۰

جشنواره فرهنگی در اولین پایتخت فرهنگی سارک

سیدجمال الدین موسوی
پنجشنبه ۱۴ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۴
بامیان با داشتن مردم صلح دوست و نرمخو، جغرافیای طبیعی و انسانی ویژه، برای هر نوع پیشرفت فیزیکی و فرهنگی آمادگی دارد. مردمی و بومی بودن مدیران، دلسوزی و مسئولیت پذیر بودن، پیگیری برنامه ها، طرح و مدیریت برنامه های مناسب، توجه به نحوه اجرای برنامه ها، برخی از مسائل است که در صورت جدی گرفتن آنها می تواند در این امر راهگشا باشد.
جشنواره فرهنگی در اولین پایتخت فرهنگی سارک

به بهانه برگزاری جشنواره فرهنگی سارک در بامیان
۱- آشنایی با سازمان سارک (SAARC)
اتحادیه همکاری منطقه‌ای کشور‌های جنوب آسیا (سارک) سازمانی اقتصادی- سیاسی متشکل از هشت کشور جنوب آسیا است. سارک در سال ۱۹۸۵ توسط کشور‌های هند، پاکستان، بنگلادش، سریلانکا، نپال، مالدیو و بوتان تاسیس شد. در آپریل ۲۰۰۷ و در اجلاس چهاردهم این اتحادیه افغانستان نیز به عنوان هشتمین عضو سارک پذیرفته شد. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران، چین، موریس، جاپان، کره جنوبی، آمریکا و اتحادیه اروپا، اعضای ناظر سارک محسوب می‌شوند.
۲- انتخاب بامیان به عنوان اولین پایتخت فرهنگی سارک
بامیان با داشتن فرهنگ، تمدن و آثار تاریخی در سال ۱۳۹۳ش بر اثر مطالعات، ارزیابی ها و رایزنی های کشورهای عضو اتحادیه همکاری منطقه ای جنوب آسیا (سارک) و با تلاش مسئولین مربوطه افغانستان در وزارتخانه های اطلاعات و فرهنگ و امور خارجه به عنوان اولین پایتخت فرهنگی این کشورها انتخاب شد. سفر هیئت نمایندگی سارک در سال ۱۳۹۳ش به کابل و بازدید از بامیان و گزارش ارزیابی هایشان به دبیرخانه این اتحادیه انتخاب بامیان را به عنوان اولین پایتخت فرهنگی سارک رسمیت بخشید. بر اساس اعلام رسمی مسئولین مربوطه قرار است در پانزده جوزای سال ۱۳۹۴ش طی محفلی رسما این مسئله با حضور نمایندگان کشورهای عضو، مسئولین دولتی افغانستان از وزارتهای فرهنگ، خارجه، مسئولین محلی در ولایت بامیان، اعضای جامعه مدنی، و مردم بامیان رسمیت پیدا کند.
۳- ظرفیت های بامیان برای پایتخت فرهنگی سارک
الف: گذشته روشن تاریخی
اجلاس سارک توسط کشورهای حوزه جنوب آسیا تشکیل شده است. بازخوانی فرهنگ و تمدن و سنت های کهن آسیا و شرق و ادیان این سامان بخش از فعالیت این اتحادیه را تشکیل می دهد. انتخاب بامیان به عنوان اولین پایتخت فرهنگی این اتحادیه و سازمان نشان از اهمیت تاریخی و فرهنگی برای شرق و قاره آسیا دارد. بامیان در گذشته مرکز راهبان و روحانیان بودایی بوده. نام بامیان برگرفته شده از کتاب رامایانا (varmayana) می‌باشد. بسیاری از آموزه‌های بوداییان روی دیواره‌های مغاره های باقی مانده از صدها سال قبل حکاکی شده است. تندیس های کهن صلصال و شهمامه (شمامه) که قرن ها پا برجای بود سنت های کهن راهبان بودایی را حکایت می کرد. راهبان عصا به دست که کاسه های تکدی گری که نشان از ساده زیستی و زیست با خلق برای راهنمای خلق را می رساند در دست دیگر داشتند یادآوری می کرد. آموزه های سیدارته بودا و دیگر مرشدان این آیین در مغاره های دره های مرکز بامیان قرنها پابرجای بود تا اینکه انسانهای شرقی غیر بودایی به این سرزمین راه یافتند و با بدست آوردن شمشیر، منجنیق، توپ، تانک، باروت، خمپاره، آرپی جی، موشک و ده ها نوع سلاح مخرب دست یافتند. به مرور زمان یکایک این سنت های کهن را به تباهی کشیدند اوج آن را در دو دهه اخیر دیدیم. تندیس های کلان را طالبان با کمک پاکستان نابود ساخت. پاکستانی که اکنون که یکی از اعضاء این اتحادیه است نمی دانم چهره بغض آلود بامیان چگونه حضورش را تحمل خواهد کرد.
ب: ظرفیت های فرهنگی
در یک دهه و اندی که سایه شوم قاتلان فرهنگ و تمدن هزاران ساله بامیان از سر مردم این ولایت دور بود مردم بامیان نشان دادند که با داشتن امنیت می توانند در نظم و آرامش، صلح، ترقی و پیشرفت، پیشگام باشند. حضور گردشگران (ولو اندک) داخلی و خارجی و بازدید از اماکن گردشگری بامیان (بند امیر، دره و قلاع آهنگران و ضحاک، شهر غلغه، دشتهای زیبا و سرسبز منطقه شهیدان، کوهپایه های بابا، دره سرسبز فولادی و سادات، مجسمه ها و مغاره های خراب شده بودا) و رضایت از مردم بامیان مهمترین شاهد بر این مدعا است. تلاش جوانان برای تحصیل و آموزش، تلاش اقوام و مذاهب بامیان (شیعه و سنی، هزاره، تاجیک، سادات و قزلباش) در همزیستی مسالمت آمیز، تلاش فرهنگیان، و جامعه مدنی این ولایت برای همراه بودن با مسائل روز داخلی و بین المللی مثال های دیگر از رشد فکری فرهنگی مردم بامیان است.
۴- چشم انداز آینده (بامیان نگین شرق)
در صورتی که در جلسه ۱۵ جوزا امسال (جشن سارک در بامیان) برای بامیان و آثار تاریخی آن تصمیم های جدی گرفته شود و از جانب دست اندرکاران مربوطه برنامه های مشخصی در نظر گرفته شود، با بازسازی آبدات تاریخی چون تندیس های بودا، مرمت سازی مغاره ها، بازسازی قلعه های آهنگران و ضحاک، در حقیقت بخش هایی از سنت های کهن آسیا، ادیان شرقی، تمدن انسان های آسیایی، بازخوانی می شود. با این کار زمینه های تعامل بین الادیانی و بین الانسانی فراهم خواهد شد. این کار خود باعث رشد صلح و امنیت در بامیان و سراسر افغانستان خواهد گردید. و زمینه حضور گردشگران داخلی و خارجی را در بامیان فراهم خواهد کرد. مردم بامیان در طول تاریخ مدافع شهر و دیار خود بوده اند. این دیگران بوده که به بامیان حمله کرده اند. حملات سرداران عرب مسلمان به بامیان و تخریب مغاره ها و تندیس های بامیان و غنیمت گرفتن طلاهای منبت شده بر نوشته ها و صور تندیس ها، حملات صفاریان به این شهر، حمله اردوی چنگیزخان به بامیان و دفاع سرسخت مردم بامیان از شهر خودشان و کشته شدن نوه چنگیز به دست مدافعان بامیان، و حمله سرداران غزنوی به این شهر نمونه های روشنی است که در تاریخ افغانستان ثبت شده است.
در مدت سیزده سال نظام پسا طالبان در بامیان اندک کاری که صورت گرفت ساخت برخی جاده های درون و برون این ولایت، بازگشایی مکاتب و دانشگاه و شفاخانه بود. از بی کیفیتی معارف که داد و فریاد مردم بامیان را بلند کرده بگذریم، دانشگاه بامیان بزرگترین دستاورد فرهنگی در این ولایت است که بی کیفیتی کادر علمی، و امکانات آن و کمبود دانشکده ها و استادان در آن نتوانست آرزوی دیرینه این مردم را فراهم سازد. اگر مسئولین دولتی بامیان مسئله امنیت را پیش می کشند باید بگوییم که این خود مردم بامیان است که به دلیل داشتن روحیه صلح و نرم خویی و متمدن بودن عامل تامین امنیت بودند.
در عرصه بازسازی جاده های داخل و خارج از بامیان باید گفت به غیر از سرک (جاده) بامیان و یکاولنگ و جاده درون بازار بامیان باقی سرکهای ساخته شده در مسیر بامیان و کابل هنوز به اکمال نرسیده و با این وضعیت پیشرفت معلوم نیست که چه زمانی به پایان می رسد. در این مدت غربی ها یا نتوانستند کاری برای بامیان انجام بدهند و یا به دلایل مختلف دیدند که بامیان و مردم بامیان برای آنها آینده ای نخواهد داشت نخواستند کاری کنند. در نتیجه باز دوسیه بامیان به شرق و شرقی ها واگذار گردیده است دیده شود چه خواهند کرد و چه خواهد شد.
۵- مدیرت آینده (استفاده از فرصت ها، امکانات، و الگوگیری از نمونه های مشابه)
در صورتی که در جشن ۱۵ جوزا و رسمیت یافتن بامیان به عنوان اولین پایتخت فرهنگی سارک از جانب دولت افغانستان و اعضای اتحادیه سارک برنامه های مشخصی مانند بازسازی آبدات تاریخی، و فراهم سازی گسترش بازسازی ولایت بامیان در نظر گرفته شود باید این مسئله را با دقت تمام مدیریت و رهبری کرد. بامیان با داشتن مردم صلح دوست و نرمخو، جغرافیای طبیعی و انسانی ویژه، برای هر نوع پیشرفت فیزیکی و فرهنگی آمادگی دارد. مردمی و بومی بودن مدیران، دلسوزی و مسئولیت پذیر بودن، پیگیری برنامه ها، طرح و مدیریت برنامه های مناسب، توجه به نحوه اجرای برنامه ها، برخی از مسائل است که در صورت جدی گرفتن آنها می تواند در این امر راهگشا باشد. قبل از بامیان غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزیده شد. اما عدم مدیریت درست نتوانست انتظارات مردم و شان تاریخی غزنی را بر آورده سازد. با الگوگیری از شهرهای کاندیداتوری و برنده کاندیداتوری پایتختی و جوایز بزرگ در جهان، اگر نتوان همه برنامه ها و دستاوردهای آنان را در بامیان اجرا کرد لااقل می توان بخش های از دستاوردهای آنها را به عنوان راهبرد در نظر گرفت.

سیدجمال الدین موسوی- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین