۰

امنیت افغانستان؛ آب از سرچشمه گل‌آلود است

چهارشنبه ۱ میزان ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۰۷
امنیت افغانستان؛ آب از سرچشمه گل‌آلود است

کریس میسن؛ تحلیلگر امریکایی و کسی که ۱۵ سال در زمینه افغانستان کار کرده، به طور ویژه درباره توسعه اردوی ملی و فرهنگ عملیات های آن تمرکز کرده و کتاب مهمی نیز در این زمینه نوشته که توسط مؤسسه مطالعات استراتژیک کالج جنگ ارتش امریکا چاپ شده، طرح دولت اوباما مبنی بر واگذاری امنیت افغانستان به نیروهای داخلی را شبیه طرح تجهیز و آموزش ارتش عراق در سال ۲۰۱۲ می داند که پس از دوسال فروپاشید.
او همچنین می نویسد:«ارتش ویتنام جنوبی هشت برابر ارتش افغانستان نیرو داشت (۱.۳۴۰.۰۰۰ نفر در مقابل با ۱۵۰.۰۰۰ نفر) آنهم در کشوری که یک چهارم افغانستان وسعت داشت.»
میسن معتقد است که ارتش افغانستان برای دفاع از این کشور بسیار کوچک است و بدتر از آن «میزان فرار داوطلبان ارتش افغانستان دوبرابر نرخ ترک خدمت توسط اعضای ارتش ویتنام جنوبی است. میزان تلفات همیشه بالا و رو به افزایش است.»
او می افزاید:«یکی از درس های اولیه یادنگرفته از ویتنام، عراق و افغانستان این است که سربازان ارتش هایی که ما ایجاد و تجهیز کردیم نمی خواهند جان خود را برای دولت های ضعیف، فاسد و نامشروعی که ما از آنها حمایت می کنیم، فدا کنند. پس مهم نیست که این ارتش ها چقدر بزرگ و مجهز باشند.»
تحلیل مهم میسن بر پایه آمار و اطلاعات حساس دیگری نیز استوار است که در نهایت نشان می دهد آنچه امروزه به نام ناامنی در افغانستان جریان دارد، ناشی از اشتباهات استراتژیک ایالات متحده و ناتو و تبعات سخت شکست سنگین طرح های نظامی غرب برای دوران پس از انتقال مسؤولیت های امنیتی است.
امریکا از سه مأموریت ویتنام جنوبی، عراق و افغانستان، دست کم در دوتای اول، شکست های محرز و غیر قابل کتمانی را متحمل شده است.
ماموریت نظامی، استراتژي اشغال و طرح های دولت سازی و ایجاد ارتش های ملی به واسطه امریکا در این کشورها عملا به بن بست خورد و در نهایت، ایالات متحده مجبور شد با سرشکستگی و شرمساری و تحمل هزینه های زیاد، این کشورها را ترک کند؛ در حالی که پس از خروج امریکا، اوضاع امنیتی بدتر شد.
مثلا در مورد عراق که تجربه ای نزدیک به ذهن محسوب می شود، از بدیهی ترین تبعات شکست استراتژی های نظامی و سیاسی امریکا می توان بروز تنش های شدید قومی، ناکارآمدی و فساد دولت مرکزی و ظهور گروه های افراطی و تروریستی مانند داعش و دخالت وسیع همسایگان عرب عراق که به شدت با دولت شیعه مسلط بر بغداد خصومت ایدئولوژیک داشتند را نام برد.
افزون بر آنکه امریکا میلیاردها دالر در جریان اشغال عراق، خرج کرد و مشخص نیست که با استفاده از منابع عظیم نفتی و دیگر دارایی های ملی عراق، چند درصد از این هزینه هنگفت را جبران کرده است.
با توجه به تحلیل کریس میسن، در مورد افغانستان نیز تجربه مشابهی در حال رخ دادن است؛ بدون آنکه ناتو و ایالات متحده متوجه تبعات سنگین و ویرانگر آن در آینده ای نه چندان دور باشند.
این در حالی است که بر پایه آماری که آقای میسن در مورد مقایسه ارتش های ویتنام جنوبی و عراق با افغانستان با تکیه بر میزان وسعت و جمعیت هریک از این کشورها ارائه کرده است، پیش بینی می شود تبعات شکست و فروپاشی ای که میسن آن را در افغانستان پیش بینی کرده، بسیار وسیع تر و ویرانگرتر از موارد مشابه در ویتنام و عراق باشد.
نکته مهم دیگری که در آنالیز بنیادی میسن، جلب توجه می کند این است که او معتقد است امریکا در هرسه تجربه پیشگفته، نتوانسته نسبت منطقی و مستحکمی میان مشروعیت سیاسی، اقتدار و تعهد ملی، دولت سازی و ملت سازی و در کنار آن ایجاد نیروهای مسلح وفادار به ارزش های میهنی برقرار کند.
بر بنیاد آنچه او دریافته، ارتش هایی که به وسیله امریکا در کشورهای یادشده پایه گذاری شده است، برای دولت های فاسد، غیر مشروع، غیر دموکراتیک و اقتدارگرایی که ایالات متحده آنها را به وجود آورده یا از آنها وسیعا حمایت می کند، نمی جنگند و این مساله ای است که با تشکیل ارتش های بزرگ و پرجمعیت، حل نمی شود.
این امر، روی انگیزه نیروها برای جنگیدن و نیز وفاداری آنها به استلزامات ناگزیر برای دفاع از میهن در شرایط اضطراری، با وجود سختی ها و کاستی های فراوان و مشهود، تاثیر منفی می گذارد و به فرار آنها از صفوف ارتش یا ترک میدان جنگ منجر می شود.
صرف نظر از درستی یا نادرستی معیارها و ارزیابی هایی که آقای میسن در مورد ارتش افغانستان به دست داده، واقعیت این است در مورد ناامنی های جاری در کشور و ناتوانی نیروهای مسلح در مقابله با آن، مشکل فقط نبود بودجه و برنامه و پشتوانه کافی و کامل نیست؛ بلکه آب از سرچشمه گل آلود است و ما در واقع، تاوان تحمیلی شکست استراتژی های بنیادی ایالات متحده و ناتو را می پردازیم.
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین