۰
نظرسنجی بنیاد آسیا،

رسانه و سایه سیاست

محمد‌نادر اخباري
جمعه ۱۴ قوس ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۷
رسانه و سایه سیاست
بنیاد آسیا (Asia Foundation)، نتایج پیمایش امسال خود را تحت عنوان "نظرسنجی مردم افغان در سال ۲۰۱۴" در تاریخ ۱۸ نومبر/ ۲۷ عقرب منتشر کرد.
محتوای نظرسنجی میدانی این نهاد، در نظر اول به سطحی ترین لایه ی یافته ها، چندان غیرقابل پیشبینی نبود و در کل، کاهش چند درصدی در شاخص های مطلوب امنیتی، اقتصادی و رفاهی و البته افزایش مختصر در برخی شاخص های مطلوب اجتماعی به ویژه در حیطه زنان را مستند می ساخت.
اما در پس سطحی ترین لایه خوانش نتایج این نظرسنجی، بُعد سومی هم نهفته است، نکاتی قابل تأمل که از برخی برداشت ها و تفاسیر متنوع رسانه ای تا برخی ظرایف فنی و اجرایی نظرسنجی را در بر می گیرند.

نظرسنجی بنیاد آسیا و رسانه ها
نظرسنجی اخیر، دهمین مورد از نظرسنجی های بنیاد آسیا در افغانستان بود. بنیادی که ارزیابی های پیمایشی جامع خود را از سال ۲۰۰۴ به صورت روتین آغاز کرده است.
از آنجا که اصل "تفسیر علمی منهای تعبیر سیاسی" به عنوان یک مبنای فنی، در متن گزارش یافته های نظرسنجی این بنیاد رعایت شده و داده ها به صورت خام ارائه شدند، رسانه های مختلف تعابیر متفاوتی از این یافته ها داشتند. این تنوع برداشت ها را می توان در تیترهای انتخابی رسانه ها برای گزارش نتایج این نظرسنجی مشاهده کرد.
برای نمونه، تیتر وبسایت بی بی سی در این خصوص چنین بود:
"خوشبینی افغان ها نسبت به آینده کاهش یافته است"
در عین حال در متن تحلیل بی بی سی، این جمله نیز آمده بود:
"افغان ها نسبت به آینده همچنان خوش بین اند."
با وجود اینکه دو عبارت تیتر و متن، دو تأثیر متفاوت بر عامّه مخاطبین می گذارند، منافاتی هم با یکدیگر ندارند. چرا که طبق یافته های این نظرسنجی، 54/7 درصد از افغان ها، کشور را در مسیر درستی می دانند و از آنجا که این رقم،4/7 درصد بیش از نصف جامعه آماری است، تعبیر "خوشبینی افغان ها به آینده" (متن بی بی سی) صدق می کند.
از سویی دیگر، افت 2/5 درصدی این رقم نسبت به سال گذشته (57/2)، می تواند تیتر بی بی سی یعنی "کاهش خوشبینی افغان ها نسبت به آینده" را توجیه نماید.
اکنون دو تیتر دیگر را مقایسه می کنیم:
وبسایت راه فردا:
"نظرسنجی بنیاد آسیایی، نشان از خوشبینی شهروندان به آینده افغانستان دارد"
وبسایت پیام آفتاب:
"نظرسنجی جدید بنیاد آسیا: بدبینی نسبت به آینده افزایش یافته است"
واضح است که شدّت تضاد در برداشت های عامّه از دو تیتر فوق، بسیار بالاتر از مورد بی بی سی است. چرا که راه فردا، جنبه امیدوارکننده نتایج و پیام آفتاب، بُعد ناامید کننده یافته های نظرسنجی را به عنوان تیتر، انتخاب و برجسته ساخته اند.
اما هر دو گزاره فوق با وجود القای دو مفهوم مختلف الجهت از واقعیتی واحد، باز هم منطبق بر نتایج نظرسنجی هستند. تنها مشکل موجود، کمبود یک قید یا صفت در عنوان اول (تیتر راه فردا) است. چرا که 54/7 درصد افغان خوشبین، آنچنان اکثریت قاطعی نیست که بتوان "خوشبینی شهروندان" را از آن استنباط کرد. زیرا تعبیر "خوشبینی شهروندان"، ناخودآگاهِ مخاطبین را به سمت یک اکثریت قریب به اتفاق هدایت می کند. شاید عبارت "خوشبینی نسبی شهروندان"، عبارت مناسب تری برای انتخاب به عنوان تیتر بود.

نظرسنجی های بنیاد آسیا و زمان
این امری طبیعی است که مخاطب با مشاهده برچسب تاریخ ۲۰۱۴ روی محصول نظرسنجی بنیاد آسیا، نتایج آن را به کل سال ۲۰۱۴ تعمیم دهد و چنین نتیجه بگیرد که برون ده این پیمایش، بیانگر میانگین نظرات مردم افغانستان در کل سال میلادی جاری است.
این در حالیست که نظرسنجی های روتین سالانه این بنیاد، در ماه های جون-جولای (تقریبا جوزا و سرطان) انجام می شوند، اما یافته ها با تأخیری ۴-۵ ماهه انتشار می یابند. چنانکه نتایج نظرسنجی ۲۰۱۲ در نیمه نوامبر (اواخر عقرب) و نتایج نظرسنجی ۲۰۱۳ در اوایل دسمبر (اواسط قوس) منتشر شدند. نظرسنجی امسال نیز از ۲۲ جون تا ۸ جولای (یکم تا هفدهم سرطان) در سطح ۳۴ ولایت اجرا و نتایج آن در ۲۷ عقرب اعلام شدند.

ایراد فنی که بر پیمایش های سالانه بنیاد آسیا مترتب است، زمانی است که برای انجام نظرسنجی انتخاب شده است.
در افغانستان به عنوان یک کشور درحال توسعه که سهم صنعت از تولید ناخالص ملی هنوز ناچیز است و هر چهار پایه اقتصاد آن بر تولید روستایی استوارند (زراعت، دامداری، فرآوری مقدماتی و صنایع دستی)، انتخاب زمان یک نظرسنجی جامع می تواند در نتایج نهایی آن بسیار تأثیرگذار باشد. به عبارتی دیگر، آثار مقطع زمانی اجرای نظرسنجی، به گونه ای مشهود در گرایش های مصاحبه شوندگان و نهایتا در نتایج اکثر آیتم های مورد بررسی، انعکاس خواهند یافت.
در نیمه ی نخست برج سرطان (زمان انجام این نظرسنجی)، اولین دور برداشت محصولات زراعی زمینی در سطح کشور پایان یافته است. بخش اعظمی از محصولات باغی، به ویژه در ولایات گرمسیر برداشت شده اند یا در شرف برداشت هستند. در این زمان (پایان فصل بهار و اوایل تابستان)، عایدی دامداران خرد و کلان به حداکثر رسیده است. میزان تولید محصولات جانبی کشاورزی و دامداری نیز به اوج خود نزدیک می شود و به تبع آن، سرریز تولیدات و محصولات مازاد بر مصرف کشاورزان و دامداران به سمت شهرها نیز باعث شکوفایی و گرمی بازارهای خرده فروشی شده اند. همچنین آب و هوا در این مقطع در اکثر نقاط کشور مساعد و مطلوب است و راههای مواصلاتی اصلی و فرعی باز هستند.
حال نتیجه نظرسنجی از مردم ۳۴ ولایت در فضایی با ویژگی های فوق را با نتیجه یک نظرسنجی فرضی در برج دلو یا حتی جدی مقایسه کنید:
سرمای سخت بر اکثر نقاط کشور حاکم است. نقدینگی و ذخائر مالی عموم خانوارها پایان یافته اند یا رو به پایان هستند. انواع سوخت کمیاب شده اند و بهایشان افزایش یافته است. سرمای مفرط و شرایط سخت طبیعی، راههای بسیاری را مسدود ساخته اند و حمل و نقل و باربری را دشوار یا ناممکن نموده اند. دسترسی به واحدهای اداری-درمانی نیز بسیار دشوار شده است.
حال تصور کنید که مصاحبه کننده ای از بنیاد آسیا در برابر مردمانی در این شرایط سخت ظاهر شود و از میزان رضایتشان از حکومت یا از شرایط اقتصادی، رفاهی، درمانی و ... پرسش کند! به باور شما، نتایج دو نظرسنجی در دو فصل متضاد، تا چه حد با یکدیگر تفاوت دارند؟ آیا می توان صرفا نظرسنجی در یکی از دو مقطع زمانی را معرّف افکار عمومی دانست؟
احتمالا پاسخ بنیاد آسیا چیزی شبیه به این خواهد بود:
"این نظرسنجی های روتین، در یک مقطع زمانی یکسان در هر سال میلادی انجام می شوند و نتایج نظرسنجی هر سال، با نتایج همان مقطع از سال پیش یا سال های پیشتر مقایسه می شوند. لذا این ایراد به واسطه یکسانی مقاطع، محلی از اعراب ندارد."
اما از آنجا که بنیاد آسیا، نتایج نظرسنجی هایش را با تأخیری چند ماهه و در اواخر سال میلادی منتشر می کند و عنوان "نظرسنجی مردم افغان در سال ۲۰۱۴" را بر آن می نهد، عامه مخاطبین –همانطور که پیشتر گفته شد- برداشتی میانگینی از نظرسنجی خواهند داشت، غافل از آن که این نتایج، انعکاس افکار عمومی در مساعدترین زمان به لحاظ شرایط نسبی اقتصادی و رفاهی هستند.
روش "نظرسنجی تک مقطعی" بنیاد آسیا، برای کشورهای توسعه یافته که نمودار سیاست، اقتصاد و مناسبات ملت و حکومت در آنها خطی و مستقیم است و فراز و فرودهای ناگهانی ندارد، روشی معقول و مناسب است، چراکه در این کشورها، تغییر فصول و شرایط آب و هوایی، منجر به تغییرات ناگهانی در سطح رفاه خانوار یا ایجاد افت و خیز در سطح رضایتمندی از خدمات دولتی
در افغانستان به عنوان یک کشور درحال توسعه که سهم صنعت از تولید ناخالص ملی هنوز ناچیز است و هر چهار پایه اقتصاد آن بر تولید روستایی استوارند (زراعت، دامداری، فرآوری مقدماتی و صنایع دستی)، انتخاب زمان یک نظرسنجی جامع می تواند در نتایج نهایی آن بسیار تأثیرگذار باشد. به عبارتی دیگر، آثار مقطع زمانی اجرای نظرسنجی، به گونه ای مشهود در گرایش های مصاحبه شوندگان و نهایتا در نتایج اکثر آیتم های مورد بررسی، انعکاس خواهند یافت.
نمی شود. در حالی که تغییرات اقلیمی و طبیعی یا حتی تحولات سیاسی مقطعی در کشورهای در حال توسعه، بلافاصله به تغییر در وضعیت رفاهی و سپس تغییر نگرش فرد می انجامند و طبعا این متغیرها، در پاسخ جامعه به هر نظرسنجی انعکاس می یابند.
روش های نظرسنجی پیوسته (Flat) یا روش های چندمقطعی، نتایج واقعی تری به دنبال دارند. اما شاید به واسطه پرهزینه بودن، نیاز به امکانات فراوان و وجود معضلات امنیتی، برای اجرا در افغانستان مناسب نباشند. از این رو روش دومقطعی می تواند جایگزین مناسبی برای روش تک مقطعی بنیاد آسیا باشد. قطعا میانگین دو نظرسنجی که یکی در اواخر فصل سرد (مارچ یا اپریل-حوت یا حمل) و دیگری در اواخر فصل گرم (سپتمبر یا اکتوبر-سنبله یا میزان) انجام شود، هم دارای کارکردی بهتر برای مقایسات سالانه است و هم قابلیت بیشتری برای تعمیم یافته ها به سرتاسر سال میلادی دارد.

نظرسنجی امسال بنیاد آسیا و انتخابات
نظرسنجی امسال بنیاد آسیا، در یک بازه ی زمانی ۱۷ روزه –از یکم تا هفدهم سرطان-انجام شد. اخذ نظرات مردم در زمانی آغاز شد که یک هفته از روز برگزاری مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری اخیر می گذشت و بحران انتخاباتی و التهابات سیاسی، به اوج خود رسیده بودند، یک بحران سیاسی تمام عیار که در طول ۱۳ سال اخیر، بی سابقه بود.
نظرسنجی های بنیاد آسیا نیز که از سال ۲۰۰۴ آغاز شدند، هرگز در بحبوحه شرایطی اینچنین بغرنج و معلق، انجام نشده بودند.
جالب آنکه برابر یافته های نظرسنجی بنیاد آسیا در آن هفده روز، اکثریت افغان ها (54/7 درصد) اعلام کردند که "کشور در مسیر درستی در حال حرکت است"!
بهتر است برای درک بهتری از میزان تناسب "رضایت اکثریت افغان ها از درستی مسیر حرکت کشور" با شرایط سیاسی-اجتماعی آن هفده روز، نگاهی اجمالی به برخی رویدادهای آن ایام بیاندازیم:
-۳۱ جوزا (یک روز پیش از آغاز نظرسنجی): معترضین به تقلب انتخاباتی، در دو نقطه از کابل تظاهرات کردند. در این میان شعارهای تندی شنیده می شد.

-۱ سرطان: چند فایل مکالمه تلفنی رئیس دارالانشای کمیسیون مستقل انتخابات (ضیاءالحق امرخیل) افشاء و منتشر شدند که ظنّ بسیاری را نسبت به وقوع تقلب سیستماتیک به یقین تبدیل نمودند.
-۲ سرطان: در نتیجه اعتراضات گسترده اعضای تیم اصلاحات و همگرایی و هوادارانشان، آرای هفده مرکز اخذ رأی دیگر نیز قرنطینه شدند.
-۵ سرطان: ستاد اصلاحات و همگرایی، اسناد تازه ای از وقوع تقلب های گسترده منتشر کرد، از جمله فایل تصویری پرکردن صندوق های اخذ رأی توسط چند سرباز اردوی ملی و نیز مکالمه تلفنی والی میدان وردک. انتشار این اسناد، بر شدت التهابات افزود. همزمان اعلام شد که ستاد دکتر عبدالله، اسناد بیشتری را در اختیار دارد که در زمان مقتضی، منتشر خواهند شد.
-۶ سرطان: دومین تظاهرات معترضین به تقلب های انتخاباتی در کابل برگزار شد. این بار دهها هزار نفر از چهار نقطه شهر به راه افتادند و در دو نقطه تجمع کردند. شعارها بسیار تندتر شده بودند.
-۸ سرطان: دکتر عبدالله اعلام کرد که از آن پس، کمیسیون های انتخاباتی را به رسمیت نمی شناسد و روابط خود با کمیسیون ها را قطع کرده است. وی مسئولیت پیامدهای بعدی را –هرچه باشند- بر عهده ی رئیس جمهور کرزی دانست.
-۱۰ سرطان: دکتر عبدالله بار دیگر تأکید کرد که نتایج انتخابات را نمی پذیرد.
-۱۱ سرطان: دو کمیسیون انتخاباتی (کمیسیون انتخابات و کمیسیون رسیدگی به شکایات)، عملکرد یکدیگر را زیر سؤال بردند.
-۱۲ سرطان: اعتراضات به حدی رسیدند که پای نماینده اتحادیه اروپا را رسما به قضیه باز کردند.
-۱۳ سرطان: در رویدادی مشکوک، صدها تانکر سوخت در غرب کابل در آتش سوختند. همزمان، دکتر عبدالله ده پیش شرط را برای بازگشت به گفتگو با کمیسیون ها اعلام کرد.
-۱۵ سرطان: سناتور لوین آمریکایی که برای میانجیگری به کابل آمده بود، دو تیم انتخاباتی و هوادارانشان را به آرامش دعوت کرد.
-۱۶ سرطان: تمامی دانشگاه های کشور با هدف پیشگیری از اعتراضات و تنش های دانشجویی و به بهانه ی گرمی هوا و فرارسیدن ماه رمضان، به مدت ۲۶ روز تعطیل اعلام شدند. همزمان، اشرف غنی احمدزی از سوی کمیسیون انتخابات به عنوان برنده انتخابات اعلام شد.
-۱۷ سرطان (آخرین روز نظرسنجی بنیاد آسیا): هزاران معترض خشمگین، در خیمه لویه جرگه گرد هم آمدند، شماری از آنها تصویر بزرگ حامد کرزی را پایین کشیدند. متعاقبا دکتر عبدالله طی اظهاراتی مبسوط اعلام کرد که حکومت مردمی تشکیل خواهد داد. همزمان، تجمعات اعتراضی در برخی ولایات از جمله هرات و بلخ در حال شکل گیری بودند.

شگفت است که اکثریت افغان های مصاحبه شونده، در بحبوحه ی شرایطی چنین بحرانی که نمونه هایی از آنها ذکر شدند، به مصاحبه کنندگان بنیاد آسیا اعلام کردند که به "حکومت مرکزی اعتماد دارند" و "معتقدند که کشور در مسیر درستی در حال حرکت است"!
75/3 درصد افغان ها، عملکرد حکومت مرکزی را "خوب" یا "بسیار خوب" توصیف کردند!
63/3 درصد افغان ها، انتخابات را "آزاد" و "منصفانه" دانستند!
66/4 درصد افغان ها اعلام کردند که از عملکرد کمیسیون های انتخاباتی، "راضی" یا "بسیار راضی" اند! (این در حالیست که خود کمیسیون انتخابات از عملکرد خود راضی نبود و رئیس این کمیسیون در روز اعلام نتایج تفتیش آراء، از برگزاری یک انتخابات سالم و تفتیش مؤثر، اظهار عجز و ناتوانی نمود)
حتی آقای عبدالله احمدزی، نماینده بنیاد آسیا در افغانستان و از دست اندرکاران اصلی اجرای این نظرسنجی، طی مصاحبه ای چنین نتیجه گرفت: "مصاحبه های عمیق ما در این نظرسنجی نشان می دهد که بسیاری از افغانستانی ها به شرایط کنونی راضی اند، چون در دهه های گذشته هرگز چنین شرایط نسبتا خوب را تجربه نکرده اند"! (پیام افتاب)
بررسی گزارش ۲۲۰ صفحه ای نظرسنجی بنیاد آسیا، سرنخ قابل توجهی از دلایل فنی ناهماهنگی برخی نتایج با واقعیت های اجتماعی به دست نمی دهد. مگر وجود برخی ابهامات در بخش هایی که بنیاد آسیا، ارزش گذاری جمعیتی و تعیین ضرایب تأثیر را با تکیه بر داده ها و پردازش های CSO (اداره آمار مرکزی) لحاظ کرده است. با توجه به عدم شفافیت در همین بخش از گزارش پیمایش است که ظنّ تکیه بیشتر بر نقشه تراکمی به جای نقشه پراکنش جمعیتی تقویت می شود. چرا که فقط اختصاص ضرایب "بیش برآورد شده" (Overestimated Value) می تواند گرایش ها در برخی ولایات را در نتیجه نهایی نظرسنجی، پررنگ تر از مقدار واقعی منعکس سازد (و بالعکس).

بنیاد آسیا و سایه سیاست
بسیار خوانده و شنیده ایم که اشخاص یا رسانه ها، انتقال اخیر قدرت در افغانستان را "اولین انتقال مسالمت آمیز قدرت در کشور" توصیف کرده اند. اگر "مسالمت آمیز" بودن انتقال قدرت را، اجتناب از درگیری های نظامی و عدم خشونت و خونریزی تعریف کنیم، این انتقال قدرت قطعا مسالمت آمیز بوده است. اما اگر معانی "رضایت همه نامزدها"، "رضایت ملی" و نهایتا "انتقال رضایتمندانه و قانع کننده قدرت" را در این "انتقال مسالمت آمیز" بجوییم، راهی بیهوده پیموده ایم. چراکه مردم با وجود شرکت در دو مرحله انتخابات، هرگز انتظار انتقال قدرت از طریق یک "توافق" را نداشتند. این توافق، تنها بدیلی برای یک انتخابات پرهزینه بود، توافقی که ناگزیر بر مردم تحمیل شد.
یک "انتخابات سالم" و یک "توافق سیاسی"، هر دو به انتقال مسالمت آمیز قدرت منتهی می شوند، لیکن میان این دو "مسالمت"، تفاوت بسیار است.
اما آنگاه که انتقال قدرت اخیر، "دموکراتیک" خوانده می شود، دیگر موضوع فراتر از تأویل و تفسیرپذیری یک صفت است. در صفحه رویدادهای وبسایت رسمی بنیاد آسیا در تاریخ ۱۸ نومبر، انتقال اخیر قدرت صراحتا به زبان انگلیسی ،"اولین انتقال دموکراتیک قدرت در تاریخ کشور" خوانده شد (یافته های این نظرسنجی همزمان با کابل، در انستیتو مطالعات صلح ایالات متحده در واشنگتن نیز انتشار یافتند). در حالی که مجریان این نظرسنجی در گفتگو با رسانه های فارسی زبان، از به کار بردن واژه "دموکراتیک" که در وبسایت بنیاد آمده بود اجتناب می کردند.
این سیاست دوگانه اما ظریف بنیاد آسیا در القای "دموکراتیک" بودن انتقال قدرت به رسانه های بین المللی و "مسالمت آمیز" خواندن آن برای رسانه های داخلی، مصداق بارز شکستن حریم بی طرفی و عبور از خط قرمزی است که یک پیمایش مستقل و دانش محور را از یک افکارسنجی سفارشی، متمایز می سازد.
محمدنادر اخباری- روزنامه نگار و پژوهشگر
ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین