده است که مثلا:
«ما انت علیهم بجبار» ای پیامبر! نمی توانی بالای امت، تحمیل کننده باشی.
«ما انت علیهم بوکیل» تو وکیل آنان نیستی.
«ما انت علیهم بمصیطر» تو بر آنان تسلط نداری.
درباره زنان هم می فرماید «لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا...» قبل از اسلام رسم بر این بود که از زنانی که انتقام می گرفتند، در خانه زندانی اش می کردند و اذیت می کردند؛ خداوند می فرماید زنان را در خانه نگه ندارید که اذیت شان کنید... «من یفعل ذالک فقد ظلم نفسه...» هر کسی زن را اذیت کند، در واقع خودش را اذیت کرده است... این واقعا یک پیام گره گشا برای خانواده ها دارد که می فهماند، زن، دختر، خواهر و برادر خویشان و اقوام و انسانها، همه از خود انسان اند... من اگر کسی را اذیت کنم در واقع خودم را اذیت کرده ام... مولانای بلخ در قصه بایزید بسطامی تشبیه خوبی دارد، - حالا گذشته از تلقی عارفانه – قصه بایزید که مشهور است که بعد از بی خود شدن حرف هایی میزد که نباید می گفت، مریدانش گفتند این حرف ها مثلا کفر است و.... بایزید وصیت کرد که اگر بار دیگر گفتم هر یکی کاردی آماده کنید همان وقت، مرا بکشید... وقت دیگر که بایزید بی خود از همه چیز، گفت:
نیست اندر جبه ام الا خدا
چندجویی بر زمین و بر سما
مریدان شیخ، همه کاردها را گرفتند و به جانش حمله کردند... تشبیه مولانا از این جا شروع می گردد که:
هر یکی بر شیخ، تیغی می خلید
بازگونه از تن خود می درید
هرکه او سوی گلویش تیغ برد
حلق خود ببریده دید و زار مرد
ای زده بر بی خودان تو ذوالفقار
تیغ بر خود می زنی آن هوشدار
گر کنی تف، سوی روی خود کنی
ور زنی بر آیینه، بر خود زنی
ور ببینی روی زشت آنهم تویی
ور ببینی عیسا و مریم، تویی
گذشته از رابطه ی مراد و مرید در کلام مولانای بلخ، رابطه انسانها با یک دیگر، خصوصا رابطه زن و شوهر، پدر و دختر از همین نوع است... وقتی یک پدری دخترش را می فروشد، اذیت می کند، از مدرسه و مکتب و خواندن منعش می کند، در واقع خودش را فروخته، خودش را اذیت کرده و خودش را از نعمت سواد محروم ساخته است. همچنان شوهری که کوچکترین اذیتی بر خانمش روا می دارد، فی الواقع خودش را اذیت کرده است....
یک روایت که منسوب به پیامبر گرامی اسلام است، حالا نسبت این حدیث درست باشد یا صحیح بحث علم درایه است ولی یک مسئله ی بسیار والایی اخلاقی را بیان می دارد می فرماید «کیف تعانق المراه بید ضربت بها» دستی که با آن، زن را اذیت کردی و کتک کاری کردی، چگونه اخلاق انسانی ات اجازه می دهد که بعد، در آغوش بگیری... نگاه تندی که به زن و دخترت کردی، با دهن که دشنام و تحقیرش کردی، اخلاق انسانی چطور اجازه می دهد که به نگاه محبت آمیز تبدیل شود...

حقوق مالی زن
زن در اسلام از حقوق مالی برخوردار است که هم استقلال اقتصادی دارد «للرجال نصیب مما اکتبسوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» نصیب همان حظ و بهره و مالی است که زن و مرد به دست می آورند و کسب همان حیازت و تصرف است که جایی بحثی ندارد.
حقوق مهر و نفقه و میراث و...
بعضی گفته اند، دیه زن چرا نصف دیه ی مرد است؟ چرا برابر نیست؟
این جا نیز با دقت باید مسئله را موشکافی کرد؛ باید از مثالی آغاز کنیم، مثلا در قانون جزایی افغانستان آمده که محض توطئه علیه رئیس جمهور، عامل آن به حبس دوام (از شانزده تا بیست سال) محکوم می گردد، در حال که هنوز کاری و جرمی انجام نشده است... آیا رئیس جمهور از نگاه انسانیت، یک سر و کله از مردم عادی بالاست؟ اصل حرف اینجاست که وقتی رئیس جمهور، کشته شود نظام یک کشور مختل می گردد، هرج و مرج به وجود می آید؛ عین شکل در نظام خانواده چنین است، در اسلام، نفقه به دوش مرد است نه زن؛ وقت که مرد خانواده کشته شود، نظام یک خانواده جدی آسیب می بیند... لذا این یک توجیهی است که می توان در مورد تفاوت دیه ی زن و مرد گفت... گرچه فلسفه ی بسیاری از احکام اسلامی، قابل درک عقلی نیست.

حق امنیت روانی
زنان در کشور اسلامی، حق دارند که از امنیت کامل ذهنی و روانی برخوردار باشند؛ خوش رفتاری، برخوردهای نیک شوهران از ضروریات و توصیه هایی دین اسلام است «و عاشروهن بالمعروف» در دین مقدس اسلام، خانواده یک اصل است چون جامعه و کشور، از خانواده شروع می گردد؛ شاعر عرب، مادر را تشبیه به مدرسه کرده است.
الام مدرسه، ان اعددتها
اعددت مدرسه طیب الاعراق
مادر، همانند مدرسه، مکتب و دانشگاه است؛ اگر فضایی خوب و آرامش بخش را برای شاگردان مکتب و دانشگاه آماده کردی، مسلم است که شاگردان ممتاز و نخبه را فارغ می دهی... مادر نیز چنین است باید مکان، جا و فضای بسیار آرام و برخورد نیک داشته باشی آن زمان انتظار یک فرزند سالم و نخبه بکش...
توصیه های پیامبر گرامی اسلام را نیز نباید از یاد برد «خیرکم خیرکم لاهله، نا خیرکم لاهلی و نسائی» بهترین شما کسی است که با زن و فرزندش، رفتار خوشی داشته باشد...
چون اسلام دین صمیمیت، دین عشق و محبت است؛ خشونت، جبر و زور جایگاهی در اسلام ندارد؛ نیچه فیلسوف نهیلیست که به هیچ چیزی و خدایی عقیده نداشت، ولی کارهایی پیامبر و رفتار پیامبر را با خانواده اش می ستود بر عکس حضرت عیسی که اصلا زنی اختیار نکرد... عطار نیشابوری می گوید
زمّلینی یا خدیجه ابتداش
کلّمینی یا حمیراء انتهاش
یا مولانای بلخ که می گوید
آن که عالم مست گفتارش بودی
کلّمینی یاحمیراء می زدی
مراد از حمیرا یعنی حضرت عایشه، که پیامبر می فرمود ای عایشه با من حرف بزن من که پیامبرم ولی انسانم و بشرم نیاز به معاشرت و رفتارهای خانوادگی دارم...

حقوق سیاسی زنان
همانطور که آوردیم در ممالک پیشرفته اروپا و آمریکا، زنان حتی بعد از خیزش علمی (رنسانس) نیز از حقوق سیاسی برخوردار نبودند در اوایل قرن بیستم حق مشارکت زنان در امور سیاسی داده شد؛ در اسلام هزار و چهارصد سال پیش، زنان در امور سیاسی دخالت داشتند، تنها مشاور سیاسی حضرت پیامبر اسلام، خدیجه بود؛ زنان در جبهات جنگ با مردان همکار بودند... با پیامبر اسلام بیعت می کردند به تعبیر امروزی، حق رای داشتند... «یا ایها النبی اذا جاءک المومنات علی ان یبایعنک... فبایعهن...»
به طور کلی، نیاز زن و مرد یک نیاز متقابل است، زن و مرد هیچ کدام کامل نیست بلکه مکمل همدیگرند، تا زنی نباشد مردی نیست تا مردی نباشد زنی وجود ندارد... که در دین اسلام به این نیازها توصیه هایی مناسبی شده است...
همین بس که زن و مرد در قرآن مایه آرامش همدیگر تلقی شده اند...«خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» لذا این آرامش را هیچ وقتی نباید بهم زد...

علی ظفر یوسفی- عضو انجمن مستقل وکلای مدافع افغانستان
ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


حسین
United States
واقعآ عالی ومفید بسیار عالی بسیار بسیار عالی بود
Iran, Islamic Republic of
اسلام ارزش زن را در تسلیم و اطاعت از مرد و محصور در خانه می بیند که در بسیاری موارد مانند ارث و شهادت و حق طلاق و خونبها و نقشهای اجتماعی مانند قضاوت و رهبری محروم است و حتی برای زنان مومن همسر بهشتی تعریف نشده. این دیدگاه اسلامی میتواند متاثر از فرهنگ حاکم بر اعراب ان زمان باشد که دختر را بی ارزش و مایه سرافکندگی دانسته و زنده بگور میکردند.
یزید
United States
زیاد چیز در باره حقوق زنان فهمیدم سلامت باشین
پربازدیدترین