۰

افغانستان در کانون روابط متلاطم امریکا و روسیه

سه شنبه ۵ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۹
سقوط کندز و افزایش دامنه ناامنی ها در بدخشان و فاریاب در نگاه خارجی زنگ خطری برای روسیه و چین بود. همچنین ناامنی روز افزون مرزهای کشورهای آسیای میانه و استقرار نیروی روسیه در مرزهای افغانستان حساسیت ها را در آسیای میانه برخواهد انگیخت، و تنش ها را بالا خواهد برد.
افغانستان در کانون روابط متلاطم امریکا و روسیه

مقدمه
از چهاردهه قبل که امریکا و شوروری- روسیه در کشمکش بودند و در مقابل هم جبهه گیری و بلوک بندی داشتند. موج تازه ای از بازی علیه هم آغاز گردید و از آن زمان به بعد هر ازگاهی کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه شاهد رخدادهای متعددی بود. افغانستان در چنددهه تحولات و بازی ها از جایگاه خاصی برخوردار بود و همواره به نحوی شاهد تجربه تلخ ترین رویدادها است.

نگاه روسیه بعد از جنگ سرد و یازده سپتامبر
بعد از ختم جنگ سرد، روسیه دریافته بود استراتژی قبلی آنان مطلوب نیست و از سویی هم توانایی و قدرت روسیه در حد رقابت با غرب نبود و جایگاه روسیه با این نگاه غیرقابل قبول بود اما ناگزیر به پذیرش بودند. با توجه به رشد و گسترش هژمونیک ارزش‌های لیبرال دموکراسی، برخی کشورهای عضو شوروی سابق خود را با این رویکرد وفق دادند و همگام با غرب در حرکت شدند. روسیه بعد از تحولات یازده سپتامبر همگام با ناتو برای مبارزه با تروریسم در افغانستان شد. اما با روی کار آمدن دوباره «ولادیمیر پوتین» استراتژی دوران شوروی را تعقیب نمود.

تحولات اخیر منطقه و تنش میان مسکو و واشنگتن
روسیه کشوری با توانایی نظامی و قدرت بزرگ در گوشه ای از قاره آسیا با منطقه وسیعی قرار گرفته است، این کشور باتوانایی عظیم خود در چند دهه گذشته از مهمترین بازیگران صحنه سیاسی بین الملل بود و هست. از دیر زمانی با امریکا در بازی و جدال بود. اما با به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین سیاست روسیه تغییر یافت و بار دیگر در تلاش تثبیت روسیه در بازی های بزرگ جهانی و باالخصوص آسیایی میانه و خاورمیانه افتاد. روسیه در یک اقدام «پایگاه لوردس در نزدیکی هاوانا، پایتخت کوبا، در ۲۵۰ کیلومتری مرز آمریکا اقرار داد را دوباره بعد از جنگ سرد فعال نمود.» از سویی نیز بعد از پناه دادن روسیه به «ادوارد اسنودن»، افشاگر اطلاعات محرمانه دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا درباره فعالیت‌های جاسوسی و نظارتی این کشور، باعث تنش و وخامت روابط واشنگتن و مسکو گرایید.
در چهار سال جنگ سوریه؛ روسیه به عنوان یکی از همکاران نزدیک "بشاراسد" بوده است. اما با خطر بیشتر شدن افراط گرایی و تحولات اخیر خاورمیانه، روسیه را در یک تنگنای حساس قرار داد و این برای آن کشور هشدار محسوب میگردید. از آغاز تحولات اوکراین، بازی ها به نحوی علیه روسیه چیده شد و همواره این کشور را در تهدید غیر مستقیم قرار می داد؛ نا امن شدن گام به گام شمال افغانستان، جنگ عراق، سوریه به شکلی برای دورنمای روسیه خطر جدی تلقی میگردید.«سوریه در حوزه دریای مدیترانه به لحاظ استراتژیک و ژئوپلیتیک برای روسیه تا حدودی همان اهمیتی را پیدا کرده که کریمه در دریای سیاه برای این کشور دارد»، این مسأله روسیه را ناچار به مداخله مستقیم نمود و فرصت قدرت نمایی را برای«مسکو» مهیا کرد اما گذشته از آن و در نگاه بین المللی و کلی میتوان این مداخله را دوقطبی شدن قدرت های بزرگ دانست. با آغاز عملیات روسیه؛ چین، ایران و مصر در کنار روسیه قرار گرفتند و به نحوی علیه غرب قدرتنمایی نمودند. با این حال؛ سیاست های طرفین رویکرد دیگری به خود گرفت. سقوط کندز و افزایش دامنه ناامنی ها در بدخشان و فاریاب در نگاه خارجی زنگ خطری برای روسیه و چین بود. همچنین ناامنی روز افزون مرزهای کشورهای آسیای میانه و استقرار نیروی روسیه در مرزهای افغانستان حساسیت ها را در آسیای میانه برخواهد انگیخت، و تنش ها را بالا خواهد برد.

نقش ژئوپولیتیک افغانستان در بازی دو قدرت
افغانستان با داشتن موقعیت ژئوپولیتیک در جغرافیای سیاسی و با همسایگی چین و کشورهای آسیای میانه برای امریکا، چین و روسیه مهم است، امریکا و روسیه تلاش برای تحکیم پایه های خویش دراین کشور دارند. افغانستان از چهار دهه قبل به میدان بازی غرب و شرق مبدل گردید. حضور و شکست شوروی در افغانستان بزرگترین بازی امریکا علیه شوروی سابق- روسیه بود و رویکرد تازه مسکو برای ورود به بازی بزرگ منطقه و رژه برای رقیب های دیرینه خود است. روسیه در یک دهه مداخله در امور افغانستان در دوران شوروی، شناخت و نفوذ خویش را در این کشور داشته و دارد اما نمی توان از نفوذ امریکا چشمپوشی کرد. بدون شک امریکا در چند دهه هزینه های هنگفتی در افغانستان نمود و این کشور لقمه ی آمده و خوبی برایش محسوب میگردد.

نتیجه گیری:
افغانستان در چهار دهه بازی و رقابت ابرقدرت ها به حیث میدان بازی استفاده گردید و اکنون که بلوک بندی و دو قطبی شدن قدرت در جریان است نگاه دو این دو قدرت به این کشور استراتژیک و ژئو استراتژیک است. و اوج گیری دوباره فعالیت های گروه های هراس افگن به شکلی تهدیدی برای این کشور و وسیله ای برای بازیگران می باشد که افغانستان را به چالش خواهد کشید. طوری که آهسته و همگام با تحولات منطقه ناامنی شمال افغانستان افزون تر گردیده و نگرانی های زیادی را به بار آورده است.
مهدی پارسا- ارسالی به خبرگزاری جمهور

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین