۰

عاشورا فراخوان فراتر از مذهب

سیدعلی راحل
جمعه ۱ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۳۱
تقلیل عاشورا به مساله ای شیعی- سنی، ظلم تازه ای بر اصحاب عاشورا و تقلیل آن به یک جنگ حقیر دو تلقی، دو خوانش و دو گرایش از یک مکتب است؛ در حالی که ما باور داریم، عاشورا عرصه رویارویی حق و باطل، نیکی و بدی، خیر و شر و فلاح و فلاکت است..
عاشورا فراخوان فراتر از مذهب

در ابتدای امر و پیش از هر چیزی باید پذیرفت که همه حقایق ماندگار تاریخی، وقتی نسل به نسل منتقل می شوند، با زواید و پیرایه هایی همراه می گردند که گاه به اندازه ای زیاد و فراگیر می شوند که با خرافه پهلو می زنند و گوهر اصیل آن حقیقت تاریخی را در حجاب و غبار پیرایه های زاید بشری فرو می برند. عاشورا هم از این قاعده مستثنی نیست و آنچه امروزه به نام عاشورا می بینیم بهره اندکی از آن رویداد اصیل و تاریخ ساز و حماسی دارد. اصولا حماسه به عنوان یک عنصر محوری و اصیل در مکتب عاشورا بر بنیاد آنچه ما امروزه به نام عاشورا می شناسیم، رنگ باخته و مکتبی سراسر عزا شده است.
با همه این احوال، آنچه در این مقال، به آن می پردازیم نفس زندگی و زایندگی و پویایی و بالندگی پیام عاشورا است. این در حالی است که هم پیش از رویداد عاشورا و هم پس از آن، تاریخ، روزهای خونین و سیاه زیادی را به خود دیده است.
نسل کشی های مهیب، فجایع عظیم، کشتارهای هول انگیز، قتل عام های مخوف، خون ریزی های خوفناک و جنایت های هراس انگیز رخ داده اند؛ اما هیچکدام به مثابه یک رویداد تاریخ شکن و فراتر از برگ های کهنه تقویم، بروز و ظهور نیافته اند.
بنابراین، در عاشورا حقیقتی نهفته است که آن را همه ساله پرشورتر، زنده تر، زاینده تر و پیشرو تر می کند.
گوهری دارد که به آن جاودانگی می بخشد. این حقیقت چیست؟ آن گوهر کدام است؟
اگر بدانیم عاشورا فراخوانی فراتاریخی و خطاب به همه نسل های بشری در همه عصرهاست، آنگاه به این مهم نیز آگاهی خواهیم یافت که عاشورا فراخوانی فراتر از چارچوب های تنگ نظرانه مذهب نیز هست.
هیچ شیعه ای نمی تواند مدعی میراثداری عاشورا شود و هیچ سنی‌ای نمی تواند آنرا به عنوان یک اتفاق منحصرا شیعی، قلمداد کند. عاشورا فراتر از قالب های تنگ ایدئولوژی های ساخته دست بشر است.
عاشورا دریایی طوفانی و همیشه جاری است که هرکس به قدر تشنگی از آن می چشد. بنابراین، در پس این رویداد تاریخی، حقیقتی فراتاریخی نهفته است که هیچگاه برچسپ نچسپ زمان و مهر منسوخ تقویم بر آن نمی خورد.
تا بشر هست، تا ظلم هست، تا استبداد و خودکامگی و ستم هست، تا سروری و فرمانروایی طاغوت هست و تا مظلومیت و ستم دیدگی و رنج انسانی هست، عاشورا و حسین هم هستند.
ما در عاشورا فراتر از چند کاراکتر واقعی سر و کار داریم. عاشورا نمایشی خیره کننده از اسوه و اسطوره است. اسوه هایی واقعی که اسطوره های افسانه ای شدند. اینکه همه ساله بر شور عاشورایی جماعت کثیری از مردم جهان افزوده می شود و عاشورا هرسال به نحو محسوسی، جهانگیرتر، گسترده تر و فراگیرتر می شود، قدرتی است که فقط یک اسطوره می تواند داشته باشد؛ اما نه اسوه ها در عاشورا همگی واقعی اند، شخصیت ها همه زنده اند و وجود دارند، پرسوناژهای این سناریوی شگفت، قهرمان های واقعی زندگی و زمان خویش اند. پس چیزی هست که مرز میان اسوه و اسطوره را درهم می شکند. حقیقتی وجود دارد که فراتر از چارچوب های تنگ زمان، اوراق کوچک تقویم و قالب های محدود مذهب ایستاده است.
از شجاعت و دلاوری تا مهر و وفا و تعهد، از ایمان و اخلاق تا وجد و اشتیاق به فنا شدن به حقیقتی برتر و ماندگارتر، از زیبایی کارزار تماشایی اقلیتی حق با اکثریتی باطل، تا عشق به شهادت و ترجیح مرگی چنین شریف بر زندگی ذلت بار و سخیف.
با این حساب، تقلیل عاشورا به مساله ای شیعی- سنی، ظلم تازه ای بر اصحاب عاشورا و تقلیل آن به یک جنگ حقیر دو تلقی، دو خوانش و دو گرایش از یک مکتب است؛ در حالی که ما باور داریم، عاشورا عرصه رویارویی حق و باطل، نیکی و بدی، خیر و شر و فلاح و فلاکت است. اینها مفاهیم دوگانه و بنیادین هستی هستند و تقلیل و تخفیف و تنزیل آنها به شیعه و سنی، انکار ذات و حقیقت این فراخوان فرامذهبی است.
سیدعلی راحل- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین