۰

مبارزه با افراطیت؛ نیاز جدی مردم افغانستان

چهارشنبه ۵ حوت ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۲۶
یکی از عوامل نابسامانی‌ مردم افغانستان، وجود پدیده افراطی گری و کمبود برنامه‌های روشنگرانه و ثمربخش فرهنگی است. عدم آگاهی باعث شده است که خرافات و کهنه اندیشی، به جای ارزش‌های بلند اجتماعی قرار گیرد.
مبارزه با افراطیت؛ نیاز جدی مردم افغانستان


افراطیت، نگاه متحجرانه و بدبینانه نسبت به نوع زندگی و باورهای دینی، اجتماعی و فرهنگی است. این دیدگاه، آسیب‌های بزرگ و خطرناکی به جوامع وارد کرده است. شاید کمتر کشوری در طول تاریخ، مزه‌ی تلخ افراطیت را نچشیده باشد. با این‌که شماری از دولت‌ها، با اتخاذ برنامه‌های اکادمیک و نظام مند، توانسته اند ریشه‌های تحجر را خشک کنند، اما در شماری از کشورها، به پیمانه‌ی قابل توجهی وجود دارد.
باورهای افراطی، باورهای انسان ستیزانه‌ای است. چنین طرز دید، به عدالت، صلح، دموکراسی و حقوق انسانی، حد و مرزهای زیاد و نامحدودی و ضع می‌کند. طرفداران آن، گاهی تلاش می‌کنند که زمینه‌های رشد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آدم‌ها را از بین برده و با ارزش‌ها مدرن و خرد نقاد مقابله کنند. در واقع، آدم‌های محدود نگر، متحجر و کهنه‌اندیش، نگاه افراطی به آدم‌ها و طرز رفتار آنان دارند. چنین افراد، کمتر به دیگران اجازه می‌دهند که فکر کنند، تصمیم بگیرند و عمل کنند.
اما این موضوع در افغانستان ریشه و عمر درازتری دارد. تا جایی‌که موجودیت آن، باعث بروز چالش‌های جدی و ویران‌گری شده است. باور افراطی در افغانستان، از باورهای تحریف شده‌ی دینی و منحط اجتماعی ریشه می‌گیرد، اندیشه‌هایی که با منابع دینی و ارزش‌های فرهنگی این جامعه ناسازگار است.

یکی از عوامل نابسامانی‌ مردم افغانستان، موجودیت این پدیده و نبود یا کمبود برنامه‌های روشنگرانه و ثمربخش فرهنگی است. عدم آگاهی باعث شده است که خرافات و کهنه اندیشی، به جای ارزش‌های بلند اجتماعی قرار گیرد.
در این کشور، از سال‌ها به این‌سو، به جای تعلیم و تربیه، جنگ و خشونت حرف اول و آخر را زده است. معیار سنجش آدم‌ها، در برخی موارد جنگ، غارت و زور بوده است. امروز هم افراد زیادی با تفکر افراطی در کشور زندگی می‌کنند.
موجودیت این افراد با چنین طرز تفکر، باعث شکل‌گیری و ایجاد زمینه‌های وحشت، ترور و کشتار می‌شود. در حال‌حاضر، برنامه‌های زمینه‌ساز افراطیت و بنیادگرایی در برخی از مناطق افغانستان، به گونه‌ای جریان دارد. رد پای چنین برنامه‌ها، اغلباً در اطراف و گوشه‌های دوردست که توجه به معارف میان مردم کمتر است، دیده می‌شود. چنین فعالیت‌ها، باعث انحطاط نسل جوان و افزایش خشونت پروری در کشور می‌شود؛ خشونت هایی که اکثراً به انتحار، انفجار، قتل و کشتار می‌انجامد.

در واقع، شبکه‌های تروریستی و دهشت افگن، در جوامعی خوبتر شکل می‌گیرند که زمینه‌های پذیرش آن وجود داشته باشد. گذشته از آن، کشورهای منطقه و دوردست برای تامین منافع شان، از مناطقی که زمینه‌های خونریزی، خشونت و ترور فراهم باشد، به گونه‌ای دقیق و ظریفی استفاده می‌کنند.

با توجه به این موضوعات، یکی از عوامل عمده‌ی کاهش ثبات و افزایش ناآرامی‌های روحی و روانی مردم، رشد افراطیت و سنت‌های غیرقابل قبول و کمرشکن اجتماعی است؛ سنت‌هایی که از نگاه شکل و محتوا در مغایرت جدی، با ارزش‌های بلند اسلامی قرار دارد.

بنابراین، برای این‌که بتوان افغانستان سالم، باثبات و عاری از خشونت داشت، باید زمینه‌های جهل، کهنه‌اندیشی و خرافات‌گرایی را شناسایی، و آن‌را ریشه‌کن کرد.
توجه به معارف و اصلاح نظام آموزشی، از مهمترین برنامه‌ها در این زمینه است. کسانی که در صدد ایجاد تغییرات در این عرصه هستند، باید با تفکر افراطیت مبارزه کنند.

ایجاد مراکز آموزشی، با توجه به ارزش‌های دینی-فرهنگی و منافع اجتماعی مردم، در قریه‌ها و مناطق دور از پایتخت می‌تواند ثمربخش باشد. تا زمانی‌که تغییر در تفکر به وجود نیاید و به ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی و دینی ارج‌گذاری نشود، نابرابری‌ها و نابسامانی‌ها در کشور وجود خواهد داشت.

بدون شک، سواد عامل کاهش افراطیت است. برای از بین بردن ریشه‌های مستحکم کهنه اندیشی، باید جامعه باسواد شود و مردم به آگاهی برسند. رسیدن به خودآگاهی، نیازمند برنامه‌های فرهنگی و آموزشی دقیق است و افغانستان زمانی شاهد صلح، برابری و برادری می‌باشد که ریشه‌های ناامنی و عوامل بی ثباتی‌های داخلی را شناخت، با آن مبارزه کرد و بر آن پیروز شد.
سیدعبدالبصیر مصباح- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین