صلح و جنگ، موضوع مهم و سرنوشت ساز در افغانستان است. در این کشور، از سالها به اینسو، جنگ جریان داشته است و اکنون هم وضعیت امنیتی، اصلاً خوب نیست. هرچند که سالها از پلانهای جامعه بینالمللی، جهت تحکیم ثبات در افغانستان میگذرد، اما هنوز هم ناامنی از دغدغهها و نگرانیهای جدی و مهم مردم این کشور به شمار میرود.
اما برای ایجاد زمینههای آرامش اجتماعی و روانی جامعه، باید فعالیت کرد. مهمترین گام در این روند، صلح پروری است. برای پرورش صلح، باید چالشها و راهکارهای آن در افغانستان شناخته شوند و سپس به طور عملی اقدام گردد.
در اینجا به برخی از چالشها در این زمینه پرداخته میشود و راهحلی نیز برای آن مطرح میشود.
چالش هاافراط گرایی: تحجر و افراط گرایی، از عوامل اساسی نابسامانیهای اجتماعی افغانها است. در واقع، نابرابریهای سیاسی و اجتماعی، در مناطقی به وجود میآید که زمینههای آن وجود داشته باشد. افراطیت، خود زمینهی ناآرامی را خلق میکند. آنهایی که تفکر افراطی و متحجرانه دارند، بیشتر به خشونت میپردازند. در افغانستان هم، مناطقی که تفکرات افراطی بر آن حکم فرما است، آمار ناامنی نیز آنجا زیاد است.
فقر و تنگدستی: فقر، عامل عمدهی ناامنی در افغانستان به حساب میرود. آنهایی که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستند، دست به هرکاری میزنند. گاهی ناامنسازی منطقه به نفع حلقات خاص سیاسی، امنیتی و یا تروریستی میباشد و آنها از جنگ به عنوان یک صنعت اقتصادی استفاده میکنند.
در طول چند سال اخیر، برخی از مخالفان مسلح که به پروسهی صلح برگشته اند، یکی از عوامل رفتن شان به صف طالبان را، فقر و زندگی نامساعد عنوان کرده اند.
مداخلات کشورهای خارجی: دخالت کشورهای خارجی، عامل اساسی کشمکشهای اجتماعی کشور ما است. ممالک منطقه و جهان همواره تلاش کرده اند که برای رسیدن به منافع سیاسی و درازمدت شان، برخی از کشورها را ناامن بسازند. پروسهی ناامن سازی از طریق گروههای تروریستی، اکثراً در افغانستان جریان داشته است. این مملکت همواره مورد حملهی کشورها و نفوذیهای آنان قرار گرفته است. سران حکومت افغانستان هم، از کشورهای منطقه، به خصوص پاکستان به عنوان عامل بحرانهای سیاسی در این سرزمین یاد کرده اند.
راهکارهاتوجه به معارف: توجه به تعلیم و تربیت، از مهمترین راهحل کاهش افراطیت به شمار میرود. در واقع آنانیکه با کج اندیشی و تفکرات انسانستیزی زندگی میکنند، باید آگاه شوند تا مسیر زندگی شان را تغییر بدهند. آگاهی دهی، میتواند زمینهی تحکیم ثبات و آرامش اجتماعی را در درازمدت فراهم سازد. هرچند که دولت افغانستان در طول یک دههی اخیر، در عرصهی معارف، گامهایی برداشته است، اما به نظر میآید که برای رسیدن به صلح پایدار، باید اقدامات جدی تری کرد. در واقع باسوادسازی مردم، بهترین راهحل مبارزه با خشونت، جنگ و بیثباتی است.
اشتغالزایی: ایجاد زمینههای کار، موثرترین روش برای کاهش فقر اقتصادی است. بدبختانه، در شرایط فعلی یک بخش اعظم مردم این کشور را افراد بیکار تشکیل میدهند. البته بیکاری، در کنار بیثباتی اجتماعی و سیاسی، نابسامانیهای دیگری را نیز به بار آورده است.
افغانستان، ظرفیتهای خوبی، جهت مشغول کردن افراد بیکار دارد. این کشور، پیش از همه، به ساخت و ساز نیاز دارد. ایجاد فابریکههای تولیدی، از یکطرف زمینههای تولید وسایل داخلی را فراهم میکند و از جهت دیگر، با فقر مبارزه میشود. همچنین در عرصهی تولیدات زراعتی، استخراج معادن و ایجاد برنامههای زیربنایی از جمله نیازهای جدی کشور و راه فراهم ساختن زمینههای کار میباشد.
با ایجاد چنین ظرفیتها، میتوان زندگی صلح آمیزی را تاحدی تضمین کرد. بدون شک آنان که از فقر رنج نمیبرند، کمتر به پروسههای خشونتبار میپیوندند.
مبارزه با نفوذ کشورهای خارجی: برای تامین منافع سیاسی و اجتماعی شهروندان، باید از نفوذ کشورهای منطقه به طور جدی جلوگیری کرد. متاسفانه برخی از کشورها به خصوص پاکستان و برخی از کشورهای منطقه در شماری از جنگها و ناامنیهای افغانستان دخیل هستند. حکومت افغانستان، مسوولیت دارد تا با مذاکره، چانهزنی و یا هم برنامههای صلح خواهانهی دیگر، این روند را متوقف کند.
همچنین زمینههای سربازگیری آنان از میان مردم افغانستان را نیز از بین ببرد. مسئولین میتوانند با همکاران نفوذی کشورهای خارجی، برخورد قانونی و قاطع داشته باشند و بدون شک چنین قاطعیت، از عمق فعالیتهای ممالک همسایه و منطقه در افغانستان میکاهد.
با این همه، برای رسیدن به صلح پایدار، باید بستر صلح در این کشور را فراهم کرد و از پیامدهای مثبت و باارزش صلح پروری، شهروندان را آگاه ساخت.
سید عبدالبصیر مصباح؛ استاد دانشگاه
خبرگزاری جمهور