۰

چاپلوسی؛ معضل ساختاری

دوشنبه ۲۱ میزان ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۰۹
چاپلوسی؛ معضل ساختاری


اشرف‌غنی احمدزی، رییس جمهور کشور، دیروز در دیداری با بزرگان ولایت بغلان از عزم خود برای مبارزه با پدیده چاپلوسی سخن گفته و افزوده است نگذارید که شکار چاپلوسان شوم.
چاپلوسی، یکی از عوامل اصلی ترویج فساد در ادارات دولتی بوده و مانع مهمی فراروی تحکیم اصل شایسته‌سالاری و فرهنگ واگذاری کار به اهل کار می‌باشد. در جایی که چاپلوسی حاکم است، همواره فرومایه‌ترین‌ها بر صدر نشسته و بر سرنوشت مردم چیره می‌شوند. عزم اشرف غنی احمدزی برای مبارزه با چاپلوسی، امر نیک و ستودنی است. من در حالی که از این امر استقبال می‌کنم، اما می‌خواهم بگویم که اگر آقای غنی عزم جدی برای مبارزه با حضور فرهنگ چاپلوسی در ادارات دولتی دارد باید با این امر بنیادین و ریشه‌ای برخورد کند، نه در سطح شعار و لفاظی. هرگونه برخورد بنیادین با معضل چاپلوسی مستلزم آن است که از تعریف آن به عنوان یک حماقت فردی پرهیز نموده و به آن به عنوان یک معضل ساختاری نگاه کنیم و ریشه‌های ساختاری آن را به تیشه بزنیم. واقعیت آن است که چاپلوسی یک معضل ساختاری بوده و ریشه در ساختار سیاسی افغانستان دارد. ساختار سیاسی افغانستان، در درازنای تاریخ ساختار استبدادی بوده است. در ساختارهای استبدادی، چیزی که وجود ندارد احساس امنیت شغلی است. درچنین نظام‌هایی، کارمندان دولت همواره در هراس از دست دادن شغل شان و مغضوب و منفور واقع شدن در نزد سلطان به سر می‌برند. احساس عدم امنیت شغلی در کشورهای استبدادزده، ویژه ماموران پایین رتبه دولتی نبوده بلکه هر اندازه موقعیت شخص در نظام بلندتر باشد هراس و در نتیجه بدبینی و بی اعتمادی وی افزونتر می باشد.
کمترین پیامد احساس عدم امنیت شغلی برای افغانستان این بوده است که ماموران بلندپایه و دون پایه آن، برای آن‌که بتوانند امنیت شغلی خود را تضمین کنند به چاپلوسی روی آورده و تلاش می‌کنند که با اعطای القاب و دادن تحفه، موجبات رضایت خاطر شاه و سلطان و رییس جمهور را فراهم نموده و از شغل شان چندروزی محافظت کنند.
ماموران دولتی افغانستان در زندگی شان بارها تجربه کرده‌اند که در این کشور کسی به صرف بهتر خنداندن فرد اول به مقام بلندی نایل شده و بارها نیز شاهد بوده‌اند که یکی از مقام های بلندپایه کشور هنگامی که مورد بی‌لطفی سلطان قرار گرفته، نه تنها مقام و منصب، بلکه حتی جان و مالش را نیز از دست داده است. بنابراین، آن‌ها به خاطر محافظت از شغل و موقعیت شان چاپلوسی در برابر فرد اول را به عنوان یک اصل پذیرفته‌اند. بنابراین، هرگونه مبارزه علیه چاپلوسی باید از تغییر ساختار نظام در افغانستان آغاز شود. نظام سیاسی افغانستان هنوز هم استبدادی است و دموکراسی موجود در کشور نیز دموکراسی تاج‌پوشانی می‌باشد. دموکراسی تاج‌پوشانی، دموکراسی نه، بل شبه‌اقتدارگرایی می‌باشد که به‌خاطر سوءاستفاده از مشروعیت گسترده نظام مردم‌سالاری در سطح جهان، در هر پنج سال یک‌بار انتخاباتِ آگنده از تقلب برگزار می‌کند و کسی را برای یک دوره پنج‌ساله به عنوان رییس جمهور اما با اختیاراتِ یک شاه در نظام‌های شاهی مطلقه برمی‌گزیند. رییس جمهور دموکراسی‌های تاج‌پوشانی، آن دولت‌مرد منتخب دموکراسی‌های آتن و حتی رهبران لیبرال‌ دموکراسی‌های معروفِ امروزی نیست که یک حکومت مسئول و پاسخ‌گو ایجاد کند، بل زعیم و فرمان‌روایی مطلق‌العنانی می‌باشد که مجوز رسمی خودسری و مسوولیت‌ناپذیری را از یک انتخابات فرمایشی به دست آورده و هرچه را که اراده کرد، بدون ترس و هراس از کدام نیروی بازدارنده، انجام خواهد داد. اختیارات فوق‌العاده‌ای که امروزه قانون اساسی کشور برای رییس جمهور تعریف کرده، وی را به یک موجود خودسر تبدیل نموده است. این اختیارات فوق‌العاده‌ای که برای او دست باز در تعیین و عزل ماموران بلند رتبه دولتی داده است، خود منشأ اصلی چاپلوسی است. ماموران بلندپایه دولتی اگر در برابر رییس جمهور چاپلوسی نکنند، چه کنند؟
بنابراین آقای اشرف‌غنی احمدزی اگر واقعاً می‌خواهد علیه این پدیده مبارزه کند، باید از یک سو اختیارات رییس جمهوری را کاهش بدهد و از سوی دیگر پروسه عزل و نصب ماموران دولتی را قانون‌مند بسازد.
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین