۰

آرزوهایی که به یأس می انجامند

نثاراحمد فیضی غوریانی
دوشنبه ۳۱ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۹
سیاستمداران باید حرف هایی بزنند و وعده هایی بدهند که حداقل شرایط اجرایی شدن آن ها میسر باشد. وعده های کلان رهبران دولت وحدت ملی در دوران مبارزات انتخاباتی و پس از آن در ایجاد فضای یأس آلود فعلی نقش مهم دارد...
آرزوهایی که به یأس می انجامند

این روزها برای افغانستان روزهای سختی است. اوضاع امنیتی به صورت کم سابقه ای دگرگون شده و به سمت وخامت رفته است. امیدهای مردم به دولت جدید که در آغاز بسیار چشمگیر بود طی هفت ماه گذشته به شدت کاهش یافته و بوی یأس و ناامیدی از هر سو به مشام می رسد. نیاز است که پیش از رسیدن به وضعیت غیرقابل کنترول، تمهیدات و تدابیری سنجیده شود که باعث نجات کشور از وضعیت بحرانی فعلی شود. به نظر من چند عامل دست به دست هم داده اند که فضای یأس آلود فعلی نسبت به دولت وحدت ملی بوجود آید.

وعده های کلان:
از قدیم گفته اند که "سنگ بزرگ نشانه‌ی نزدن است". رهبران دولت وحدت ملی در زمان مبارزات انتخاباتی خود با وعده های کلان وارد میدان شدند. شاید یکی از دلایل چنین وعده های کلانی توجه برانگیز شدن و به تبع آن رأی آوردن در زمان انتخابات بوده باشد ولی فراموش نباید کرد که دادن وعده های کلان که نمی توانند از رؤیا به واقعیت برسند و یا با دشواری جامه عمل خواهند پوشید، باعث سرخوردگی عمومی و بی باوری نسبت توانایی های کارگزاران دولت می شود.
یادم هست حامد کرزی رییس جمهوری پیشین وقتی در دوره موقت زمام امور کشور را به دست گرفت در یک سخنرانی گفت تلاش می کند که تا پایان دوره کاری اش هر شهروند افغانستان مالک موتر و زندگی مرفه شود. در آن زمان کسی از آقای کرزی نپرسید که برای سی میلیون جمعیت افغانستان چگونه می توان سی میلیون موتر داد و زندگی مرفه تامین کرد. شاید چنین آرزویی در دل بسیاری ها باشد و بدون شک که آرزوی خوبی هم هست و حتی می توان برای دیگر انسان ها آرزوهای بهتر و مهمتر از این ها را داشت ولی به عنوان یک زمامدار و سیاستمدار چگونه می توان فقط آرزو کرد؟ سیاستمداران باید حرف هایی بزنند و وعده هایی بدهند که حداقل شرایط اجرایی شدن آن ها میسر باشد. وعده های کلان رهبران دولت وحدت ملی در دوران مبارزات انتخاباتی و پس از آن در ایجاد فضای یأس آلود فعلی نقش مهم دارد.

وخامت اوضاع:
از آغاز تشکیل دولت وحدت ملی این دولت با موجی از ناآرامی ها و ناامنی های گسترده رو به رو بوده است. حملات انتحاری در کابل و برخی ولایت های کشور سبب شده اند که وضعیت امنیتی بسیار بدتر از سالهای گذشته خود را نشان دهد. در همین حال وقوع چند حادثه خطرناک در افغانستان نیز مزید بر علت شد و دولت را در تامین امنیت به شدت ضعیف ثابت کرد.
یکی از این حادثه ها کشتن و سوزاندن فرخنده به آن صورت دردناک و فجیع در متن شهرکابل بود. وزیر دفاع بریتانیا وقتی این خبر را شنید گفت که" افغانستان هنوز در قرن سیزدهم قرار دارد". منظور وزیردفاع بریتانیا قرن سیزده میلادی در اروپاست که در آن انکزیسیون یا تفتیش عقاید از سوی کلیسا باعث کشته و سوزاندن هزاران تن شد. در همین حال حادثه بدخشان که در آن نزدیک به چهل سرباز ارتش به گونه بی رحمانه سربریده شدند از حوادث درد ناکی بود که مردم را نسبت به توانایی دولت در تامین امنیت به تردید انداخت.

مبارزه با فساد:
دولت وحدت ملی از روزهای نخست مبارزه با فساد اداری را با جدیت آغاز کرد و پرونده مجهول کابلبانک را دوباره گشود. گشودن دوباره این پرونده این امید را در دل های بسیاری از شهروندان زنده کرد که دولت اراده قاطع در مبارزه با فساد دارد. اما این پرونده نه تنها به صورت همه جانبه حل نشد که به ابهام های تازه ای نیز دامن زد. از سوی دیگر پرونده اختلاس در قراردادهای موادسوخت وزارت دفاع نشان داد که مبارزه با فساد روندی طولانی و به شدت زمان بر است که به این آسانی غلبه برآن امکان پذیر نخواهد بود.

مشکل فقر و بیکاری:
با وجود این که هفت ماه فرصت زیادی برای یک حکومت جدید به هدف غلبه بر مشکلات بنیادی جامعه زمان بسیار کوتاهی می تواند باشد ولی با درنظر داشت وضعیت اسفبار اقتصادی شهروندان دولت باید حداقل تغییرات را در این عرصه به وجود می آورد. اما در طول این مدت حتی نمی توان از استراتژی مدون دولت در مبارزه با فقر و بیکاری سخن گفت. مردم انتظار نداشتند که دولت در هفت ماه سفره های آن ها را رنگین سازد ولی این انتظار را داشتند که بدانند برنامه های دولت در کوتاه مدت و درازمدت برای حل معضل فقر و بیکاری چیست؟ و ظرف چه مدتی احتمال کاهش این دوپدیده در کشور وجود دارد؟

نتیجه:
در نتیجه می توان گفت که امید مردم به آینده ی بهتر آنگونه که رهبران دولت وحدت ملی وعده سپرده بودند به شدت کاهش یافته و فضای یأس جانشین آن شده است. دولت وحدت ملی اگر در اسرع وقت دست به یک رشته اقدام های پیشگیرانه نزند آینده خوبی در انتظار آن نخواهد بود. این اقدام ها باید در راستای تامین صلح، مبارزه با فقر و بیکاری به عنوان اساسی ترین معضلات جامعه باشد. دولت باید برنامه های کلان خود را در این سه مورد به گونه واضح ارایه دهد و بگوید که در هر قدم قرار است چه اتفاقی بیفتد، به ویژه حالا که بحث کابینه نیز پایان یافته و قوه اجرائیه وارد میدان کار و تلاش شده است.
نثاراحمد فیضی غوریانی- عضو مجلس نمایندگان
ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین