۰

ضرورت ریشه یابی نابسامانی های افغانستان

دوشنبه ۲۰ میزان ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۱۶
ضرورت ریشه یابی نابسامانی های افغانستان

سال‌هاست که مردم افغانستان قربانی بازی‌ها و سیاست‌های بزرگ جهانی شده‌اند و از این رهگذر صدمات زیانباری دیده که برای سال‌های دراز قابل جبران نخواهد بود. البته، جنگ‌ها و ناامنی‌های جاری، محصول دستگاه‌ زعامت کنونی و پیشین افغانستان ‌است، زیرا تا آنجا که حقایق می رساند، حُکام و کارگزاران حکومتی نتوانستند با تدوین و راه‌اندازی سیاست‌ها و راهبردهای متوازن و پاسخگو، بر اساس شرایط و جو حاکم در عرصه‌ی بین الملل، به گونه‌ی مستقلانه وارد صحنه‌ی سیاست‌های جهانی شده و اجازه ندهند که جغرافیای جنگ داخل خاک این کشور شود. هرچند، پیش‌نیاز رسوخ در تریبون جهانی، منوطِ به اقتصاد پویا، زندگی مرفه، احساس بالای وطندوستی، ملت باسواد، صنعتی بودن و... یک کشور بستگی دارد، که متاسفانه افغانستان دارای چنین جایگاه و منزلت در جهان نیست... دولت افغانستان همانند دیگر ممالک جهان، حق دارد تا با استفاده از استعدادها، تفکر و تدبر انسانی و درک درست از منافع کلان کشور، امتیازها و فرصت‌های موجود، زمینه‌های رشد سریع اقتصادی کشور را مساعد ساخته، ثروت نهفته در دل این کشور را استخراج نمایند، فرهنگ وطن‌دوستی را از طریق رسانه‌ها، در اذهان مردم تعمیق و ریشه دار کنند، حرصِ زبون برتری‌خواهی را از دستگاهِ حکومتی پاکسازی کنند و... که در چنین حالتی، امروزه دست‌کم مردم افغانستان دارای امنیت نسبی، رفاه نسبی و... می بودند که متاسفانه دولت فعلی و قبلی نتوانستند، از پول‌های هنگفت کشورهای کمک کننده و فرصت‌های معتضد، آنطور که لازم بود استفاده نمایند. برعکس، بیشتر دامنه‌های فساد مالی و دزدی و خویش‌خوری، و دیگر پدیده های تباه کننده در دستگاه‌ی حکومتی، تقویت و نیرومندتر گردید.

بحث محوری:
بزرگترین عامل چالش‌ها و موانعی که سد راهِ ترقی و توسعه افغانستان می شود، پاکستان است که از دیرباز به عنوان دشمن مکار و طرار افغانستان شناخته شده است. این کشور با راه اندازی تجارت و تولید دهشت‌گری و تروریسم در منطقه، قدرتهای بزرگ جهانی که علایق راهبردی برای حضور درازمدت در افغانستان دارند را وادار می کند تا پروژه‌های بزرگ آن کشورها را در منطقه پیاده سازد که از آن میان، امریکا، برای تسلط و حفظ نفوذ هرچه بیشتر خویش روی سیاست‌های جهانی، مدام در تلاش برای ایجاد بسترهای مناسب برای تطبیق سیاست‌های خود در دنیا بوده است.
از اینکه افغانستان، در شرایط حاضر در تقابل منافع و سیاست‌های کشورهای بزرگ دنیا قرار دارد، بدون شک وسیله‌ی دستِ تحقق منافع امریکا در منطقه گردیده ‌است؛ بناءاً جنگ چند روز پیش کندز و حکومت چندساعته‌ی طالبان، هتک حرمت، یغماگری و قتال آنان در آن ولایت، دسیسه‌ ای بیش برای حضور درازمدت نیروهای مسلح امریکایی در کشور نمی‌باشد. فرمانده‌ی نیروهای امریکایی به رسانه‌ها از حضور دایمی سربازان شان در کشور، با توجه به تحولات جنگی و امنیتی کشور سخن زد و گفت که سنای امریکا در این مورد تصمیم خواهد گرفت. بعداً، آنگونه که پیشبینی شده بود، اتفاق افتاد و سپس دولت امریکا (۲۵۵) میلیون دالر برای تقویت و تجهیز نهادهای ضد طالب و هراس افگنی برای پاکستان پرداخت که این خود نشان‌گر حقوق و دست‌مزدی بود که باید پاکستان بنابر عملی‌سازی پروژه‌ی حمله بر کندز از امریکا دریافت می نمود. و الّا اگر چنین نبود، با پرسش‌های‌ سختی مواجه خواهیم شد.
چرا این مبلغ برای پاکستان پرداخت شد؟ آیا افغانستان نیاز به تقویت نهادهای امنیتی و سرمایه گذاری روی آن ندارد؟‌ چرا این مبلغ، دقیق بعد از گذشت کمتر از دو هفته از رویداد اسفناک از دست دادن ولایت کندز برای پاکستان پرداخت شد؟
بنابراین، چنین میتوان پنداشت که امریکا به عنوان یگانه عامل تباهی افغانستان بوده و این کشور، تا زمانی که به اهدافِ درازمدتش در افغانستان دست پیدا ننماید،‌ فرآیند تولید گروه‌های هراس افگن را از طریق پاکستان، ادامه خواهد داد. مردم و دولت افغانستان اگر واقعاً برای سربلندی و توسعه کشور می اندیشند، بایست عواملی را که حرف اصلی را در افغانستان میزنند شناسایی نموده و با مهارت برای پیشرفت و بازسازی افغانستان بهره بگیرند.
شفیق الله عطایی- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین