۰

حکومت وحدت ملی؛ خوشبین‌ها و بدبین‌ها چه می‌گویند؟

سه شنبه ۱ میزان ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۹
افغانستان نیاز به استمرار ثبات، استقرار و پایداری سیاسی دارد. بید خشکیده ای که از هر بادی به خود می لرزد، به این آسانی، به روی زندگی و سبزینگی لبخند نخواهد زد.
حکومت وحدت ملی؛ خوشبین‌ها و بدبین‌ها چه می‌گویند؟

توافق دو جناح انتخاباتی بر تشکیل حکومت وحدت ملی، واکنش های زیادی را در داخل و خارج افغانستان در پی داشت.
به عنوان نمونه، عبدالحفیظ منصور عضو مجلس نمایندگان می‌گوید:«تشکیل حکومت وحدت ملی بر اساس توافق سیاسی دو نامزد تجربه نوع جدید دموکراسی و یک موفقیت بزرگ برای مردم افغانستان است.»
وی افزود:«حکومت وحدت ملی بدیل بحران و جنگ داخلی است. دوم حکومت وحدت ملی یک نیاز برای جلب حمایت جامعه جهانی بود، دموکراسی‌های اکثریتی در بسیاری از کشورها در سال های واپسین جواب نداد. به همین دلیل جامعه جهانی در راس آن امریکا اصرار داشت که باید یک دموکراسی مشارکتی که در آن یک حکومت متحد و یکپارچه به وجود بیاید، شکل بگیرد.»
از سوی دیگر، رمضان بشردوست؛ دیگر عضو این مجلس می‌گوید:«اولین بار است در افغانستان که به صورت رسمی یک حکومت مبتنی بر تقسیم چوکی و پول ایجاد می شود و رسمیت پیدا می کند... تشکیل چنین حکومتی برای نخبگان سیاسی افغانستان لندکروزر، کاخ، قصر و سفرهایی به تاجیکستان، دوبی، پاریس، واشنگتن و مسکو به ارمغان می آورد؛ اما برای مردم افغانستان، گرسنگی، فقر، کشته شدن و بی عزت شدن است که متاسفانه ما در ۴۰ سال گذشته شاهد آن هستیم.»
شاید منصور و بشردوست، از دو طیف متفاوت اجتماعی در افغانستان نمایندگی نکنند؛ اما واقعیت این است که دیدگاه هایی که آنها مطرح کردند و فاصله ای که میان این دیدگاه ها وجود دارد، آشکارا نشانگر آن است که فاصله و فراق میان خوش بینی ها و بدبینی ها نسبت به آینده دولت وحدت ملی به همین اندازه، فراوان است.
طیف وسیعی از مردم افغانستان از توافق دو نامزد، استقبال کردند و از نتایجی که این توافق در کوتاه مدت به همراه خواهد داشت عمقیا مسرور و امیدوار شده اند.
هیچ تردیدی وجود ندارد که افغانستان در اثر تنش های انتخاباتی ناشی از تقلب های گسترده در انتخابات، بر لبه یک پرتگاه مهیب و بی بازگشت قرار گرفته بود. همه چیز در خطر بود. جنگ، بحران، ناامنی، هرج و مرج، مهاجرت و بی خانمانی و آوارگی از پیامدهای محتوم وضعیتی بود که در نتیجه توافق اخیر، بر آن نقطه پایان گذاشته شد.
حتی اگر این امید وجود می داشت که طرف های دخیل در ماجراهای پس از انتخابات، مانع از بروز بحران هایی شبیه دوره جنگ های داخلی در کشور می شدند، طولانی شدن بن بست انتخاباتی، به اندازه کافی تاثیرات ویرانگر خود را بر اقتصاد، امنیت، دولت داری و سایر امور مربوط به حیات اجتماعی افغانستان گذاشته و از مردم افغانستان، قربانی گرفته بود؛ بنابراین، برای بروز یک گسست و ازهم گسیختگی، تلاشی و تجزیه اجتماعی در کشور، کافی بود این بن بست، چند روز دیگر نیز ادامه می یافت.
اکنون به یُمن توافق تازه، دولت جدیدی شکل می گیرد که خوشبین ها آن را دولت وحدت ملی می خوانند و بدبین ترها، از آن به عنوان یک شرکت سهامی یاد می کنند؛ اما این توافق هرچه باشد، امید به آینده، زندگی و سرزندگی را در جان بی رمق انسان افغانستانی بار دیگر تزریق و تقویت کرده و این، به سهم خود ارزشمند و قابل تحسین است؛ اما برای کسی که به آینده نظر دارد و آتیه استراتژیک دولت جدید را منظور دارد، تزریق امیدهای کوتاه مدت، شاید لازم باشد؛ اما کافی نیست.
افغانستان نیاز به استمرار ثبات، استقرار و پایداری سیاسی دارد. بید خشکیده ای که از هر بادی به خود می لرزد، به این آسانی، به روی زندگی و سبزینگی لبخند نخواهد زد.
دولت آینده، برای موفق شدن، گزینه های فراوانی دارد؛ گزینه های فرصت سازی که اگر درست مدیریت نشوند، به سرعت تبدیل به تهدید خواهند شد و شیرازه دولت وحدت ملی نیز تابع گسست و پیوست های مکرر در روند بازشماری آرا، از هم خواهد گسیخت. به عنوان نمونه، دو تیم انتخاباتی، قرار است قدرت را به صورت مساویانه، قسمت کنند. این امر، آفت ها و منفعت های خاص خود را دارد.
اگر نخبگان هردو تیم، کرسی های مورد نظر را پر کنند و برپایه یک تعهد راستین و صادقانه ملی، صرفا تامین منافع حد اکثری مردم افغانستان را مد نظر قرار دهند و در این میان، به کارکرد و کنش و واکنش مهره های تیم مقابل، چشم نداشته باشند، می توان امید داشت که کشور، در مسیر شکوفایی قرار خواهد گرفت؛ اما اگر به تعبیر بشردوست، آنها به کرسی های دولتی به عنوان محملی برای رسیدن به قصر و لندکروزر و سفرهای پرزرق و برق خارجی نگاه کنند، کشور عملا طعمه گرگان خواهد شد و وضعیت بدتر از آنچه هست می شود.
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین