۰

از شکست تا بازگشت؛ بازخوردهای رویداد قندوز

شنبه ۱۱ میزان ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۷
از شکست تا بازگشت؛ بازخوردهای رویداد قندوز

از زمان حمله امریکا و ناتو به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی که منجر به سرنگونی رژيم طالبان شد این اولین بار بود که نیروهای طالبان شهری را به تصرف خود درمی آوردند.
مقام های ارشد امنیتی در نخستین واکنش خود به سقوط قندوز، آن را «غیرقابل تحمل» خواندند.
در واکنش عملی به رویداد سقوط قندوز نیز زمانی که طالبان با یک برتری تاکتیکی کاملا محسوس، توانستند مانع از رسیدن کاروان نیروهای امنیتی تازه نفس از کابل به قندوز شوند و آنها را در بغلان، درگیر جنگ دیگری کردند، نیروهای ناتو سرانجام مجبور شدند، اقدام به حمله هوایی کنند تا طالبان در قندوز پس از ۷۲ ساعت استراحت و فرصت برای استحکام مواضع، نتوانند با خاطری آسوده، برنامه ریزی آینده را بکنند.
عکس های معدودی هم از اعزام نیروهای زمینی ناتو به قندوز منتشر شد؛ هرچند نسبت به تاثیرگذاری و نقش آنها در بازپس گیری شهر، تردیدهایی وجود دارد.
در امریکا، جان مک کین؛ رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا گفت: «شکست قندوز حاصل عقب نشینی عجولانه ای بود که می تواند منجر به تکرار وضعیت اسفناک عراق بعد از سال ۲۰۱۱ شود.»
با این حال، در شکست و بازگشت نیروهای امنیتی افغانستان در رویداد قندوز در برابر هجوم برق آسا و کاملا سازمان دهی شده طالبان، یک حقیقت بیش از همیشه مورد تردید جدی قرار گرفت و آن اینکه نیروهای امنیتی افغانستان، شاید به اندازه قابل انتظار، آموزش ندیده و مسلح نشده اند.
با این حساب، شکست جبهه قندوز و سلطه پیدا کردن نیروهای طالبان بر این شهر، شکست نیروهای مسلح افغانستان نبود؛ بلکه شکست امریکا و ناتو بود؛ آنهایی که مدعی اند برای آموزش، تجهیز و سر پا نگه داشتن نیروهای مسلح افغانستان، میلیاردها دالر هزینه کرده اند. آنها بر پایه همین استدلال، تمامی مسؤولیت های امنیتی را به نیروهای داخلی منتقل کردند و خود به آنسوی دیوارهای سمنتی در پایگاه های خود خزیدند.
از آن زمان تاکنون، آتش جنگ حتی در امن ترین مناطق افغانستان نیز شعله ور شده است.
نیروهای امنیتی بر اساس روایت های رسمی دستگاه حکومتی کابل، در ۱۳ ولایت کشور، درگیر نبردهای سخت و مستمر با تروریزم هستند.
آنها در طول سال جاری، تلفات سختی را متحمل شده اند و این بدون تردید برای یک نیروی تقریبا نوپا و کم تجهیزات، پیام خوبی نیست؛ اما از آنها هیچ انتظاری بیش از این وجود ندارد.
نیروهای امنیتی افغانستان بی هیچ اغراق و تعارفی، بیش از آنچه در توان داشته اند برای حفظ امنیت مردم و مبارزه با دشمنی قدرتمند و برخوردار از همه امکانات و پشتوانه های مالی، نظامی، لجستیکی و عملیاتی، از خود رشادت و مقاومت نشان داده اند.
آنها در شرایطی جنگیده اند که نه از دوست حمایتی به دست آورده اند و نه از دشمن، شکایتی توانسته اند.
در همین رویداد قندوز، کمترین انتظار از نیروهای امریکایی و ناتو به عنوان «دوست» و هم پیمان امنیتی افغانستان این بود که پیش از هرگونه عملیات نظامی طالبان برای اشغال این شهر، هواپیماهای بی سرنشین آنها مواضع طالبان و هسته های تصمیم گیری نظامی شان را درهم می کوبیدند؛ هواپیماهایی که در شرایط عادی، هسته های تروریستی را در آنسوی مرزهای دیورند متلاشی و منهدم می کنند.
چرا از این هواپیماها که کمترین هزینه، بالاترین دقت و بیشترین اثرگذاری را دارند استفاده نشدند؟
از سوی دیگر، در پی رویداد قندوز، بحث های داغ در امریکا پیرامون لزوم ماندن امریکا در افغانستان و هشدارها نسبت به تکرار تجربه اشتباه آمیز خروج امریکا از عراق و در نتیجه آن، ظهور داعش در آن کشور در مورد افغانستان هم بالا گرفته است.
اعضای دموکرات و جمهوری خواه کنگره امریکا، پیوسته از کاخ سفید می خواهند به جای گزینه خروج کامل نیروها تا پایان ۲۰۱۶ از افغانستان، گزینه حضور بلندمدت را بررسی کند، تا به گفته آنها طالبان به افغانستان بازنگردند و داعش در این کشور، جای پایی پیدا نکند.
اما ناظران در افغانستان می پرسند که چرا به جای حضور بلندمدت نیروهای خارجی که خود یکی از عوامل و بهانه های تداوم و توسعه ناامنی است و از طرفی، میلیاردها دالر هزینه اضافی در پی دارد، نسبت به استراتژي آموزش و تجهیز نیروهای مسلح بومی کشورهای افغانستان و عراق که هزینه های کمتر و بازدهی بیشتری دارد، بازنگری نمی شود؟
نیروهای مسلح افغانستان نشان داده اند که در سخت ترین شرایط، با کمترین امکانات و آموزش های حرفه ای، آماده نبردی جانانه و خیره کننده برای ارزش های ملی و میهنی اند؛ اما دوگانه رفتاری امریکا و ناتو، ستون پنجمی های تروریزم بین المللی در درون نظام کابل و وجود همسایگان ناهمسو، فرصت موفقیت را از آنها گرفته است.
عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین