>> جمهور - استادعطا، بارزترین چهره‌ی ضد افراطیت
 
۰

استادعطا، بارزترین چهره‌ی ضد افراطیت

محمداسحاق ثاقبی
پنجشنبه ۱۴ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۳۸
شکست شمال در دست افراطیت، زمینه‌ی سقوط تمامی منطقه‌ی آسیای میانه را آماده می‌کند می‌کند. بناءً جدی گرفتن امنیت شمال افغانستان، اهمیت زیادی دارد. پس از روی کار آمدن اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور، جنگ به صورت کل در شمال انتقال پیدا کرد.
استادعطا، بارزترین چهره‌ی ضد افراطیت


افراط‌گرایی، منطقه و احتمال شکستِ افغانستان
خاورمیانه از دیرباز میدان تاخت و تازهای ابرقدرت‌های منطقه‌یی و جهانی بوده است. این منطقه به دلیل داشتن موقعیت استراتیژیک، آبهای شیرین و...، از نظر قدرتهای بزرگِ اقتصادی و سرمایه‌دار، هم‌واره نقطه¬یی عطف بوده است. این مسأله را خیلی روشن میشود از قرن بیستم به این سو، دید که چقدر هژمونی قدرتهای بزرگ برای دگرگون سازی اوضاع سیاسی ــ اجتماعی خاورمیانه نقش داشته است. سهم‌گیری طرفهای بزرگِ درگیر در قضیه‎های این منطقه و همین‌طور ممالک آسیای میانه در قرن بیستم، از پی بهانه های گوناگون سیاسی ــ اقتصادی صورت گرفته است.
این پرسش که آیا افراط‌گرایی واکنشی از جانب بنیادگرایان دینی است یا استفاده‌ی سیاسی از سوی این قدرت‌ها از دین، دیری‌ست طرح شده و اما پاسخ آن در طی اتفاقاتی که در نیم دهه‌ی اخیر در منطقه رخ داد، روشن شده است. در نیم دهه‌ی اخیر، دموکراتیک‌ترین خیزش‌های مدنی در تعداد زیادی از ممالک جهان اسلام اتفاق افتاد که در تاریخ بشر بی‌نظیر بوده است. این گونه موج دموکراسی خواهی تنها در بطن مدنیتی چون اسلام رخ می‌دهد. زیرا زمینه‌ی به وجود آمدن جریان‌هایی شبیه این، در جهان غرب و به صورت عموم در جهان غیر اسلامی، غیر محتمل و غیر عملی است. این موج دموکراسی خواهی از قاهره و دمشق و صنعا شروع، تا تونس و منامه و طرابلس، افراط‌گرایی اسلامی را در ماهیت، نفی کرده و به اثبات رساند و افراط‌گرایی در اسلام حقیقی جایگاهی نداشته است. پس اگر افراط‌گرایی واکنشی از سوی دین نیست، از کیست؟
این معلوم است که تروریسم و افراطیت، به وسیله‌ی صهیونیست ها و بعد از آن کشورهای غربی، احیا و ترویج یافت. نخستین تروریستان در خاورمیانه از سوی یهودیان و اشخاص مشخص اسرائیلی که بعدها به مقام‌های ویژه‌ی دولت آن کشور رسید، به میان آمد. از آریل شارون گرفته تا افراد قدرتمندی که هم اکنون نیز در نهادهای کلیدی دولت اسرائیل اجرای وظیفه می‌کنند، تروریستان و افراط‌گرایانی بودند که آزادی‌خواه‌ترین رهبران عربی توسط آن‌ها ترور شدند.
هم‌زمان با روی کار آمدن بهار عرب در جهان اسلام، ممالک قدرتمند غربی و همچنان اسرائیل، به این نتیجه رسیدند که این جریان بزرگ آزادی‌خواه در جهان اسلام، ممکن است در غرب سرایت کرده و تفکر آزادی‌بخش اسلامی را در کل جهان ترویج دهد. بنابراین حاکمان غربی در هم‌سویی با تعدادی از کشورهای کوته‌نظر منطقه‌یی، هم برای بدنامی اسلام و هم به منظور ایجاد سهولت به تجارت‌های غیر قانونی صاحبان سرمایه‌ی غربی در منطقه، جریانی از دهشت‌افگنی اسلامی را زیر نام‌های داعش و گروه‌های دیگر به وجود آوردند. این را باید همه بدانند که برای صاحبان سرمایه‌ی غربی، به دست گرفتن سود نفت، فروش اسلحه و کانالیزه کردن سود مواد مخدر، به چه میزان مهم و سرنوشت‌ساز می‌باشد. امروز داعش زمینه‌ی تمامی این‌ها را مساعد کرده است. زیرا صاحبان سرمایه‌ی غربی می‌دانند اگر به گونه‌ی عادی و معمولی به کار خود ادامه دهند، ممکن است جای‌ آن‌ها را کشور چین و یا قدرت دیگر شرقی پر کند؛ به همین دلیل آن‌ها دست به هر کاری می‌زنند تا نیروی اقتصادی و سیاسی خود را حفظ کنند.
به ادامه‌ی نا‌امن‌سازی تعداد زیادی از ممالک خاورمیانه و فرو پاشیدن بنیان‌های مالی و نظامی این کشورها، همچنان تلاش جریان دارد تا تروریسم و افراط‌گرایی، افغانستان را در خود منحل ساخته به سوی آسیای مرکزی و مرزهای جنوبی روسیه برود.
پس از ختم جنگ سرد و پیروزی مجاهدین با مدیریت تیوریکی و نظامی احمدشاه مسعود بر کمونیسم، پاکستان و عربستان به زعم آمریکا و انگلیس، نگذاشتند افغانستان همراه با نظام مجاهدین چند روزی نفس راحت بکشد. همین که حکومت مجاهدین روی کار آمد پاکستان نخست توسط حکمتیار و با شکست حکمتیار در برابر مجاهدین، به وسیله‌ی گروه طالبان، نظام نوپای افغانستان را با سقوط روبه‌رو ساخت. برنامه‌ی این کشورها در همان آغاز هم این بود که با شکست دادن مجاهدین در افغانستان (ظاهراً به وسیله‌ی طالبان)، افراط‌گرایی و تروریسم را در کشورهای آسیای مرکزی و روسیه بکشانند. اما تنها کسی که در افغانستان به عمق و جوانب این برنامه پی برده و نمی‌گذاشت این هدف بزرگ و نهایی، تحقق یابد: احمدشاه مسعود بود. لذا او با اجماع مجاهدین، دوباره چنان سدّی در برابر افراط‌گرایی ساخت که نظیرش در تاریخ کل منطقه کم‌نظیر بود. اما پس از آن، کشورهای حامی تروریسم و افراط‌‌گرایی برنامه‌ی دیگری را طرح‌ریزی کردند و درست نقطه‌ی آغاز این برنامه، از بین بردن مسعود بود. در آن زمان طالبان و دیگر نیروهای پاکستانی و عربی، جریان بزرگ و تأثیرگذاری در منطقه بودند که زیر نام طالب در تحقق برنامه‌های عظیم قدرت‌های کلان می‌کوشیدند و اما دیگر در برابر مسعود با شکست روبه‌رو شده بودند. غرب پس از مرگ مسعود، با مجاهدین همکاری کرده و افراط‌گرایی را به طور مقطعی از افغانستان زدود. اما پس از چندی با به میان آمدن حکومت انتخابی در این کشور، تروریسم و افراط‌گرایی دوباره از خاک پاکستان سر درآوردند.

نقش استاد عطا در جریانِ ضد افراطیت
افراط‌گرایی در افغانستان اکنون این کشور را وارد مرحله‌یی جدیدی از بحران‌ها ساخته است. جنوب افغانستان سال‌ها محل اِعراب برای مردم سراسر این خاک به شمار می‌آمد. ولی نا امنی‌ها در جنوب آن‌قدر زمینه‌ساز تشویش و اضطراب برای سیاسیون این کشور نبود. زیرا تحولات امنیتی و سیاسی در جنوب، همیشه برای کل این کشور تأثیرگذار نبوده است. این شمال افغانستان بوده که با اندک تغییری در خود، همیشه نه تنها تمامی افغانستان را دست‌خوش تغییر و دگرگونی کرده بلکه امنیت ممالک آسیای مرکزی، ممالک شمال‌شرق و شمال‌غرب این کشور را نیز به خطر روبه‌رو ساخته است. شمال، همیشه ستون فقرات استراتیژی جغرافیای جنگ در منطقه‌ بوده است. این منطقه در سال‌های پسین، همانند جنوب، دست‌خوش ناامنی‌های زیادی شده است. شکست شمال در دست افراطیت، زمینه‌ی سقوط تمامی منطقه‌ی آسیای میانه را آماده می‌کند می‌کند. بناءً جدی گرفتن امنیت شمال افغانستان، اهمیت زیادی دارد. پس از روی کار آمدن اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور، جنگ به صورت کل در شمال انتقال پیدا کرد. انگار جنگ شمال فقط و فقط منتظر غنی بوده است. بیشتر مجاهدین این کشور پس از روی کار آمدن حکومت پساطالبانی، نقش زیادی در زدایش افراطیت در افغانستان نداشته اند و یا اگر نقشی داشته بسیار مؤثر نبوده اند. در میان مجاهدین تنها شخصی که در زمینه‌های امنیت، اقتصاد، فرهنگ و رشد صدای دموکراسی خواهی در افغانستان نقش مؤثر و تعیین کننده‌یی داشته استاد عطامحمد نور بوده است. او هم‌واره بزرگترین چهره‌ی ضد افراطیت و تروریسم هم در حکومت افغانستان و هم در بیرون از حکومت، در فضای سیاسی این کشور بوده است. او با بالا بردن سطح امنیت، سیاست، اقتصاد و میزان سرمایه‌گذاری‌ها، فرهنگ و بینش فرهنگی- تاریخی، ثبات اجتماعی، پلورالیسم نژادی و دینی و همچنان باحمایت همه جانبه و گسترده‌ از نهادهای جامعه‌ی مدنی و رسانه‌ها در بلخ و سراسر شمال، مرکز و همه‌ی افغانستان، توانست صدای دموکراسی خواهی و ملت‌سازی را همه‌گیرکند. او در هر دور انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان به نحوی موقف‌گیری کرده و سخن گفت که جامعه‌ی ملل و سازمان جهانی حقوق بشر نظیرش را در تمامی ممالک جهان سوم به شمول ایران و چین ندیده بود. استادعطا نخستین کسی‌ست که در افغانستان در عرصه‌ی حکومت‌داری و مردم‌سالاری با معیارهای نوین جهانی به پیش می‌رود و از خود تأثیر می‌گذارد. این در حدی‌ست که وقتی نهادی از بیرون و توسط یکی از کشورهای ذی‌دخل در مسایل افغانستان، بر او تهمت می‌بندد؛ او در حالی که اکثریت مردم این کشور را طرف‌دار دارد، دست به تظاهرات خشین و سخنان بی‌جان نمی‌زند؛ برعکس، حرکتی انجام می‌دهد که دموکراتیک‌ترین جریان‎های غربی را هم به حیرت می‌اندازد. استاد عطا پس از تهمتی که بر او بستند، نه تنها که خواستار وضاحت در این مورد از سوی این نهاد شد بلکه به دادگاه بین‌المللی رجوع کرده و خواهان اعاده‌ی حثیت شد. برعلاوه‌ی آن، او امضای ملیونی را جمع‌ و ترتیب داده و اثبات بی‌گناهی کرد.
نقش استاد عطا در محو مواد مخدر و رانش قاچاقبران و مافیای مواد مخدر از بلخ و سراسر شمال غیر قابل چشم پوشی‌ست. زیرا او می‌داند که یکی از علت‌های ناامنی و افزایش افراط‌گرایی به ویژه در سال‌های پیشین در افغانستان، وجود مافیای مواد مخدر بوده است. بنابراین، او با به کارگیری از تمامی قوتی که داشت، در برابر تروریسم و افراطیت(طالبان) مبارزه کرد تا بلخ به شکوه و عظمت هزاران ساله‌ی خود برگشت و بیشترین ولایات شمالی تبدیل به دژی شکست ناپذیر شدند. البته نیاز است تا بار دیگر یاد آوری کنم که جنگ کنونی شمال، جنگی نیست که به طور طبیعی به وجود آمده باشد. جنگی‌ست که توسط حلقات و مهره‌های مشخص داخلی و خارجی به زعم قدرت‌های بزرگ، به وجود آمده است. پس در برابر این جنگ، جنگ ساخته‌شده‌ی وارداتی، باید ایستاد و نگذاشت تا قدرت‌های ذی‌دخل در مسایل افغانستان به اهداف شوم خود برسند.

رهبر و قهرمانی در حال ظهور
ناظر به موقعیت و ماهیت وجودی امروز مجاهدین در افغانستان، تعداد زیاد مجاهدین توان جنگ و ایستادگی در برابر افراطیت و اعمال سیاست‌های شوم خارجی را ندارند. پس از شکل‌گیری حکومت وحدت ملی، بخشی از سران مجاهدین به دولت منحل شد و تعدادی هم به صورت پراکنده و نامأنوس به حاشیه‌ کشیده شدند و صدای‌ آن‎ها نیز آن‌قدر رسا و تأثیرگذار نشد. در ضمن، نبود برهان‌الدین ربانی و مارشال افغانستان، سبب ناامیدی شبه نخبه‌های مجاهدین در گوشه و کنار کشور شد. تنها شخصیتی که با دراید سیاسی و مدیریت منحصربه‌فرد خود توانست موقعیت و قدرتش را حفظ کند، استاد عطاست. او همچنان باعث شد دولت و نظام متزلزل افغانستان از هم نپاشد و مانع افتادنِ کل حکومت به دست تکنوکرات‌هایی که خواستار تحقق آرمان‌های غرب در منطقه استند، شد. نقشی را که او در انتخابات پسین بازی کرد، فراموش ناشدنی‎ست. تصمیم حامدکرزی و کشورهای همکار غربی‌اش این بود که در هر حالتی باید در انتخابات ۹۳ مجاهدین را برای همیشه از قدرت کنار بزنند و حکومت را به صورت کل در دست مهره‌ی خودشان، اشرف غنی بسپارند. اما کسی که در برابر آن‌ها با هشدارهای پی در پی و ایستادگی کامل توانست جلوی این تصمیم را بگیرد و سهم مجاهدین را در حکومت به ۵۰% بالا ببرد، استادعطا بود. اگرچه در این روند تمامی مجاهدین افغانستان سهم داشتند ولی صدای استاد عطا صدای رساتر، قدرتمندتر و کاملاً تعیین کننده بود. او همچنان امروز تبدیل به بزرگترین جهت و پناه‌گاه تمامی سران مجاهدینی که در حال فروپاشیدن استند، شده است. اگر وضعیت کنونی افغانستان را در کنار وضعیت زمان دولت مجاهدین در برابر طالبان، قرار دهیم؛ کم‌تر تفاوتی نسبت به آن زمان می‌بینیم. بناءً طوری که دیده می‌شود استادعطا تقریباً نقش مسعود دوم را در این زمان بازی می‌کند. او یگانه قطبی شده است که هیچ رهبر و سیاست‌مداری از مجاهدین بدون مشوره و همکاری‌ او موفق به انجام هیچ کاری نمی‌شود. بنابراین، ضرورت و اهمیت وجودی استاد عطا، چه برای مجاهدین، چه دولت این کشور، چه مردم مسلمان این مرزوبوم و چه کشورهای آسیای مرکزی و روسیه و چین، بیش از پیش احساس می‌شود. امروز پایگاه‌های قدرت استادعطا بیش از هر زمان دیگر و به طور غیر قابل باوری افزایش یافته است.

کانال‌های افزایش قدرت استادعطا
۱: احساس می‌شد پس از مسعودشهید، استادربانی شهید و مارشال مرحوم، جریان بزرگ مجاهدین افغانستان بدون یک نقطه و حلقه‌ی وفاق و هم‌گرایی شده است و در نتیجه خالی از قدرت و نیروی مؤثر و متغیری گشته است. اما به زودی با درک ماهیت قدرت استاد عطا و موقف‌گیری‌های موفقانه‌ی سیاسی او، همه‌ی آگاهان سیاسی و نظامی کشور پی بردند هنوز قطب بزرگ و تسخیر ناپذیر دیگری وجود دارد و نیز این قطب هر روز در حال گسترش و بسط دامنه‌ی قدرت و شناخت خود می‌باشد. سران مجاهدین و تمامی فرماندهان نامدار و گم‌نام آن‌ها شب و روز به سوی استاد عطا سرازیر می‌شوند و معلوم است که در اثر این تعامل عظیم، چه نیروی به وجود خواهد آمد.

۲: به دلیل افزایش ناامنی‌ها توسط دست‌های پاکستان، عربستان، قطر و کشورهای ابرقدرت هم‌سو با آن‌ها در افغانستان و از طرف دیگر، به علت وجود جمعی از فاسدان تکنوکرات در دولت و بی‌معنایی سیاست‌های خارجی و داخلی حکومت، بیشترین سیاست‌مداران، آگاه‌هان سیاسی، سران فرهنگی و روشنفکران کشور به مدیریت سیاسی و کاردانی استاد عطا ارزش و احترام خاصی قایل شده اند و با در نظر داشت آگاهی موجود و روحیه‌ی هم‌گرایی در میان این گروه‌ها، گفته می‌توانیم که آن‌ها جز این مرد دلیر و آزادی‌خواه هیچ جهت دیگری را با این صورت در افغانستان نمی‌بینند. بنابراین، وجود این گروه‌های گوناگون اندیشمند در کنار استاد عطا، بخشی از معنویت و نیروی رهبری طرف‌داران او را می‌سازد. پس این خود قدرتی‌ست که هر کسی نمی‌تواند از آن برخوردار شود.

۳: روحانیان افغانستان هنوز بخش بزرگی از قدرت فکری و اعتقادی مردم این کشور را در دست دارند. در جوامع اسلامی، روحانیان، سخن نخست را در زمینه‌ی سیاست و کردارهای دولت و ملت می‌زنند. استاد عطا با اتخاذ سیاست‌های اعتدال‌گرایانه‌یی در سطح سیاست کشور و همین‌طور با سخنان عالمانه و عاقبت‌اندیشانه‌ی خود در مسایل دینی و اعتقادی افغانستان در یک ونیم دهه‌ی اخیر و با کارنامه‌ی درخشان جهاد و مقاومت خود در دفاع از ارزش‌ها و دارایی‌های ملی، جایگاه خاصی در بین قشر روحانی و همچنان سنتیان جامعه‌ی افغانستان پیدا کرده است. او با حمایت‌های متعددی که از این قشر آگاه افغانستان داشته، اکثریت تمام روحانیان کشور از او در مسایل بزرگ کشوری حمایت کرده و پس از این هم از آن پشتیبانی خواهند کرد. روحانیان افغانستان برخلاف طالبان و القاعده، طرف‌دار سیاست اعتدال‌گرایانه‌ی اسلامی استند. بنابراین، عمل‌کردهای مجاهدین و در رأس آن استاد عطا به خصوص در طی یک و نیم دهه‌ی پسین نمودار این نوع سیاست و بینش بوده است.

۴: بازرگانان بزرگ و معروف افغانستان که دیگر از کارهای کوچک بازرگانی دست برداشته و دل به سرمایه‌گذاری‌های کلان کشوری و حتی منطقه‌یی می‌بندند. آن‌ها برای تحقق آرمان‌های بزرگ خود نیاز شدید به یک افغانستان با ثبات و امن دارند. برهم خوردن نظام سیاسی این کشور و وجود آنارشی در سطح منطقه‌ی خاورمیانه، آسیای مرکزی و همین‌طور مناطق دیگر آسیایی نه تنها هیچ سودی به این بازرگانان ندارد که زمینه‌ساز خطرهای بزرگی در فراراه ایشان شده و موجب نابودی سرمایه‌های آن‌ها خواهد شد. از سوی دیگر، بازرگانان کوچکی که تازه در میدان بازرگانی و سرمایه‌گذاری گام نهاده اند و در اذهان خود آرزوهای بزرگی را در حال پروریدن استند، نیز طرف‌دار یک افغانستان باثبات و آرام می‌باشند. پس بیشترین این بازرگانان از سیاست‌هایی حمایت می‌کنند که منافع آن‌ها در آن دیده شوند. تروریسم‌ستیزی و افراطیت‌زدایی برنامه‌ی مُدونی‌ست که استاد عطا به ویژه در این سال‌های پسین از طریق سخنرانی‌ها و عمل‌کردها و موقف‌گیری‌های ویژه‌ی خود، آن را به وضاحت کامل بیان داشته است و این خود سبب تقریب و جذب بازرگانان کشور به سوی او خواهد شد.

۵: داشتن نفوذ مردمی و همین‌گونه مورد حمایت جامعه‌ی خویش بودن، نهایت قدرتی‌ست که با آن در هر جنگی و مسأله‌یی پیروز خواهید بود. تاجیک‌ها که یکی از اقوام قدرتمند و پر نفوس افغانستان را تشکیل می‌دهند، استاد عطا را به انضمام این که بسیار دوست دارند و احترامی خاصی به او قایل اند، او را ناجی می‌دانند که پس از مسعود تنها چشم امید همه‌ی فارسی بانان در سراسر افغانستان است. بیرون از این کشور، تمامی فارسی زبانان اهل افغانستان که در سراسر دنیا مهاجر اند، ناظر به بحران‌ها و چالش‌های موجود، استاد عطا را بزرگترین بازی‌گر سیاسی و نظامی دانسته و نقش او را در سیاست‌های عملی افغانستان تعیین‌کننده و اساسی می‌دانند. همین‌گونه بیشتر مردم افغانستان که مسلمان اند و هنوز به ارزش‌های جهاد و مقاومت راستین این مردان باورمند استند، به استاد عطا احترام می‌گذارند و او را بزرگترین مجاهدی می‌دانند که قدرت و نیروی آن را دارد از ارزش‌های اسلامی و انسانی این سرزمین در برابر اجانب، دفاع کند. برعلاوه‌ی ساکنان ولایت بلخ و شمال، تمامی مردم افغانستان از راننده‌های موترها گرفته تا یک نجار و به‌صورت عموم مردمی که روزشان در کنار جاده‌ها برای دریافتن یک لقمه نان، شام می‌شود، به خدمات و سهولت‌هایی که در ولایت بلخ فراهم شده است، وقتی فکر می‌کنند به ارزش و اهمیت چنین مدیری پی می‌برند. وقتی از یکی از رانندگان شهر کابل پرسیده شود که وجود یک جاده‌ی آباد و سالم برایش چه‌قدر مهم و ارزنده می‌باشد، برایت تعریف خواهد کرد و همچنان سخن را در مورد مدیریت سطح ولایت کابل و مدیران آن خواهد کشاند. من در هیچ ولایتی در مورد استاد عطا جز سخن خوب و پسندیده نشنیده‌ام. بناءً تا جایی که من تحقیق کرده‌ام اکثریت مردم افغانستان در یک مسأله‌ی کلان اجتماعی جانب استاد عطا را خواهند گرفت.

۶: با توجه به سیاست‌های مؤثر و کارای استاد در یک دهه‌ی اخیر در افغانستان و راه‌اندازی حرکت‌های سازا و کوبنده‌ی او در برابر حلقات بزرگ داخلی و خارجی در این کشور، او اکنون به اصولی‌ترین و تأثیرگذارترین چهره‌ی سیاسی در سطح افغانستان و کشورهای همسایه بدل شده است. افزایش ناامنی‌های شمال و خبرهایی حاکی از حظور گسترده‌ی داعش در شمال و شمال‌شرق افغانستان، کشورهای آسیای‌میانه، روسیه، چین و ایران را به اضطراب فرو برده اند. طوری که در بالا یاد آوری شد، امنیت شمال برای کشورهای منطقه حیاتی است، بنابراین، کشورهای آسیای‌میانه به زعم روسیه و اکثریت ممالک دیگر منطقه‌یی در مسأله‌ی شمال افغانستان از کسی حمایت خواهند کرد که دغدغه‌ی سرنوشت شمال را داشته و حامی امنیت این منطقه بوده باشد. با توجه به این یادکرد، استاد عطا که رهبری سیاسی شمال و شمال‌شرق افغانستان را در دست داشته و سعی دارد تا در راه حفاظت آن از هر قدرتی استفاده کند، برای این کشورها بیش از اندازه مهم و قابل اهمیت می‌باشد. هم اکنون این ممالک تلاش دارند تا به منظور حفظ امنیت شمال، به نفع خودشان، هر خدمتی را به استاد عطا انجام دهند. هرچند او تا هنوز در افغانستان با هیچ سیاستی از قدرت‌های بزرگ، طرف واقع نشده است؛ اما اگر بخواهد سیاست‌هایش را قطب‌گرایانه ساخته و جانب‌داری از جهتی و قطبی بنماید؛ حمایت گسترده‌ی یکی از دو طرف قدرتِ جهانی را با خود خواهد داشت. گذشته از این موارد، استاد عطا تنها رهبری در شمال افغانستان نیست، بلکه او در مورد کشوری فکر می‌کند که هر گوشه‌ی آن دارای صلح و ثبات دایمی بوده باشد و معلوم است که در راه تحقق این آرمان، هیچ‌گاه آرام نخواهد نشست.

محمداسحاق ثاقبی- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


نرگس
ارسال نامه حیرت انگیز وخنده وار ....سبب نارامی ها شمال ورفتن تروریستها به شمال فراموش نکرد که کیها درپشت پرده دست دارد ...بخاطر چوکی وموتر های لنگ گوزر ودریشی های اتالوی پول میلون ها دالر جنجال ها را بوجود اوردن ..ومیخواهند به دولت بفهمانند که بدون عطا جان هچ کس وادم هیچ کار نمیفهمند
پربازدیدترین