درسهایی از موفقیت هسته ای ایران

ــ این نوشته صرفاً با توجه به توافق ایران و پنج به علاوه یک نوشته شده است
ـــ جمهوری اسلامی ایران و گروه پنج بعلاوه یک، به یک توافق مقدماتی دست یافتند و برای ایران یک خیزبلند سیاسی در چارچوب ایفای نقش تأثیرگذار جهانی محسوب میگردد.

ـــ نظام سیاسی که مبتنی بر هیچ یک از ارزش های نظری غربی نبود و غرب هم در روزهای اولیه ظهور آن، معتقد بود که چند روزبعد فرو خواهدپاشید، امروز بصورت سیستماتیک تبدیل شد به تأثیرگذارترین قدرت منطقه.

ـــ اسلام سیاسی بنابر دیدگاه غربی ها، شیخ نشین ها و سلطان نشین های عربی نمی توانست مبنای یک چارچوب سیاسی جوابگو برای یک جامعه مدرن باشد و کار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را بیشتر یک عملکرد سنتی در برابر ارزش های مدرن تلقی میکردند که در نتیجه ثابت شد این طرز تلقی از اسلام سیاسی ناشی از عدم درک واقعی غرب از اسلام و حماقت سلطان نشین های عربی از اسلام سیاسی می باشد و چندان با واقعیت نظری تئوری سیاسی اسلام انطباق ندارد.

ــ ایران از یک کشور مطیع غرب، توسط امام خمینی به یک کشور با استندردهای مخصوص اسلامی در تمام سطوح (اعم از فرهنگ، سیاست، هنر و اخلاق ) تبدیل گردید که در روزهای اولیه بنابر پیشبینی های غربی انتظارش نمی رفت در حالیکه در اطراف ایران هستند کشورهایی که هنوز میان پیروی از خدا و غرب در تردّد هستند و میزان آسیب های بریدن از یکی را ارزیابی میکنند.

ـــ چانه زنی غرب با ایران در مذاکرات هسته ای نشان داد که غرب برخلاف بلوف های ظاهری اش نیازمندتر از آن است که بی توجه به ایران در شرق میانه و درکل آسیا تصمیم گیری نماید و وعده های غرب هم مبنی بر اینکه ایران ضربه خواهد خورد و بیچاره خواهد شد و امثالهم، بیشتر یک لاف رسانه ای بود تا یک ابراز واقعیت.

ـــ بیشتر از دهها بار از اوباما و دیگر رهبران غربی شنیده بودم که تنها راه حل ممکن با ایران توقف فعالیت های هسته ای ایران می باشد؛ در این توافق تمام فعالیت های هسته ای ایران به رسمیت شناخته شد و غرب تمام تعهداتش را در برابر مردم و شاگردانش از قبیل اسرائیل و سلطان نشین های عربی، از یاد برد.

ــــ ایران بصورت موفقانه قدم بلندی را در راستای بدست آوردن حق استفاده از انرژی اتمی برداشت و سلطان نشین های عربی بجای تعامل سازنده با ایران هنوز که هنوز است دست به دامان غرب زندگی می کنند و هر ازگاهی بر درگاه غرب دست نیایش بلند میکنند.

ــــ کشورهای عربی نتوانستند ایران را به لحاظ غیرعرب بودنش تحمل نمایند و تا آخر خط در برابرش کارشکنی نمودند و تا حدی که با کل اسلامگرایی سیاسی در منطقه مانند اخوان المسلمین، دشمنی ورزیدند ولی این کار بجایی نرسید؛ چون نوعی حق تلفی مبتنی بر حسادت و تمامیتخواهی بی رویه بود، با تکیه برقدرت های غیراسلامی بود و با استفاده سوء از اسلام در قالب مذاهب سنی صورت می گرفت.

ـــ این توافق نشان داد که غرب زمانی که درک نماید چیزی به نفعش است دیگر شاگردانش را فراموش میکند و با توجه به این امر ما باید درس بگیریم که:
خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش بدست خویش بنوشت
به آن ملت سر وکاری ندارد
که دهقانش برای دیگران کشت

کمال الدین حامد- استاد دانشگاه
ارسالی به خبرگزاری جمهور