سیدظفرهاشمی؛ معاون سخنگوی رئیس جمهور میگوید طالبانی که برای خدمت به بیرونیها در افغانستان خشونت میکنند، شامل روند گفتگوهای صلح نخواهند شد.
وی گفت:"حکومت افغانستان تنها با گروه هایی گفتگو خواهد کرد که از خشونت دست بکشند؛ گروههایی که برای خدمت به بیرونیها کار میکنند و خشونت می کنند، با آنان مذاکره نخواهد شد و از سوی نیروهای امنیتی کشور سرکوب خواهند شد."
در همین حال، سخنگوی کمیسیون حقوق بشر و شماری از عالمان دینی می گویند که گروههای طالبان پیش از آغاز گفتگوهای صلح باید از خشونت و کشتن شهروندان کشور دست بردارند.
قرار است تا یک هفته آینده گفتگوهای رو در رو میان حکومت افغانستان و نمایندگان طالبان در اسلام آباد آغاز شود؛ اما آماج قرار دادن غیرنظامیان در حملههای انتحاری پرسشهایی را در این باره به میان آورده است.
کمیسیون حقوق بشر و شماری از عالمان دینی، این حملههای طالبان را در آستانه برگزاری گفتگوهای صلح برخاسته از بی اراده بودن این گروه ها در برابر فراخوان صلح می دانند.
این نخستین بار نیست که یک مقام دولتی درباره صلح با طالبان، قایل به تفکیک میان گروه های محتلف طالبان می شود و تلاش می کند اینگونه وانمود کند که صلحی که با طالبان در جریان است، فقط مشمول طالبان خوبی خواهد شد که به افغانستان، عشق می ورزند، به آن تعلق خاطر دارند و به قدرت های خارجی و دستگاه های جاسوسی بیگانه وابسته نیستند!
حامد کرزی؛ رییس جمهوری سابق نیز بارها بر این نکته تاکید کرد و از آن گروه از طالبانی که «تفنگ اجنبی» را بر شانه دارند خواست که تفنگ شان را به نفع صلح و ثبات و آرامش در افغانستان به زمین بگذارند و به روند صلح بپیوندند؛ اما چیزی که در این میان، هیچ نشانه ای از آن به چشم نمی خورد، معیارهای این تفکیک و تمایز است.
این پرسشی جدی است که دولت افغانستان، بر بنیاد کدام معیار معقول و عملی، می تواند طالبانی را که برای بیگانه می جنگند از طالبانی که برای کشور و میهن خویش می رزمند، تفکیک کند؟
اساسا آیا گروهی که آشکارا برای براندازی نظام، کشتن نیروهای امنیتی، قتل عام مردم، تخریب زیربناها، نابودی بنیادهای علم و پیشرفت و توسعه و آبادانی و رفاه و عزت و اقتدار مردم افغانستان، اقدام به بدترین اشکال خشونت و جنگ می کند، می تواند یک گروه غیر وابسته به سازمان های جاسوسی و رژیم های بیگانه باشد؟
به عنوان نمونه در طول این سال ها که دولت های دیروز و امروز افغانستان، تمام توان و قدرت خود را روی جلب نظر مثبت و مساعد طالبان در زمینه صلح گذاشته اند، طالبان مدام سرگرم آفرینش مرگ و خشونت و ویرانگری و سبعیت و ستم و سیاهی در مقیاس وسیع و وقفه ناپذیر بوده اند.
حمله های خونین اخیر در کنر و کابل نیز نمونه هایی از جریان این وضعیت در زمان حاضر است؛ یعنی درست در هنگامی که ارگ ریاست جمهوری و کارگزاران سناریوی شکست خورده و فریبکارانه صلح با تروریست ها سرخوش از سرکشیدن خُم توافق برای آغاز گفتگوهای صلح هستند.
این نشان می دهد که طالبان همچنان از موضع قدرت عمل می کنند و در برابر، آنچه از سوی دولت افغانستان، نشان داده می شود چیزی جز کرنش های حقارت آمیز و از سر خواری و خفت نیست.
دولت در جریان نشست های چهارجانبه حتی نتوانست این خواسته مردم افغانستان، علمای دینی و فعالان سیاسی را به کرسی بنشاند که پیش شرط اصلی و مهم آغاز گفتگوهای صلح با طالبان، برقراری آتش بس فراگیر در سراسر کشور است. به همین دلیل، هرگز انتظار نمی رود که همزمان با آغاز گفتگوهای صلح میان دولت و گروه های طالبان در اسلام آباد، آتش بس نیز در کشور برقرار شود و طالبان از اعمال و رفتارهای تروریستی خویش، دست بردارند.
انفعال و سکوت دولت در قبال اعمال تروریستی خونین و فاجعه بار طالبان نیز هیچ کمکی به کسب نتایج گفتگوهای صلح به نفع دولت، مردم و منافع کلان ملی نخواهد کرد؛ زیرا گذشته نشان می دهد که این سیاست، تروریست ها را به ارتکاب و ادامه چنین اعمالی تشویق و تشجیع می کند و دولت را بیشتر از پیش در موضع ضعف و ذلت قرار می دهد.
عبدالمتین فرهمند-
خبرگزاری جمهور