۲

امام جعفر صادق(ع) از نظر دانشمندان اهل سنت

سیدابراهیم آخوندزاده
جمعه ۳۱ اسد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۲۵
از بزرگان علم و معرفت زيادند كسانى كه از محضر شريف حضرتش به صورت مستقیم و يا غيرمستقيم بهره برده‎اند و زیادند کسانی که درباره ايشان سخن‎ها گفته‎اند و مقالات با ارزش به رشته تحرير درآورده اند، چی آنها که اعتقاد و باور به امامت او دارند یا ندارند و یا همانطور که گفته شد اصلا مسلمان نیستند.
امام جعفر صادق(ع) از نظر دانشمندان اهل سنت


مقدمه
امام جعفر صادق (ع) ازجمله شخصیت هایی است که نظریات و افکار علما و دانشمندان را به خود مجذوب داشته و در رشته های زیادی از علم و دانش؛ طب، کیمیا، فزیک و...نظریه داده است که امروز آزمایشهای علمی نظریات امام صادق (ع) را ثابت میکند و بر آن صحه میگذارد. دانشمندان که در زمان امام صادق زندگی میکردند به شاگردی او افتخار می نمودند و در مقابل او زانوی ادب زده از دانش وسیع و سرشار او می آموختند. دانشمندان چه در زمان ایشان و بعد از ایشان در تعریف وتمجید از وی و ستودن مقام علمی او از یک دیگرسبقت می گرفتند و میگیرند. نه تنها علمای شیعه و علمای اهل سنت، که علمای غیر مسلمان هم از امام جعفر صادق تعریف میکنند و علمای شرق و غرب، مسلمان و غیر مسلمان تحت تا ثیر امام جعفر صادق قرار گرفته اند. از بزرگان علم و معرفت زيادند كسانى كه از محضر شريف حضرتش به صورت مستقیم و يا غيرمستقيم بهره برده‎اند و زیادند کسانی که درباره ايشان سخن‎ها گفته‎اند و مقالات با ارزش به رشته تحرير درآورده اند، چی آنها که اعتقاد و باور به امامت او دارند یا ندارند و یا همانطور که گفته شد اصلا مسلمان نیستند. ما در اینجا به ذکر چند نظر از دانشمندان اهل تسنن می پردازیم، تا با افکار آنها درباره امام جعفر صادق(ع) آشنا شویم.
نکته
برخی از رهبران مذاهب اهل سنت، مانند امام ابوحنیفه(رح) و مالک بن انس، در زمان امام صادق ـ علیه السّلام ـ بوده و برخی دیگر مانند شافعی و احمدبن حنبل بعد از شهادت امام صادق ـ علیه السّلام ـ به دنیا آمده اند. و لکن از آنجایی که احمد شاگرد شافعی بوده است و شافعی شاگرد مالک بن انس، و مالک بنا به قول خودش از امام صادق ـ علیه السّلام ـ حدیث شنیده، پس از این جهت می توان آن دو را نیز از شاگردان امام صادق ـ علیه السّلام ـ بشمار آورد و در نتیجه تمام رهبران مذاهب اهل سنت یا با واسطه و یابدون واسطه جزء شاگردان امام صادق ـ علیه السّلام ـ می باشند.
امام مالك بن انس
محمدبن زياد ازدى می گوید: شنيدم كه مالك بن انس مى‎گويد: نزد جعفربن محمدالصادق (عليه‎السلام) رفتم به گونه‎اى كه زياد از من قدرشناسى مى‎كرد و مى‎فرمود: «اى مالك تورا دوست دارم» و من از اين بابت مسرور مى‎گشتم و خدا را سپاس مى‎گفتم« فماكنت أراه إلّا على إحدى ثلاث خصال، إمّا مصلّ و إمّا صائم و إمّا يقرأالقرآن، و مارأيته يحدّث إلّا عن طهارة.»؛ هيچگاه نديدم ايشان را مگر بر سه خصلت نيك يا نماز مى‎خواند و يا روزه‎دار بود و يا به تلاوت قرآن مشغول بود و همیشه از خوبی ها و پاکی ها صحبت می کرد.(۱)
ابن حبان
ابن حجر عسقلانى از قول ابن حبان در باره امام صادق عليه السلام مى‎گويد: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد» فقیه تر از جعفربن محمد کسی را ندیدم وى از سادات اهلبيت است كه فقيه و عليم و فاضل بود و به سخنش نيازمند بوديم
و در روايت ديگرى آمده است كه وى تنهاكسى بود كه همه فقها وعلما و فضلا محتاج و نيازمند سخنش بودند.(۲)
ابوحاتم
ذهبى در كتاب خود موسوم به تذكرةالحفاظ مى‎نويسد: قال ابوحاتم: «ثقة لايسأل عن مثله»؛ امام صادق آنگونه مورد اطمينان است كه از كسى همانند او سئوال نمى‎شود.(۳)
ابن ابى حاتم
ابن حجر عسقلانى در كتاب تهذيب التهذيب از ابن ابى حاتم نقل مى‎كند كه گفت از قول پدرش: «جعفرالصادق ثقة لايسأل عنه.»؛يعنى: امام جعفرصادق(عليه السلام) شخصيت مورد اطمينانى است كه نياز نيست درباره او از كسى پرسش شود.(۴)
امام شافعى
ابن حجر عسقلانى گفته است: اسحاق بن راهويه گفت به شافعى گفتم: جعفر بن محمد نزد تو چگونه است؟ شافعى گفت: (ثقة) يعنى شخصیت کاملا مورد اعتماد و اطمينان كامل من است. (۵)
عمروبن المقدام
ابن حجر عسقلانی از عمروبن المقدام نقل مى‎كندكه گفت: «كنت اذا نظرت الى جعفربن محمد علمت انه من سلالة النبيين»؛ چون نگاه به جعفر بن محمد مى‎كردم مى‎دانستم كه او از سلاله پيامبران است. (۶)
امام ابوحنيفه(رح)
امام ابوحنيفه(رح) که یکی از شاگردان امام جعفر صادق(ع) هستند درباره آن حضرت فرموده است: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد»؛ فقيه‎تر و دانشمندتر از جعفربن محمد به چشم نديده‎ام. و بعد از گفتگویی که با امام جعفرصادق داشت گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» خداوند از همه دانا است که تا رسالتش را درکجا قرار دهد. و در جای دیگر میگوید: «لولا جعفر ابن محمد(ص) ما علم الناس مناسک حجهم» اگر امام صادق نبود مردم مناسک حج(طریقه حج کردن) شان را نمی دانستند.(۷)
شهرستانى
وى دركتاب خود موسوم به الملل والنحل درباره عظمت و بزرگى حضرت صادق (عليه‎السلام) مى‎نويسد: «جعفربن محمّدالصادق، هو ذوعلم و أدب كامل في الحكمة، و زهد في الدنيا و ورع تام ّعن الشهوات و قدأقام بالمدينة مدّةً يفيد الشيعة المنتسمين إليه و يفيض على الموالين له أسرار العلوم.» «جعفربن محمّدصادق، داراى علم بسیار و ادب کامل در حکمت و زهد در دنیا و ورع تام از شهوات بود. او مدتى در مدینه اقامت کرد و به شیعیان منسوب به خود نفع فراوان رسانده و بر دوستداران خود اسرار علوم را بیان نموده است.»(۸)
ابن حجر هيثمى
‎وى كه يكى ديگر از مؤلفين به نام اهل تسنن بشمار مى آيد، در كتاب خود موسوم به الصواعق المحرقه موضوعى را در رابطه به اين كه شش فرزند از سلاله پاك محمدبن على (عليهمالسلام) به دنيا آمدند می گوید:
افضل و كاملتر از همه آنها امام جعفر‎صادق (عليه السلام) بودند كه پس ازوى خليفه و وصى ايشان شدند و مردم از علوم منتشره ايشان به تمامى شهرها سخن گفته اند و پيشوايان بزرگى چون؛ یحی بن سعید و.....از او حديث نقل كرده‎اند. ‎(۹)
ابو الفرج عبدالرحمن بن الجوزى
ابن جوزى كه خود از عرفای نامدار اهل تسنن مى‎باشد و از مؤلفين مشهور جهان اسلام است در كتابش موسوم به «صفةالصفوة» مى‎نويسد: «كان جعفربن محمد مشغولا بالعبادة عن حبال رياسة»؛ جعفربن محمد شخصيتى بود كه مشغوليت فراوانش به عبادت او را از عشق رياست بازداشته و سيراب كرده بود.(۱۰)
ابن خلكان
اين مؤلف مشهور و به نام اهل تسنن در كتاب خود موسوم به «وفيات الاعيان» اظهارداشته است: حضرت امام جعفرصادق (عليهالسلام) از سادات اهلبيت(عليهم السلام) بشمار مى‎رود و به دليل راستگويى در گفتارش ملقب به صادق شده است، فضیلتش مشهورتر از آن است که ذکر شود و ابوموسى جابربن حيان يكى از شاگردان اوست كه كتابى مشتمل بر هزار برگ تأليف نموده كه متضمن رساله‎هاى امام جعفرصادق (عليه‎السلام) است كه مقدار آنها به پنجصد رساله مى‎رسد.(۱۱)
خيرالدين الزركلى
وى يكى ديگر از مؤلفين به نام اهل تسنن مى‎باشد كه تأليفات ارزشمندى را از خود به يادگار گذاشته است او در كتاب خود«الاعلام» درباره امام جعفرصادق (عليه السلام) نوشته: امام جعفرصادق (عليه السلام) از بزرگان تابعين بشمار مى‎رود و در علم و دانش داراى منزلت بلندی است و جماعت زيادى از او كسب علم كرده‎اندكه از جمله آنها دو نفر از پيشوايان اهل تسنن امام ابوحنيفه و امام مالك هستند و لقب شان صادق است به خاطر اين كه هرگز كسى از او دروغ نشنيده است و در خبرهاى مربوط به او آمده است كه وى براى اعتلاء حق پيوسته عليه خلفاى بنى عباس در ستيز بوده و به مبارزه پرداخته است.(۱۲)
محمد فريد وجدى
اين نويسنده به نام نيز كه يكى از انديشمندان بزرگ اسلام و صاحب تأليفات متعددى مى‎باشد در دائرة‎المعارف مشهور خود از امام جعفرصادق عليه السلام صحبت به ميان آورده و مى‎نويسد: ابوعبدالله جعفرالصادق يكى از ائمه دوازده‎گانه مذهب اماميه است وى از سادات نبوى (صلى الله عليه وآله) مى‎ باشد و به دليل صداقت در گفتارش به صادق ملقب شده است و يكى از بزرگان زمان خود در ميان مردم است.(۱۳)
ابو زهره
محمد ابو زهره از ديگر نويسندگان جهان اسلام و از انديشمندان به نام در كتابى كه به نام الامام الصادق درباره حضرت مى‎نويسد: امام صادق (عليه السلام) در طول مدت زندگى پر بركتش هميشه در طلب حق بود و هرگز پرده‎اى از ريب و شك و ترديد بر قلب او مشاهده نشد و كارهايش به مقتضيات كج‎انديشى سياستمداران زمانش رنگ نباخت و لذا هنگامى كه رحلت فرمود عالم اسلامى فقدان او را كاملا حس كرد؛ زيرا كه ياد او هر زبانى را عطرآگين مى‎ساخت و همه علماء و انديشمندان بر فضل او اجماعاً معترفند.
و اضافه مى‎كند: علماء اسلام در هيچ مسأله‎اى آنگونه كه بر فضل امام صادق و دانش او اجماع نموده‎اند عليرغم اختلاف طوائفشان، به اين شكل اجماع ننموده‎اند و تعدادزيادى از ائمه اهل تسنن هستند كه معاصر با ايشان بودند و هم عصر با ايشان زيسته و از محضر مبارك شان فيض برده‎اند و بدينسان وى به پيشوايى علمى زمانش كاملا شايسته بوده همچنانكه اين شايستگى را قبل از او پدر و جدش و نيز عمويش زيد رضى الله عنهم اجمعين داشته‎اند. و همه پيشوايان راه هدايت به آنها اقتداء نموده و از حرف‎هاى آنها اقتباس نموده‎اند. (۱۴)
ابن الصباغ مالكى
اين نويسنده نامدار اهل تسنن نيز كه در كتاب خود به نام «الفصول المهمة» در ارتباط با مناقب امام جعفر صادق (عليه السلام) مطالب قابل توجهى را ذكر نموده است در اينباره مى‎نويسد: مناقب و خوبی های امام صادق از شمارش برون است و فکر بیدار نویسنده از او حیرت می کند.(۱۵)
عبدالله بن شبرمه
ابونعيم اصفهانى در كتاب معروفش به نام «حليةالأولياء» به نقل از ابن شبرمة درباب احتجاج امام صادق (عليه السلام) مى‎نويسد: «امام جعفر به هنگامى كه من و ابوحنيفه به محضر ايشان وارد شديم به ابن ابى ليلى فرمودند چه كسى با شماست؟ پس از معرفى ابوحنيفه (رح) بين امام جعفرالصادق (عليه السلام) و ابوحنيفه سؤالاتى رد و بدل شد و در قسمتى از آن سؤالات امام جعفرصادق (عليه السلام) به ابوحنيفه گفت: «كدام يك از جهت كيفر و عقاب عظيم‎تراست؟ آدم‎كشى يا زنا؟ » ابوحنيفه (رح)جواب داد: آدم‎كشى. امام فرمود: «پس به درستى كه خداوند عزّوجل ّشهادت دو نفر در آدم‎كشى را پذيرفته و در زنا نپذيرفته مگر اينكه چهار نفر باشند.»
سپس گفت: «كدام يك از اين دو عبادت عظيم‎ترند. نماز يا روزه؟» ابوحنيفه جواب داد: نماز. فرمود: «پس چگونه است كه حائض قضاى روزه دارد، اما نمازهايش قضا نمى‎شود!» لذا به صراحت ابوحنيفه را از قياس با رأى خودش بازداشت و فرمود: « دين را به رأيت قياس مكن»
و باز ابونعيم اصفهانى در همين كتاب به نقل از ابن بسطام مى‎نويسد: «كان جعفربن محمد يطعم حتى لا يبقى لعياله شيءٌ». يعنى: جعفربن محمد به هنگام اطعام، فقيران را به گونه‎اى غذا مى‎داد كه چيزى براى خانواده‎اش باقى نمى‎گذاشت.
تعداد زيادى از تابعين از امام صادق (عليه‎السلام) حديث نقل نموده‎اند كه از ميان آنها مى‎توان يحيى بن سعيدالأنصارى، و ايوب سختيانى و أبان بن تغلب و ابوعمروبن المعلاء و يزيدبن عبدالله بن الهادی را نام برد. اضافه بر اينكه ائمه و أعلام اهل تسنن مانند مالك بن انس و شعبةبن الحجاج و سفيان ثورى و ابن جريح و عبدالله بن عمر و روح بن القاسم و سفيان بن عيينة و سليمان بن بلال و اسماعيل بن جعفر و حاتم بن اسماعيل و عبدالعزيزبن مختار و وهب بن خالد و مسلم بن حجاج نيز از ايشان حديث روايت نموده‎اند.(۱۶)
ميرعلى هندى
ميرعلى هندى كه از علماى نامدار اهل سنت است و در دوره ى معاصر زندگی میکرد، درباره ى عظمت علمى و اخلاقى امام صادق(ع) مى گويد:
آرا و فتاواى دينى تنها نزد سادات و شخصيتهاى فاطمى رنگ فلسفى به خودگرفته بود. گسترش علم در آنزمان، روح بحث و جستجو را برانگيخته بود و بحثها وگفتگوهاى فلسفى در همه ى اجتماعات رواج يافته بود. شايسته ى ذكر است كه رهبرى اين حركت فكرى را حوزه ى علمى اى كه در مدينه شكوفا شده بود، بر عهده داشت. این حوزه را نبيره ى على بن ابى طالب(ع) به نام امام جعفركه (صادق) لقب داشت، تإسيس كرده بود. او پژوهشگر فعال و متفكرى بزرگ بود و با علوم آن عصر به خوبى آشنايى داشت و نخستين كسى بود كه مدارس فلسفى اصلى را در اسلام تإسيس كرد.
در مجالس درس او تنها كسانى كه بعدها مذاهب فقهى را تإسيس كردند، شركت نمى كردند بلكه فلاسفه و طلاب فلسفه از مناطق دوردست در آن حاضر مى شدند.
(حسن بصرى) موسس مكتب فلسفى (بصره) و (واصل بن عطا) موسس مذهب (معتزله)، از شاگردان او بودند كه از زلال چشمه ى دانش او سيراب مى شدند.(۱۷)
نکته پایانی
این بود نظریات چند تن از علما و اندیشمندان اهل تسنن درباره امام جعفرصادق (ع). از این نظریات دانستیم که امام جعفر صادق شخصیت محوری، قابل قدر و قابل پذیرش برای همه بوده و هست ولی باید دانست که شخصیت امام جعفر صادق بالا و والاتر از آن است که در افکار و نظریات بگنجد و محصور باشد، تا کاملا او را شناخت وتعریفش نمود.
همان طور که در ابتدا اشاره کردیم، دانشمندان غیرمسلمان هم درباره امام جعفرصادق حرف زده اند؛ مجمع مطالعاتی است در استراسبورگ فرانسه یکی از تحقیقاتی که از سوی ۲۵ نفر از دانشمندان این مجمع صورت گرفته مربوط به مذهب شیعه است و بخشی از آن درباره امام جعفر صادق (ع) است که نظریات امام جعفر صادق راجع به فیزیک، شیمی، طب و غیره به بحث گرفته شده و درباره آن کتابی نوشته اند. ذبیح الله منصوری آن را به نام مغز متفکر جهان شیعه ترجمه نموده است.
پی‌نوشت‌ها
۱- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب،ج۲،ص۱۰۵، دار صادر، بیروت.
۲- همان، ص ۱۰۴
۳- همان، ص ۱۰۴
۴- همان، ص ۱۰۴
۵- همان، ص ۱۰۵
۶-همان، ص ۱۰۵
۷- علامه حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامه فی معرفت الامامة،ج ۲،ص ۷۲، نویسنده: حسینی میلانی، علی، ناشر: الحقایق، قم.
۸- همان، ص ۷۳
۹- ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع والزندقه، ص ۲۳۴، تهران
۱۰- ابوالفرج،عبدالرحمن ابن جوزی، صفة الصوة، دارالنشر: دارالمعرفة - بيروت - ۱۳۹۹ - ۱۹۷۹،الطبعة: الثانيه،تحقيق: محمود فاخوری.
۱۱- ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و ابناء ابناء الزمان،ج ۱، ص ۳۲۷، منشورات شریف رضی، قم، ۱۳۶۴
۱۲- زرکلی خیرالدین، الاعلام، ج ۲، ص ۱۲۶،حرف ج، دارالعلم للملایین، بيروت.
۱۳- پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه جهانی سبطین.
۱۴- ابو زهره، محمد، الامام الصادق حیاته وعصره- آرائه وفقهه، ص ۳-۴، مطبعه احمد علی،مخیمه.
۱۵- ابن صباغ، علی بن محمد، الفصول المهمة فيمعرفة الأئمة، ج ۲، ص ۹۱۳ محقق:غریری،سامیناشر:دارالحدیثمحلنشر:قم
۱۶- پایگاه مجتمع آموزشی عای امام خمینی، به نقل از امالی صدوق.
۱۷- همان،به نقل از مختصر تاریخ العرب،ص ۱۹۳.
سیدابراهیم آخوندزاده- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


فریدون
من نظر امامان اهل سنت را در باره امام جعفر صادق{رح} را قبول میکنم و میدانم شخصیت بزرگواری در دین اسلام بوده و خدماتی بسیاری انجام داده اند ولی از منابع که استفاده میکند گاهی هم این را قبول میکنید که امامان اهل سنت هم بزرگواران دین اسلام بوده و امام جعفر صادق به آنها احترام زیاد دارد؟ مثلاً به ابوبکر صدیق(رض) یا عمر (رض)..... پس چرا این ها را قبول نمیکنید؟ عجیب مردم هستید
نگارنده
Japan
سائل محترم این اصطلاح را شاید شنیده باشید که اثبات شیئ نفی ما عدا نمی کند. در کجای مقاله نفی احترام ابوبکر و عمر رضی الله عنهم شده است که اینگونه براشوفته اید؟ به هرکسی که امام جعفر صادق احترام داشته باشد ما احترام داریم بالخصوص صحابه کرام .
عبدالله
United Kingdom
جناب فريدون نظر شما را خواندم اگلا فكر نمي كردم كه ضرورت به درست كردن دارد نمينوشتم . البته كه من أهل تشيع نيستم . سخن سنجده گوي يا خموش ! اول اينكه ابوبكر رض و عمر رض إز پيشوايان أهل سنت نيستند ! در تاريخ نوشته انمد كه ابوبكر احاديث را به اتش كشيد و عمر رض مانع ميشد تا مردم احاديث جعلي نسازند . دوما حقيقت آنست كه امام جعفر صادق بهترين شخص در علم فقه بوده . و دو مكتب سني و شيعه هم أساسا بر ميگردن به كتاب خدا يعني هردو مسلمان أند ! خداوند إز هردو راضي باشد
احسان
سلام متن شما را خواندم. در پاسخ یکی از کسانی که نظر داده بود و از خامشی حرف زد. اول مذاهب اهل تسنن 200 سال بعد هجرت پیامبر روی کار آمدن چگونه ما اصول امام علی رها کنیم و به دنبال کسانی برویم که 200 سال بعد از مرگ پیامبر متولد شدن و از امام علی و اهل بیت چه کسان دیگری به پیامبر نزدیک بودن وبا معارف قرآنی بیشتر آشنا بودن و حالا ما نقد را رها کرده و به 200 سال بعد از پیامبر و به سخنان امامان چهار مذهب اهل سنت رجوع کنیم و هر سخنی امام علی در نهج البلا غه در مورد عمر وابوبکر گفته پایبند هستیم و به تمام ادیان احترام میگذاریم البته که خدا در قیامت حکم خواهد کرد درباره مسائلی که در دنیا اختلاف بوجود آمده.
محمد صدیق
اخوی کسی اظهار نمیکنه که سابقین را رها کرده و به متاخرین اقتدا کنید،،،، بی شک مساله تاسیس مذاهب اسلامی تقریبا همزمان بوده،، کما اینکه موسس مذهب جعفری ،، جعفربن محمد،، هم عصر با امام اعظم است،،، پس کسی مدعی میشود که سند به تاسیس مذهب در قبل داشته باشد، اما اگر شما استناد میکنی به اینکه امامت علی و فلان،،، و ما شما را بجای جعفری امامیه بنامیم،، ازین منظر هم سبقت اهل سنت بر شماست زیرا ما پیروان سنت رسول خداییم و همه دنیا میداند سنت رسول خدا پیش از هر گونه بحث در خلافت ویا امامت بر همه چیز سبقت داشته است،،،، اما بعد،،، حضرتعالی و بسیاری از شیعیان مدعی هستید که امامان اربعه دویست سال پس از پیامبر آمده اند و رساله نوشته اند ،، و نهج البلاغه سخنان علی ست و درباره ابوبکر و عمر فلان گفته و بهمان،،،، به نظر شما کسی دویست سال پس از پیامبر و با استناد به آیاتواحادیث پیامبر تشریع نمایید اسبق تر است،،، یا کسی که پس از چهارصد سال از وفات علی و بیش از چهارصد و سی سال از وفات پیامبر کتابی بنام نهج البلاغه مینویسد وآن را به علی منصوب میکند؟؟؟؟
ببینید اخوی،،، مباحثه از سر عناد منتج به هیچ نتیجه ای نیست،،
اینکه مثلا کسی استناد کند به منهاج الکرامه که ابوحنیفه گفت چنین،،،، قبلش میبایست برود سراغ منهاج السنه در رد منهاج الکرامه تا ببیند استناد محکمتری ندارد که ابوحنیفه گفت چنان،،،،
امام صادق تا انجا پیش رفت که به ابو حنیفه فرمود: تو سنت جد مرا زنده ساختی،،، و نیز به ملاقات مریضهای اهل سنت بروید،با آنها معاشرت کنید،، و نیز نماز پشت سر اهل سنت همان نماز پشت سر پیامبر (ص) است،،،« اصول کافی»
پس لطفا کنی تعقل، تفکر وسپس جبهه گیری
رامند
Iran, Islamic Republic of
با ایه طهارت درباره اهل بیت چه کار کنیم با حدیث ثقلین درصحیح مسلم چه کنیمبا حدیث عایشه در بخاری درباره اهل بیت چه طور رفتار کنیم با انفسنا درایه مباهله که امام علی نفس پیغمبر است چه کنیم با حدیث منزلت که امام علی نسبت به پیغمبر نسبت هارون به موسی چه کنیم با انت منی وانا منک چه کنیم ایا پیغمبر(ص) به ما نخواهد گفت که من مگر نگفته بودم به دو چیز گرانبهایی که در میلنتان میگذارم تمسک کنید کتاب خدا واهل بیت مگر اسم کس دیگری اوردم وگفتم هرگز گمراه نمی شوید سر ازداعش وبوکو حرام درنمیاوریدمیتوانید با دانلود کتابهای سته اهل سنت تمام مطالب بالا را دران بیبیند همانکاری که منکردم
reza
دوستان اهل سنت که میخواهند از شیعیان سوال کنند بیان گروه ما باهم دوستانه صحبت کنیم
خیلی مهم نیست انسان حق باشه از اون مهمتر اینه که دنبال حق باشه
لینک گروه تلگرامی جویندگان صراط مستقیم 👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
https://telegram.me/joinchat/BqoZxACwFvEyfrJMZoq4vQ
مجید
به نظر شما امامان اربعه سنی انسان های پاک تر بودند یا امامان شیعیان؟
امام ابوحنيفه(رح) که یکی از شاگردان امام جعفر صادق(ع) هستند درباره آن حضرت فرموده است: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد»؛ فقيه‎تر و دانشمندتر از جعفربن محمد به چشم نديده‎ام. و بعد از گفتگویی که با امام جعفرصادق داشت گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» خداوند از همه دانا است که تا رسالتش را درکجا قرار دهد. و در جای دیگر میگوید: «لولا جعفر ابن محمد(ص) ما علم الناس مناسک حجهم» اگر امام صادق نبود مردم مناسک حج(طریقه حج کردن) شان را نمی دانستند.



شما خودتون امامان سنی رو عاری از خطا نمیدونید ولی شیعیان امامان رو معصوم میدونند حتی یک روایت بین شیعه و سنی راجع به خطای امامان نیاورده اند پس اگر کسی میخواد به شیعه ایراد بگیره اول باید این مورد رو رد کنه
حالا بسم الله
روح الله
United States
اقایان اهل سنت چند سوال داشتم ازتون

1.چه طور میشه دختر رسول خدارو به شهادت برسونن کسانی که دایه داره اسلامند؟
2.چرا مراسم خاک سپاری،کفن و دفن دختر رسول خدا مخفی بود؟
3.چرا قبر دردانه ی عالم مخفی ماند؟؟
همه این سوالا یدونه جواب داره.اونم کسانی میتونن جواب بدن که اهل مطالعه هستند و بس......
گوش کن جناب اشتباه میکنی با این سخنان خو داری توحین میکنی به حضرت علی کرم وجهه و حضرت امام حسن وامام حسین رﺽ اگر کسی اهلبیت رسول الله ص (بی بی فاطمه) را میکشت این قهرمانان دوران بودن آینها سکوت میکردن با آن شجاعت که داشتند که تاریخ از توصیف شان عاجز میمانده ویا بعد از آن حضرت علی کرم الله وجهه نام دیگرپسران خودرا ابوبکر. عمر. وعثمان .
قاری سید جان آقا
Afghanistan
انتقام نگرفتن آنروز بحث اسلام ناب محمدی ص بود که پیامبر اکرم ص خودش فرموده بود که علی جان بعد از من شمشیر نکشی تا اسلام عزیز ضعیف و ازبین نرود هرقدریکه بالای شما جبر وظلم ستم را روا داشتند هوش داشته که دست به شمشیر نبری قضیه از این قرار بود والی اگر نی حرف شماست اون علی خیبر شکن اون علی صف شکن اون علی صفین شکن نمی توانست که انتقام خانمش را بگیرد می توانست ولی خود مولا علی ع بخاطر پارچه شدن اسلام این عمل را انجام نداد هدایت پیامبر گرامی اسلام ص نبود.
پربازدیدترین